اشعار

آیا هر نوشته‌ی موزون شعر است؟

زبان در کال وسیله ی افهام و تفهیم است که انسانها به واسطه آن حل مشکل می نمایند همین رساندن هدف و یا پیام به دیگران از طرق مختلف صورت می گیرد؛ مثلاً: زبان اشاره ای، گفتاری و نوشتاری در کنار این امکانات انسانها به غرض سهل و ساده رسانی اهداف خویش از شیوه و اندازه های دیگری نیز کار گرفته، تا باشد موفقیت در این پیام رسانی را داشته باشند یکی از این راه های سهل و ساده رسانی نیز زبان شعر است.

زبان در کال وسیله ی افهام و تفهیم است که انسانها به واسطه آن حل مشکل می نمایند همین رساندن هدف و یا پیام به دیگران از طرق مختلف صورت می گیرد؛ مثلاً: زبان اشاره ای، گفتاری و نوشتاری در کنار این امکانات انسانها به غرض سهل و ساده رسانی اهداف خویش از شیوه و اندازه های دیگری نیز کار گرفته، تا باشد موفقیت در این پیام رسانی را داشته باشند یکی از این راه های سهل و ساده رسانی نیز زبان شعر است.

اینکه چگونه و با کدام ویژگی‌ها می‌توان با زبان شعری، پیام و اهداف خویش را برسانیم و چه ویژگی‌هایی در شعر وجود دارد و باید وجود داشته باشد و همچنان کدام ویژگی هایی در شعر است که شعر را از دیگر زبان ها متمامیز می‌گرداند، باید آن را بدانیم تا در ابهام و سوءظن قرار نگیریم. هر نبشته‌ای که به گونه نثر نوشته می شود را نثر گفته و آنچه را که در قالب نظم، تضعیف و شعر می بینیم همه را شعر عنوان می نماییم که در نهایت امر قالب های نوشتاری را باید دانسته و از هم تفکیک نموده تا به اشتباه نرویم.

چیزی که در زبان شعر بیشتر قابل نگرش و تأمل است همانا وزن و قافیه پنداشته می شود، اما باید گفت نظم هم وزن و قافیه دارد، تضعیف هم‌دارای وزن و قافیه به خصوص خود است، هیچ گاه نمی توانیم این دو و یاهم قطعات ادبی را شعر بنامیم زیرا شعر را از دیگر بخش های ادبی دارای وزن و قافیه، تنها آهنگ است که جدا می سازد.

برای نظم و تصنیف ترانه سراها آهنگ می دهند تابه زیبایی و رسایی برسد در غیر آن حلاوت و شیرینی شعر را هیچگاه نداشته و ندارند.

اما شعر در ذات خود دارای آهنگ و حلاوت به خصوص خود بوده به هر لحنی که به خوانش گرفته شود رسایی و آهنگینی در خود را دارا است که روی روح و روان انسان اثرگذاری خود را دارد در نهایت امر شعر کلامیست موزون و مقفا که با زبان عاطفی و ملیح سروده می‌شود، از دل برخاسته و بر دل ها می نشیند.

چیزی دیگری که در مورد شعر از سوی خوانندگان به نحوی اشتباه گرفته می شود اینست که تشبیهات را در حد همان واژه به تفسیر و معنی می گیرند در حالیکه شعر همیشه روی حقیقت و واقعیت ها حرف داشته، همیشه روی مشکلات و نابرابری های عملکردها و نابرابری ها انگشت گذاری نموده البته با زبان هنرمندانه و عاطفی بایسته است مجاز را جدا از حقایق پنداشته و به آن پیوند ندهیم.

پس با برداشت از نکات فوق، شعر پدیده‌ی جدا از دیگر بخش ها و قالب های زبانی است، بایسته است هرکدام را در جایگاه خودش شناخت تا به اشتباه و سردرگمی قرار نگیریم.

شاداب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن