
خدای بزرگ فریاد مضطر و درمانده را زود اجابت مىكند
بلی! هنگامیکه تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته مىشود، کارد به استخوان مىرسد و از هر نظر درمانده و مضطر مىگردد، ذاتی مىتواند قفل مشکلات را بگشاید، و بنبست ها را برطرف سازد، نور امید در دلها بپاشد و درهاى رحمت را به رویش بگشاید که او ذات واحد و قادر است.
توانا
بلی! هنگامیکه تمام درهاى عالم اسباب به روى انسان بسته مىشود، کارد به استخوان مىرسد و از هر نظر درمانده و مضطر مىگردد، ذاتی مىتواند قفل مشکلات را بگشاید، و بنبست ها را برطرف سازد، نور امید در دلها بپاشد و درهاى رحمت را به رویش بگشاید که او ذات واحد و قادر است.
از آنجا که این واقعیت بهعنوان یک احساس فطرى در درون جان همه انسانهاست، برخی از غیر مسلمان نیز به هنگامى که در میان امواج خروشان دریا گرفتار مىشوند، تمام معبودهاى خود را فراموش کرده، دست به دامن لطف الله(ج) مىزنند؛ همانگونه که قرآن کریم مىگوید: ترجمه: هنگامى که سوار کشتى مىشوند، خدا را مىخوانند؛ درحالىکه پرستش را مخصوص او مىدانند.
استغاثه مضطرّ، زمينهساز رفع گرفتارى است:
ترجمه: يا کسى که دعاى مضطر را اجابت مىکند و گرفتارى را برطرف مىسازد، و شما را خلیفه زمين قرار مىدهد؛ آيا معبودى با خداست؟! کمتر متذکر مىشويد!».
توضیح اینکه دعاى مضطر چون صادقانه است، قطعاً اجابت مىشود (امن یجیب المضطر اذادعاه و یکشف السوء)
مراد (از اجابت مضطر وقتى که او را بخواند) این است که خداوند(ج) دعاى دعاکنندگان را مستجاب و حوایج شان را برمىآورد، و اگر قید اضطرار را در بین آورد براى این است که در حال اضطرار، دعاى داعى از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ چون تا آدمى بیچاره و درمانده نشود، دعاهایش آن واقعیت و حقیقت را که در حال اضطرار واجد است، ندارد، و این خیلى روشن است.
قید دیگرى براى دعا آورده و آن این است که فرموده: (اذا دعاه – وقتى او را بخواند)، و این براى آن است که بفهماند خدا وند(ج) وقتى دعا را مستجاب مىکند که داعى، به راستى او را بخواند، نه اینکه در دعا رو به خداوند(ج) کند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مىگیرد که امید داعى از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند که دیگر هیچکس و هیچچیز نمىتواند گره از کارش بگشاید، آن وقت است که دست و دلش با هم متوجه خداوند متعال مىشود و در غیر این صورت همانطوری که گفتیم غیر خداوند متعال را مىخواند.
پس اگر دعا صادقانه بود، یعنى خوانده شده فقط خدا بود و بس، در چنین صورتى خدا اجابتش مىکند و گرفتاریی که او مضطرش کرده را، برطرف مىسازد، همچنانکه در جاى دیگر فرموده: (ادعونى استجب لکم) که در این آیه بهطورىکه ملاحظه مىفرمایید هیچ قیدى براى دعا نیاورده جز اینکه فرموده در دعا مرا بخوانید. باز در جاى دیگر فرموده: ترجمه: بهطورىکه مىبینید تنها این شرط را آورده که در دعا فقط او را بخوانند.