اجتماعی

احترام مبنای رابطه مستحکم میان والدین و کودک

راه های مختلفی وجود دارد، تا از طریق آن به کودکان یاد بدهیم که چطور به سایرین احترام بگذارند. والدین عادت دارند همه چیز را به فرزندان شان امر کنند: «همانطور که من می‌گویم باید رفتار کنی»، «باید به مادرت احترام بگذاری» و .... در واقع، والدین می توانند دستورات خود را به کودکان تحمیل کنند، اما نمی توانندآنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما می‌توانیم فرزندان خود را وادار کنیم آنطوری که ما می‌خواهیم رفتار کنند، اما نمی توانیم مجبورشان کنیم که به ما و بقیه مردم احترام بگذارند. احترام را باید به دست آورد.

کوهکن

راه های مختلفی وجود دارد، تا از طریق آن به کودکان یاد بدهیم که چطور به سایرین احترام بگذارند. والدین عادت دارند همه چیز را به فرزندان شان امر کنند: «همانطور که من می‌گویم باید رفتار کنی»، «باید به مادرت احترام بگذاری» و …. در واقع، والدین می توانند دستورات خود را به کودکان تحمیل کنند، اما نمی توانندآنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما می‌توانیم فرزندان خود را وادار کنیم آنطوری که ما می‌خواهیم رفتار کنند، اما نمی توانیم مجبورشان کنیم که به ما و بقیه مردم احترام بگذارند. احترام را باید به دست آورد.

احترام گذاشتن به ديگران فقط با خوب و مهربان بودن به دست نمی آید،ترفند دیگری هم برای کسب احترام وجود دارد: والدین سعی می کنند با گوش‌زد کردن خطاهای فرزندان شان باعث شوند، آنها بهتر رفتار کنند. این اصلاً روش مناسبی نیست. کودکان وقتی احساس می کنند که مورد انتقاد قرار گرفته اند، هیچ انگیزه‌ای برای بهتر شدن ندارند. وقتی که کودکان مورد انتقاد قرار می گیرند، به جای اینکه بهبود یابند، سعی می کنند خودشان یا دیگران را محکوم کنند.

کودکان یاد می گیرند به کسانی احترام بگذارند که به آنها احترام می گذارند. افرادی که بیشتر مورد احترام هستند، از ترکیبی منحصر به فرد از دوست داشته شدن و ایجاد محدودیت به طریقه محکم اما مهربانانه استفاده می کنند. بااینکه کودکان تصور می کنند هیچ نیازی به پند و اندرز ندارند، اما اگر این نصیحت ها در قالب یک رابطه ی محبت آمیز و حمایت کننده باشد، می تواند آنها را به داشتن رفتارهای مناسب و خوب تحریک کند. کودکان به محدودیت نیز احتیاج دارند، اما این محدودیت ها هم می تواند با نرمی، مهربانی و احترام برای آنها گذاشته شود.مثلاً اگر کودکی شروع به آزار،اذیت و لت کردن خواهرش می کند، پدر یا مادر می‌تواند به طرق مختلف عکس العمل نشان دهد. می‌تواند کودک را زده و بگوید: «وحشی چی کار می کنی؟ رها کن خواهرت را…». مطمئناً این روش به کودک احترام گذاشتن را یاد نمی دهد. از طرف دیگر، پدر یا مادر با درک می تواند دست کودک را بگیرد و به او بگوید: «ما هیچ وقت نباید به کسی صدمه بزنیم و بقیه را آزار بدهیم. ممکن است به من بگویی چه چیز تو را ناراحت کرده است؟» والدین عاقل و با درک برای فرزندان شان محدودیت ایجاد می کنند، اما این کار را بدون لت کردن و آزار دادن کودک انجام می دهند.

کودکان زمانی یاد می گیرند به سایرین احترام بگذارند که افرادی که برایشان مهم هستند، الگویی از احترام گذاشتن باشند. اگر کودکان ببینند که ما که نزدیک ترین افراد به آنها هستیم، به دیگران و ارزش ها احترام می گذاریم، به نفع شان خواهد بود. ما می توانیم همیشه درمورد چنین الگوها با کودکا  ن خود صحبت کنیم و این نمونه های اخلاقی را تحسین کنیم.

برای یاد دادن طریقه احترام گذاشتن، ما باید عیوب و اشتباهات خود را به راحتی قبول کنیم. اگر بی دلیل کودک خود را تنبیه کردیم، یا اگر کوتاهی در حق او انجام دادیم، از او معذرت خواهی کنیم و بخواهیم که ما را ببخشند.احترام مبنای رابطه های مستحکم و دوامدار است و می تواند نتیجه طبیعی برخورد و رفتار صحیح والدین با کودکان شان باشد.

افرادی که بیش از همه به آنها احترام می گذارید چه کسانی هستند؟ چه کرده اند تا توانسته اند احترام شما را جلب نمایند؟

وقتی مردم بیش از آنچه هستند ادعا می کنند که خوب هستند، ما نواقض آنها را بیشتر می‌بینیم. وقتی به قصور و اشتباهات شان اعتراف می‌کنند، ما بیشتر از آنها چشم پوشی می‌کنیم، به خصوص وقتی می دانیم سعی می‌کنند بهتر باشند. آیا شما هم کوتاهی ها و اشتباهات تان را با کودکان تان درمیان می‌گذارید و از آنها درخواست کمک می‌کنید؟ مثلاً ممکن است بگویید: «من وقتی خسته ام خیلی زود عصبانی می‌شوم و  فریاد می زنم و آنطور که باید و شاید به تو محبت نمی‌کنم. امیدوارم تو من را ببخشی و کمی تحملم کنی.»

گاهی برخی والدین آنقدر با درک اند که مشکلات شان را نیز با فرزندان شان مطرح می‌کنند. «من روز بدی داشتم، کاش کمی مراعاتم کنی تا من چیزی نگویم که ناراحت شوی.» اما والدین نباید کودک را از وضعیت سلامتی خود نگران کنند. پس بهتر است بعد آن بگویند: «اگر چند ساعت استراحت کنم حالم خوب می شود و با هم به کارها
می‌رسیم.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *