سیاسی

تا کجا برنامه‌های بیگانگان را تطبیق می‌کنند؟

یک عده به نام سیاسیون بیش از چهل سال می‎شود که اهداف شوم اجانب را دنبال می کنند و برنامه‌ های شیطانی بیگانگان را تطبیق می‌نمایند.

حکمت
یک عده به نام سیاسیون بیش از چهل سال می‎شود که اهداف شوم اجانب را دنبال می کنند و برنامه‌ های شیطانی بیگانگان را تطبیق می‌نمایند.
این قماش مردم، لباس رهبری را بر تن کرده اند و بااستفاده از دالر بادآورده‌ی بیست سال اشغال، جز تباهی،بدبختی و بی‌عزتی افغانستان دیگر برنامه‌ای ندارند.
این قماش در طول چهل‌وچند سال از کاسه‌ی سرِ فرزندان ملت، جام شراب عیش‌ ساختند و با استفاده از میل تفنگ و احساسات یک عده جوانان کشور برگرده‌ی ملت سوار شدند و در کالبد انسان‌های این سرزمین، تازیانه‌ زدند و بر فرق آدم‌های این ملک میخ کوبیدند.
این قماش، بعد از جهاد علیه روس‌ها و حکومت کمونیستی، به جانِ هم افتادند و به نام تنظیم، حزب، قوم، زبان، سمت ومذهب هزاران جنایت را مرتکب شدند و مردم متدین و مظلوم افغانستان را در جهنم جنگ و بدبختی فرو بردند.
شهر کابل که شهرت جهانی (عروس شهرها) را داشت، توسط درگیری‌های خونین ذات البینی آنان، به ویرانه‌ی محض مبدل شد و مردم باوقار کابل، با از دست دادن خانه و کاشانه شان مهاجر و آواره شدند و در دیار غربت با دشواری‌های عجیب‌وغریبی، دست‌وپنجه نرم کردند.
جنگ‌های تنظیمی و گروهی بدترین جنگ‌ در تاریخ کشور به شمار می‌روند.
چون جنگی که در بین مسلمانان بر سرِ قدرت و جاه طلبی صورت می‌گیرد، جنگ نامقدس است و عاملان آن در دین مقدس اسلام، گنهگار و جنایت‌کار توصیف شده اند.
رهبران به اصطلاح جهادی افغانستان، پس از سقوط حکومت داکتر نجیب، آخرین حکومت کمونیستی، دیگر حق جنگ و جنجال را نداشتند وباید برای تحکیم نظام اسلامی و تطبیق احکام الهی کار می‌کردند.
مردم مجاهد و شهیدپرور افغانستان، از رهبران جهادی طمع بلندی داشتند و ازاین دانشمندان توقع خدمت به اسلام، مسلمین و خاک میرفت.
اما، متأسفانه محبت دنیا، جاه، قدرت و منصب در دل این رهبران جا گرفت و شیطان در ذهن و ضمیر شان رخنه کرد و آنان را به سوی جنگ قدرت، فساد، فتنه و چوروچپاول، سوق داد.
در آخر بدتر ازآن، با امریکا و ناتو یکجا شدند و بر فرشِ فروش وطن نشستند و در معامله‌ی ننگین و شرم‌آور با نیروهای کفری و صلیبی، نقش بارزی را بازی نمودند.
آخر الامر چورو چپاولی را که در درون رژیم جمهوریت به راه انداختند، نیز لکه‌های ننگینی را بر جبین آنان وارد کرد که هم منفور جامعه و ملت بزرگ افغانستان شدند و هم سیلی ذلت و مطرودیت از طرف باداران خود، خوردند.
اما، دل آنان هنوز یخ نکرده و هرلحظه برای تطبیق اهداف و برنامه‌ی تباه کننده ی بیگانگان تلاش می‌ورزند، تباهی و بربادی افغانستان را در لوح خیال خویش، مشق‌وتمرین می‌کنند.
باید گفت:
این خواب است و خیال است و محال است و جنون.
توصیه‌ی ملت برای این سیاسیون فراری و بی‌خاصیت این است که دیگر مردم را به جنگ و تباهی دعوت نکنند و بگذارند که ملت رنجدیده در سایه‌ی امن، آزادی و عزت زندگی کنند و نفس راحت‌تری بکشند.
در غیرآن ملت، خود دست به کار خواهند شد و از جامعه جهانی، شورای امنیت و ملل متحد خواهند خواست که این جنایت کاران را به میز محاکمه و قانون بکشانند و انتقام مردم مظلوم افغانستان را از آنان بگیرند.
تا آنان بدانند که ملت افغانستان، توانایی آن را دارند که انتقام خود را در عالّم دنیا هم از آنان بستانند و در عالم آخرت که بدون شک داوری رب العالمین دقیق و سخت است و عذاب آن؛ دردناک و زجر دهنده.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *