زندگینامه

رحمان بابا؛ شاعر بلند آوازه زبان پشتو

عبدالرحمان ملقب به رحمان بابا شاعر بلند آوازه زبان پشتو در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. اسم پدرش عبدالستار بود، در باره تاریخ تولد رحمان بابا اختلاف وجود دارد و از دوران کودکی او هم اطلاعاتی در دست نیست.

عبدالرحمان ملقب به رحمان بابا شاعر بلند آوازه زبان پشتو در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. اسم پدرش عبدالستار بود، در باره تاریخ تولد رحمان بابا اختلاف وجود دارد و از دوران کودکی او هم اطلاعاتی در دست نیست.

از شعر های رحمان بابا و نوشته های بعضی از مستشرقین و نویسندگان خارجی(میجر راورتي حالات مختصر شعرای پشتون چاپ ۱۸۶۲ لندن) و هم چنین نویسندگان ومورخان (عبدالحی حبیبي ، پشتانه شعراء صفحه ۱۹۳ جلد اول چاپ کابل سال ۱۳۲۰)چنین بر می‌آید که رحمان بابا از طایفه مهمند (سربن – غوریاخیل) قوم پشتون است و در روستایی بنام بهادر در پنج کیلومتری شهر پیشاور (واقع در ایالت خیبر پشتونخواه) بدنیا آمده است. محمدهوتک در کتاب خود پټه خزانه صفحه ۹۴ چاپ کندهار ۱۱۴۱ سال تولد رحمان بابا را ۱۰۴۲ آورده است.

رحمان بابا به نزد ملا محمدیوسف یوسفزای زانوی تلمذ زد و از او فقه و تصوف آموخت و بعد از آن به کوهات ( شهري در 50 کیلومتری جنوب پیشاور) رفت و آنجا هم علوم عالی خواند و عالم خوبی گردید.

او با حاجی بهادر کوهاتی شخصیت روحانی بیعت کرد و راه تصوف و عرفان را پیش گرفت. بعد از آن در منطقه هزارخانه ساکن شد و تا آخر عمر آنجا ماند.

از نوشته های محققان و مورخان چنین بر می‌آید که رحمان بابا یک شخصیت عالم، مفکر، پرهیزگار و شاعر بزرگ می‌باشد.

تمام زندگی او در زهد و تقوا گذشت و درمیان تمام مناطق پشتون‌نشین به خاطر خداشناسی، زهد و پرهیزگاری شهرت یافت و به (بابا) مشهور شد.

مسلک او صلح و عشق بود و از هرگونه جنگ و درگیری بیزار بود (محمد هوتک بن داوود تدکرة الشعراء پته خزانه. صفحه ۹۴، قاضی عبدالحیم اثر مقدمه دیوان رحمان بابا شاعر انسانیت، چاپ ۱۹۶۳ میلادي)

همانند تاریخ تولد رحمان بابا از شرح حال زندگی او هم معلومات دقیق در دست نیست و در تاریخ‌های معاصر از او خیلی اندک یاد شده است.

از شعرهای رحمان بابا هم در باره زندگی‌اش اطلاعات زیادی به دست نمی آید، اما نشانه ها حکایت از آن دارد که نامبرده در زمان اورنگزیب بادشاه مغول و بعد از او در زمان شاه عالم زنده بود.

شاه عالم در سال ۱۱۱۸ به قدرت رسید و در این زمان رحمان بابا خوشحال خان ختک برجسته ترین شاعر پشتو زبان را هم دیدار کرده است و به این ترتیب می‌توان زندگی او را از سال ۱۰۵۰ تا ۱۱۲۰ حدس زد(هیوز مقدمه کلبه افغاني چاپ سال ۱۸۹۳ )

صفات عشق وصوفی‌گری اورا وادار کرد که از روستای خود به منطقه هزارخانه پیشاور برود و تماشای جمال و قدرت الهی و محبت به محبوب حقیقی سبب شد که او شعرهای شیرین بسراید.

دیوان رحمان بابا که مشتمل بر پنج هزار شعر می باشد در دو دفتر نوشته شده است، هر دفتر آن از نظر ردیف کامل می باشد و شامل بر چند قصیده و مخمس و بیشتر غزل می باشد و مضامین بشر دوستي، معرفت و تصوف را با کمال سلاست و سادگی و روانی بیان کرده است.

هر دو دفتر از نظر فنون شاعرانه و ادب و نزاکت و لطافت خیال فرقی با هم ندارند.

عده‌ای از مورخین عقیده دارند که رحمان بابا دیوان خود را در زندگی خود تنظيم نکرده است، اما از برخی از شعرهای رحمان بابا چنین بر می آید که نامبرده در زندگی خود شعرش را تنظيم کرده و به شکل دیوان در آورده است.(عبدالحئ پشتانه شعراء صفحه ۱۹۵ ).

رحمان بابا در زبان‌های پشتو، فارسی و عربی تبحر داشت.

دیوان اشعار رحمان بابا سلیس و به زبان ساده و روان می‌باشد و خوانندگان پشتون در محافل خود آنرا می‌خوانند. اشعارش مشتمل است بر مضامین اخلاقی، دینی، اجتماعی، تصوف و مردم‌داری می‌باشد و تمام اقشار پشتون‌ و غیر پشتون به شعرهای رحمان بابا ارج می‌نهند و عوام وخواص عاشق اشعار او هستند.

در میان پشتون‌ها کمتر کسی پیدا می شود که یکی از اشعار رحمان بابا را حفظ نکرده نباشد( عبدالرووف بینوا، مقدمه دیوان رحمان بابا صفحه۲-۳)

به این دو شعر توجه کنید:

کر د ګلو کړه چې سیمه دې ګلزار شی

ازغي مه کره په پښو کې به دې خار شي

ته چې بل په غشو ولې هسې پوه شه

چې همدا غشی به ستا په لور ګذار شي

ته چې بل ته کوهی کنې هسې پوه شه

چرې ستا به د کوهي په غاړه لار شي

دیوان عبدالرحان با مقدمه عبدالرووف بینوا صفحه -۱۴۰-۱۳۹

رحمان بابا در اشعار خود سبک مستقل و از آن خود دارد او خود را در سبک شعری و ملازمات آن از جمله استعارات، تشبیهات و سایر نزاکت های ادبی نوآور میداند. و بعد از او شاعران نامداری شاگردان سبک او شده و به این سبک شعر خوانده اند و از جمله مصری خان گگیاني، معزالله خان، کاظم خان شیدا، نجیب، عبدالعظیم ارنیزي و پیرمحمدکاکړ می‌توان اشاره کرد.

می‌توان گفت که تاثیر مکتب روشانیان در اشعار این شاعر و عارف بزرگ تا حدی دیده می شود.

( عبدالحئ حبیبی پشتانه شعراء جلد یک چاپ کابل ،مقدمه دیوان رحمان بابا استاد حبیب الله رفیع چاپ ۱۳۵۶ هجری شمسی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن