نقش مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل
هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل است. نوع این تحقیق از نگاه هدف، کاربردی و روش آن از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی ریاست معاف شهر کابل حجم 320 تن میباشد؛ که به تعداد 175 نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است.
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل است. نوع این تحقیق از نگاه هدف، کاربردی و روش آن از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی ریاست معاف شهر کابل حجم 320 تن میباشد؛ که به تعداد 175 نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. در نمونهگیری آن از روش تصادفی ساده و در جمعآوری دادهها، از روش کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه) استفاده به عمل آمده است. برای تجزیهوتحلیل توصیفی دیتاها، شاخصهای مرکزی (فیصدی و فراوانی) با استفاده از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها و مدل تحقیق از آزمون نرمالیته (کلموگروف- اسمیرنوف) آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با فرض توزیع نرمال دادهها، جهت آزمون فرضیات استفاده شده است. یافتههای تحقیق بیانگر تائید تمام فرضیههای اصلی و فرعی این تحقیق است و حاکی از آن که مدیریت دانش با تمام ابعاد آن (بیرونی سازی دانش، ترکیب دانش، درونی سازی دانش و اجتماعی سازی دانش) بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
واژههاي کليدي: مدیریت دانش، اثربخشی، عملکرد کارکنان، ریاست معارف شهر کابل
بیان مسئله
پایین بودن سطح اثربخشی عملکرد کارکنان به یکی از مهمترین حوزه مطالعاتی در سازمانها تبدیل شده است که در سازمانهای دولتی و غیر دولتی افغانستان نیز مشهود است. بعضاً مشکلات در ارائه خدمات عمومی، نارسایی در پاسخگویی به نیازهای شهروندان، نارضایتی بعضی از شهروندان از عملکرد نهادهای مربوط، پایین بودن سطح شفافیت، پایین بودن سطح اعتماد یک تعداد نسبت به کار کردها همه و همه بیانگر این امر است که عملکرد کارکنان در سازمانهای دولتی از اثربخشی لازم برخوردار نیست.
مدیریت دانش به عنوان فرآیندهای یادگیری اثربخشی توام با ایجاد، سازماندهی، تبادل دانش (اعم از ضمنی و آشکار که با استفاده مناسب از تکنولوژی به عنوان ابزار و محیط فرهنگی محقق می گردد) و به کاربردن آن که باعث ارتقای عقلانی سازمان و بهبود عملکرد می گردد، تعریف میشود. محقق در این نوشته سعی بر آن دارد تا روابط مدیریت دانش و مولفههای آن را با عملکرد کارکنان مورد بررسی قرار دهد.
از آنجاییکه بررسی این موضوع در سطح دولت از عهده این تحقیق دانشگاهی خارج است و مستلزم هزینه گزافی است که در این پروژه تحقیقی دانشگاهی عملا امکان پذیر نیست، محقق این تحقیق را در ریاست معارف شهر کابل انجام داده و به دنبال پاسخ به این سوال است که مدیریت دانش چه تاثیری بر عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل دارد؟
فرضیههای تحقیق
فرضیههای اصلی و فرعی تحقیق قرار ذیل است:
فرضیه اصلی تحقیق
– مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
فرضیههای فرعی تحقیق
1) بیرونی سازی دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
2) ترکیب دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
3) درونی سازی دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
4) اجتماعی سازی دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
روش شناسی
روش تحقیق: توصیفی – همبستگی
جامعه آماری: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان رسمی ریاست معاف شهر کابل به حجم 320 تن میباشد.
جامعه نمونه در این تحقیق به تعداد 175 تن میباشد.
روش نمونهگیری: تصادفی ساده
روش جمع آوری داده ها: کتابخانه ای – میدانی
بحث و نتیجه گیری
این تحقیق بهمنظور بررسی نقش مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل انجام شده است. مسئله اصلی که مبنای این تحقیق را تشکیل میدهد، پایین بودن سطح اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل میباشد. محقق با درک این مشکل، این تحقیق را با روش توصیفی-پیمایشی انجام داده و به پاسخ سؤالات و آزمون فرضیههای این تحقیق پرداخته است.
برای آزمون فرضیه ها تحقیق از آزمون رگرسیون خطی استفاده به عمل آمده است که بیانگر این است که مدیریت دانش و ابعاد آن (درونی سازی، بیرونی سازی، ترکیب و اجتماعی سازی) بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی دار داشته است.
بهصورت خلاصه از یافتههای تحقیق میتوان چنین استنتاج کرد که، مدیریت دانش یکی از عوامل کلیدی و تاثیرگذار بر بهبود اثربخشی عملکرد کارکنان است که مدیریت دانش با تمام مولفههای آن (بیرونی سازی دانش، درونی سازی دانش، ترکیب دانش و اجتماعی سازی دانش) بر اثربخشی عملکرد کارکنان ریاست معارف شهر کابل تاثیر مثبت و معنی دار دارد. تسهیم و تبادل دانش در میان کارکنان با تبادل اطلاعات، تبادل نظر، مستند سازی، بحث و تبادل اطلاعات پیرامون مسایل و انتقال تجربیات باعث میشود تا کارکنان فرصت یادگیری پیدا کرده و سعی نمایند تا نقاط ضعف خویش را به نقاط قوت تبدیل کرده و از این طریق عملکرد خویش را بهبود بخشند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تشریک تجربیات، دانش و اطلاعات در میان کارکنان باعث بهبو عملکرد کارکنان میشود.
هدایت الله عزیزی
دکتر مادح دست مرد
دکتر محمد حیدر یعقوبی