زندگینامهی علامه اقبال «رح»
علامه اقبال لاهوری در شهر سیالکوت پنجاب در سال ۱۸۷۷م. چشم به جهان گشود.
علامه اقبال لاهوری در شهر سیالکوت پنجاب در سال ۱۸۷۷م. چشم به جهان گشود. او از نسل خانوادهای معروف از طبقة متوسط برهمنان کشمیر بود که نیای او دوصد سال قبل از تولّد وی به دین اسلام گروید و از آن روز به بعد این خاندان به تدیّن و تصوّف معروف شد. پدر اقبال مردی متدیّن بود و علاقه شدیدی به عرفان و تصوّف داشت.
اقبال تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود با موفقیت پشتسر گذاشت و سپس دوره متوسطه را آغاز کرد. در همین زمان بود که مورد توجّه میرحسن استاد زبان فارسی و عربیاش قرار گرفت. میرحسن معلّمی دلسوز بود که ذوق علم را در وجود شاگردانش نهادینه میکرد، لذا این جوان نابغه را بهخوبی تربیت کرد و نهال عشق به فرهنگ و آداب اسلامی را در قلب او کاشت؛ اقبال نیز تا آخر زندگی احسانهای استادش میرحسن را از یاد نبرد.
علامه اقبال در دانشکده دولتی لاهور در رشتههای فلسفه و ادبیات عرب و انگلیسی ادامه تحصیل داد و مدرک “B.A”، معادل لیسانس، را از این دانشکده گرفت. او در لاهور با خاورشناس معروف انگلیسی، سر توماس آرنولد، نویسنده کتاب «دعوت اسلام» و رئیس سابق دانشکده اسلامی علیگره، و با استاد عبدالقادر، وکیل بلندپایه و ادیب مشهور و قاضی دادگاه استیناف، آشنا شد. اقبال در همین اوان به درجه “M.A”، فوقلیسانس، در فلسفه دست یافت و بعد از آن بهعنوان استاد تاریخ، فلسفه و سیاست در دانشکده شرقی لاهور استخدام شد و سپس کرسی استادی زبان انگلیسی و فلسفه در دانشکده دولتی را احراز کرد. در سال ۱۹۰۵م. عازم لندن شد و در دانشگاه کمبریج ثبتنام کرد و از آنجا گواهینامه عالی در فلسفه و علم اقتصاد دریافت کرد. او از انگلستان به آلمان رفت و از دانشگاه مونیخ دکترای فلسفه گرفت و سپس به لندن بازگشت و در رشته اقتصاد و سیاست تخصّص حاصل نمود و در سال ۱۹۰۸م. به وطن بازگشت.
شخصیت اقبال
اقبال صرفاً یک شاعر نبود بلکه او از مزایای متعدّدی برخوردار بود؛ او فیلسوف و حکیمی مسلمان، متفکری فرزانه، مجاهدی مبارز، سیاستمداری برجسته و عارفی دلسوخته بود که عشق به پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوسلّم سرمایهاش بود. اندیشه اقبال در شعر او تجلّی یافته است و اشعارش سرشار از مفاهیم عمیق و ارائه راهکارهای دلسوزانه به جامعه اسلامی است که نبوغ فکری و بلندنظریش را
میرساند.
اقبال برخلاف باورها و دیدگاههای کوتاهاندیشانه، بهرهمندی از دانش و پیشرفت بشری علیالخصوص در عصر حاضر را ضرورتی اجتنابناپذیر برای جامعه مسلمان میداند و معتقد است که مسلمانان باید از دانش و فناوریهای مدرن برای پیشرفت اسلام و رسانیدن پیام اسلام به جهانیان کار بگیرند. اندیشة اقبال بهترین ارمغان و سرمایه برای نسل جدید و جوانان مسلمان در دنیای امروز است.
نمونه از اشعار ت علامه اقبال :
فقر :
چيست فقر ای بندگان آب و گل؟!
يک نگاه راه بين، يک زنده دل
فقر کار خويش را سنجيدن است
بر دو حرف لااله پيچيدن است
فقر خيبرگير با نان شعير
بسته ي فتراک او سلطان و مير
فقر ذوق و شوق و تسليم و رضاست
ما امينينم اين متاع مصطفاست
فقر بر کروبيان شبخون زند
بر نواميس جهان شبخون زند
بر مقام ديگر اندازد ترا
از زجاج الماس ميسازد ترا
برگ و ساز او ز قرآن عظيم
مرد درويشی نه گنجد در گليم