اسلامی

پایه‌گذار تمدن اسلامی با نگاه دیگر

بسیاری از ساختار تمدن اسلامی کهن و پایه گذاری آن یاد کرده اند، اما به ریشه و انگیزه‌ی اصلی پایه گذاری آن اشاره نکرده‌اند، با یک نگاه عمیق به نکات ریز تاریخ اسلامی روشن می‌شود که پایه گذار بنیادین و بستر ساز نخستین تمدن اسلامی، حضرت حسن مجتبی رضی الله عنه است.

حبیبی صالحی

بسیاری از ساختار تمدن اسلامی کهن و پایه گذاری آن یاد کرده اند، اما به ریشه و انگیزه‌ی اصلی پایه گذاری آن اشاره نکرده‌اند، با یک نگاه عمیق به نکات ریز تاریخ اسلامی روشن می‌شود که پایه گذار بنیادین و بستر ساز نخستین تمدن اسلامی، حضرت حسن مجتبی رضی الله عنه است.

با شهادت حضرت عثمان بن عفان رضی الله عنه دَرهای فتنه باز شد. ..

فرقه‌های نو در میان امت اسلامی ظهور کرد. جنگ و ستیزه در میان امت دامنه‌دار گردید. از سال 35 هجری مصادف با 656 میلادی به هنگام شهادت عثمان رضی الله عنه تا سال 41 هجری، مدت 6 سال (دوران خلافت حضرت علی و خلافت شش ماه حضرت حسن رضی الله عنهما)، جنگ و ستیزه‌ای میان مسلمانان، فضای اسلامی را مکدر کرده بود. پس از شهادت حضرت علی رضی الله عنه، حسن مجتبی رضی الله عنه در کوفه به عنوان خلیفه‌ی مسلمین مقرر گردید، اما حسن رضی الله عنه با نگاهی عمیق به دور نمای جامعه و امت اسلامی و دانش عمیق به مصلحت وقت و زمان که خود از هرکسی بدان آگاه‌تر بود، پس از شش ماه خلافت، با حضرت معاویه رضی الله عنه صلح کرد و قدرت سیاسی و خلافت مسلمین را به گونه‌ی مسالمت‌آمیز از راه صلح به او تسلیم کرد. این انتقال قدرت به شیوه نرم و مسالمت‌آمیز نخستین انتقال قدرت سیاسی نامدار در تاریخ اسلام و مسلمین است و به عنوان «صلح حسن و معاویه رضی الله عنهما» یاد می‌شود.

حسن رضی الله عنه میلی به بروز کینه و دشمنی میان مسلمانان نداشت. خلق و خوی صلح جویی داشت و آشتی و وحدت میان مسلمین را بهتر از چند دستگی‌های آنان و جامعه اسلامی می‌دانست و از برکت نوادگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و علم و دانش اهل‌بیت پیامبر رضی الله عنهم در این قضیه نسبت به هر کسی دیگری داناتر و آگاه‌تر بود. سر انجام این صلح باعث وحدت و یک پارچگی جامعه اسلامی و مسلمانان گردید و بستر ساز تمدن اسلامی شد.

خاندان اموی که در رأس شان امیر معاویه رضی الله عنه بود و امر خلافت و اقتدار سیاسی را به دوش گرفتند، از سال 41 تا سال 132 هجری نزدیک به یک قرن بر مسلمانان حکمرانی داشتند. امویان خلافت را در وضعیت جدیدی قرار دادند و آن را به دولت متکی به حمایت تمامی قبایل عرب مبدل نمودند. هرچند حکومت را سلطنتی کردند، اما بخش نظامی و علمی و فرهنگی آن مورد توجه خاص قرار گرفت. به گونه ای که قلمرو خلافت اموی در سالهای پایانی حکمرانی، از شرق تا مرزهای چین و از غرب تا مرزهای غربی اروپا و جنوب پاریس گسترده بود، مملکت اسلامی که از وحدت سیاسی برخوردار بود و چنان مسافت دراز از شرق تا غرب داشت که می‌بایست تا دو صد روز آن را پیمود که دارای برترین تمدن زمانش بود.

در سمرقند که شرقی‌ترین نقطه جهان اسلام بود، قرآن چنان تلاوت می‌شد که مردم قرطبه در غربی‌ترین منطقه‌ی فرمانروایی امویان، آن را تلاوت می‌کردند. هندی و سودانی، بخارایی و اسپانیایی و… که شهروندان خلافت اموی بودند، بسیار به سهولت و آسانی در گردهمایی مراسم حج همدیگر را با عشق و علاقه‌ی بسیار ملاقات می‌کردند. دمشق که مرکز خلافت اسلامی بود، فرمان خلیفه آن در سه قاره دنیا نافذ بود: اروپا، افریقا و آسیا؛ چیزی که در تاریخ اسلام برای هیچ کسی اتفاق نیفتاده است.

در سال 132 هجری عباسیان خلافت اموی را برانداختند و قدرت امپراتوری اسلامی را به دست گرفتند، پایتخت خلافت به بغداد منتقل شد و بغداد به مرکز جهانی علم، فرهنگ، فلسفه و نوآوری مبدل گردید. دوران حکومت ایشان به دوران طلایی اسلام و اوج تمدن اسلامی معروف شد. دوران هارون الرشید تمدن اسلامی به برتری رسید و علوم پیشرفت چشم گیری داشت و بالاترین و گسترده ترین مرتبه شکوفایی سیاسی اسلام محسوب می‌شد. اینچنین مسلمانان از سده هفتم تا سده سیزدهم میلادی (دوران خلافت اموی و عباسی) بزرگترین امپراتوری تاریخ را تجربه کردند و در طول این مدت جهان اسلام را به قطب دانش، پژوهش و روشنگری مبدل نمودند، حتی پژوهشگران خاور شناسی چون «هووارد آر ترنر» اعتراف می‌کند که فرهنگ و تمدن مسلمانان در این دوره بی‌همتا بود و جوامع انسان های دیگر به گونه‌ی مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر تمدن آنان قرار گرفته‌اند.

از نگاه نویسنده این همه و همه از برکت مصالحه حسن مجتبی رضی الله عنه بود. فرض کنیم که حضرت حسن رضی الله عنه اگر صلح نمی‌کرد، چی حادثه‌ای رخ می‌داد؟ و امت اسلامی چه روزگاری را شاهد می‌بودند؟ وضعیت مسلمانان و جهان اسلام چگونه می‌بود؟ تجربه نشان می‌دهد که امت پارچه پارچه می‌شد و همه با هم در ستیزه می‌بودند. قوت‌هایی که در ساختن تمدن اسلامی صرف شد در سرکوبی و نابودی یکدیگر صرف می‌شدند.

اما رویکرد صلح خواهی حسن مجتبی رضی الله عنه این فرزند برومند اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، مبتنی بر اساس دانش و فهم عمیق از مصلحت اسلام و مسلمانان و رویکرد صلح طلبی امیر معاویه رضی الله عنه مبتنی و متکی بر فهم جایگاه اهل بیت و دانش سیاسی وی که به مصالحه و یک پارچگی امت اسلامی انجامید، در واقع انگیزه و بسترساز ایجاد تمدن اسلامی گردید. قطعاً اگر حسن رضی الله عنه خلق و خوی صلح جویی نمی‌داشت و با امیر معاویه رضی الله عنه مصالحه نمی‌کرد، چیزی به نام تمدن اسلامی با آن عظمت ، برتریت و شکوفایی وجود نمی‌داشت.

با نگاهی عمیق و دقیق از این زاویه، روشن است که پایه گذار اصلی تمدن اسلامی حضرت حسن مجتبی رضی الله عنه است. خلق و خوی صلح جویی او بود که بستر تمدن را ایجاد کرد. مصالحه‌ی او با امیر معاویه رضی الله عنه بود که یکپارچگی امت را به وجود آورد و قدرت سیاسی متمرکز ایجاد کرد و سرانجام باعث به وجود آمدن چنین تمدن بی‌همتایی گردید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *