سیاسی

آزادی و استقلال دو مرحله جداگانه اند 

از  دیدگاه جامعه شناسی ،   آزادی  و استقلال  دو مفهوم جداگانه اند  اما  لازم و ملزوم هم اند ، طوریکه یکی از آن مقدمه دیگرش است  و شاید همین رابطه موجب شده که هر دو را پهلوی هم   به کار می‌برند و این  کاربرد یکنوع مغالطه را  در میان آورده است .

شبیر

از  دیدگاه جامعه شناسی ،   آزادی  و استقلال  دو مفهوم جداگانه اند  اما  لازم و ملزوم هم اند ، طوریکه یکی از آن مقدمه دیگرش است  و شاید همین رابطه موجب شده که هر دو را پهلوی هم   به کار می‌برند و این  کاربرد یکنوع مغالطه را  در میان آورده است .

وقتی یک کشور  مورد هجوم کشور دیگر قرار می‌گیرد و یا تحت الحمایه کشور دیگر می‌آید،  می‌گویند  این کشور  آزادی ندارد  و مستعمره  و یا تحت الحمایه  فلان کشور است   و وقتی مردم اینچنین  کشورها  برای رهایی از چنین وضعیت انقلاب می‌کنند  و انقلاب شان به پیروزی می‌رسد،  می‌گویند فلان کشور از  فلان کشور متجاوز  و …. آزادی خود را گرفت ، یعنی که ازچنگ کشور متجاوز رها شد  ، یعنی دیگر از پنجالهای مستکبرین رهایی یافت  . این در واقعیت نخستین گام برای  استقلال  و یا  خودکفایی  کشور است .

این خود کفایی شامل اقتصاد، سیاست ، تجارت ، زراعت ، استخراج منابع طبیعی ،  صنعت ، تعلیم وتربیه و تمام امور زندگی میگردد ، که اگر دراین مرحله هم کامیاب شدیم و دست احتیاج ما به کشورهای دیگر دراز نبود ، در واقع ما بعد از به دست آوردن آزادی از یک کشور استعمارگر ، برای خود کفایی مستقلانه و دور از احتیاج دیگران گام گذاشته ایم و می‌خواهیم با کار و فعالیت خود با وحدت ملی خود ضروریات زندگی ما را به دست خود  تهیه کنیم ( استقلال) اینکه می‌گویند انقلاب کردن آسان  ، اما نگهداشتن آن مشکل است ، اشاره به همین موضوع است ، که آیا ما می‌توانیم بعد از آزادی ، امور زندگی خود را بصورت مستقل و بدون احتیاج  به دیگران و طبق ایده آلهای خود مدیریت کنیم و یا خیر؟

اگر به صورت درست و باحکمت  درین راه قدم گذاشتیم ، به سوی استقلال کامل دومین گام گذاشته ایم و اگر بنا بر هر علت و یا علل داخلی و خارجی درین راه موفقانه پیش نرفتیم و یا  رفته نتوانستیم ، از همین لحظه به بعد ، آن آزادی را که به قیمت خون هزاران شهید، معلول، آواره و تخریب کشور  توسط استعمارگران ، به دست آوردیم ، پس در معرض خطر مجدد قرار می‌گیرد و همه به باد پناه می‌رود  و شبهای تاریک نفاق و شقاق و بد بختی بر کشور سایه می افگند  و متأسفانه که ما دراین بخش مشکلاتی داشتیم و اغلب مشکلات ما از همین ناحیه اند .

چرخ انقلاب بیشتر بر  شاهکارهای مردم می‌چرخد،  اما مدیریت سیاسی و اقتصادی و … آن  بعد از رهایی از مستکبرین ، به  اخلاص، دانش و حکمت زعامت انقلاب تعلق دارد که آیا آنها می‌توانند مردم پراکنده را برای بازسازی کشور شان بسیج نمایند و یا خیر .

مؤرخ کشور ما میرغلام محمد غبار می‌گوید: (( مردم ما بعد از هر غسل خون ( خون شهدای انقلاب ) ، پس همان لباس چرکین گذشته خود را بر تن می‌کنند ))

یعنی که اصلاً نمی اندیشند که چه چیزها موجب هجوم عساکر خارجی بر کشور ما شده بودند ، تا در مراحل  بعد از پیروزی نظامی ( آزادی) آنها را در نظر بگیریم ، تا اینکه مجدداً دچار حادثه  نشویم ، یعنی که بعد از انقلاب ما باید با قبل از انقلاب کاملاً متفاوت باشد ، که اگر متفاوت نبود، اصلاً مفهوم انقلاب را درک نکرده ایم و باز به همان شرایط برگشته ایم که موجب پریشانی‌های ما شده بودند .

و برای غافل سازی مردم از ضعف ها و شکست‌های خود می‌گویند  ، کشور ما بنابر موقعیت جیو استراتیژیک خود دائم مورد تجاوز کشورهای بزرگ قرار گرفته است .

کسی از اینها نمی پرسند که در تمام جهان فقط همین کشور ما موقعیت جیو استراتیژیک دارد که مستکبرین بر آن می‌تازند و  هیچ کشور دیگر  موقعیت جیو استراتیژیک ندارد  ؟؟

ما در جهان خیلی کشورهایی دارای موقعیت‌های استراتیژیک را داریم و حتی استراتیژیک تر از افغانستان، مگر زندگی بهتر و مصؤنتر از ما دارند .

با تاسف که سیاسیون کشور ما دراین میدان سخت لنگیده و همه شان ضعفها و ناکار آمدیهای  شبیه شان را داشته اند.

مردم ما طی یک قرن دو امپراطوری متجاوز ( انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی ) تا دندان مسلح را با دستان خالی، شکمهای خالی و پاهای لچ در کشور شان به شکست مواجه ساختند  ،  اما بعد از آزادی ازاین غول‌های قاتل و چپاولگر  دیدیم  که زعامت همه انقلابها  در  مدیریت سیاسی و اداری انقلاب و مردم  کم آمدند و  با فاصله اندک دچار حوادث استعمارگران دیگر شدیم ( شرقی ها  زیر عنوان انقلاب کارگری شکست خورده عقب نشینی کردند – با فاصله ده سال ، عساکر ناتو  زیر عناوین دروغین آزادی، حقوق بشر و …. هجوم آوردند و بیست سال مکمل بر کشور ما بمب ریختند و آدم کشتند و هزاران جنایت کردند و حتی مادر بمب‌های امریکایی را در کشور ما آزمایش کردند و …..) !

واین بدون شک به ضعف اداری و سیاسی مدیریت انقلاب بر می‌گردد و هیچ توجیهی دیگری ندارد .

اکنون که در تجلیل جشن آزادي کشور از استعمار انگلیس قرار داریم ، امیدواریم  زعامت سیاسی کشور تمام این علل داخلی و خارجی مزاحم استقلال کشور ما را در نظر گرفته در راه مدیریت لازم سیاسی و اقتصادی کشور  و با در نظرداشت شرایط عینی جامعهٔ گام های استوار و با حکمت و شعوري و متناسب شرایط حاکم بر جهان را بگذارند ،  و افتخار این سنت و ابتکار رهبری را برای خود ،  درج اوراق تاریخ کشور ساخته

کشتی سرگردان ملت رنجدیده و ستم کشیده خود را به ساحل نجات حقیقی رهنمون نماییم  و در اخیر جشن  سالگرد  آزادی از استعمار انگلیس را برای تمام هموطنان خود تبریک می گوییم و به ارواح تمام شهدای  جهاد  و مبارزه در مقابل مستکبرین درود می‌فرستیم.

شاد باد ارواح شهدای جهاد و مبارزه بر ضد اشغالگران خارجی و غلامان و اجیران و جواسیس داخلی آنها .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *