ادباشعار

جوانه‌ی گل سرخ

به خنده باز نشیند، جوانه‌ی گل سرخ

لباس ســبز بپوشد، زمانه‌ی گل سرخ

چه صبح و شام قشنگی! قناری می‌خواند

به گوشِ برگ و بنفشه‌، ترانه‌ی گل سرخ

در اهـتزاز در آیـد، به شانه‌ی صـحرا

به دسـت باد برقصد، پُقانه‌ی گل سرخ

چه شال‌های نفیسی، به رنگ‌های قشنگ

هزار همهمه دارد، به شـانه‌ی گل سرخ

بیـانِ تازه ببخـشد، گلوی شـاعر را

كرشـمه‌های ظریف و زنانه‌ی گل سرخ

هزار مسئله باشد به دفتر شعرش

هزار چلچله خوانَد، فسـانه‌ی گل سرخ

بيا بيا و حديث دوباره روييدن ـ

بخوان به مردم مان از رسـانه‌ی گل سرخ

بپوش پیرهن پاک و کفش و دستارت

بیا شـویم، برادر !  روانه‌ی ❪گل سـرخ❫

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن