اجتماعی

مراجعه به وجدان، دراصلاح فرد و جامعه اثرگذاراست

تجربه درمسیر زمان بزرگترین آموزگاراست که باید ازآن آموخت.  غفلت، ندانم کاری، سهل انگاری وخودخواهی پدیده هاییست که مارا به قهقرا می کشاند.

حمید

تجربه درمسیر زمان بزرگترین آموزگاراست که باید ازآن آموخت.  غفلت، ندانم کاری، سهل انگاری وخودخواهی پدیده هاییست که مارا به قهقرا می کشاند. اما با ابراز گلایه از این کشور و آن منطقه نمی تواند خلایی را پرکند ویا خسارات انگفت فرسوده شدن ویا عقب مانی مارا جبران نماید. هریک ما باید  از خودبپرسیم که آیا درعرضه خدمت به مردم،  وطن، وظیفه واولادکشور صادق هستیم؟ ویا خشت خام را درآب زیرپا گذاشته می گذریم.

-اگر در مسند  نهادهاي  اجرايي دولت  اخذ موقعیت کرده‎ایم. از یک طرف به خاطر به دست آوردن مشتی پول،  به صاحبان حق، غدرمی کنیم  و  غاصب و ظالم را ذیحق می‎شماریم. با زمینه سازی رشوت می‎گیریم و در امانت خیانت می‎کنیم. اما در  محافل و مجالس که نشستیم، بد  امنی، چپاول و خیانت را دست درازی‎های کشورهای بیگانه قلم داد می کنیم.

-اگر دکاندار، تاجر و یا قنادیم،  مشتری هر قدر فریب بخورد، فریبش می‎دهیم، اما اگر سخن از قیمتی و بازار آزاد  آید،  همه مشکل و ناملایمات را زادۀ دخالت کشورهای همسایه می‎پنداریم.   هیچ‎گاه  سربه گریبان نکردیم که خود مریضیم. اگر به مرض مهلکی که دچاریم توجه نکنیم مصایب بیش تری را شاهد خواهیم بود.

– یکی  به پول حرام عادت کرده؛ از هر طریقی ممکن به دست آید، شرمی ندارد، زیرا برایش ترک عادت موجب مرض شده است.

–  دیگری به خیانت در مقابل وطن و مردم در دام اجنبیان گیر مانده  که به هر دُول آنان  می رقصد.

–  آن دیگر تشنه قدرت است ؛ ولو به هرداله ‎ماری به  دست آید، نزد ازخود و بیگانه مصروف پالش کردن است همیشه باچنین کاری ثروت اندوزی کرده است.

– گروهی با تذریق تخم نفاق درقلب مردم همه را مسموم می سازد، تا به آسیاب دشمن آب بریزد، از آسیب‎پذیری ملت و بربادی همه داشته های کشور باکی ندارد.

– جماعتی با فریب و نیرنگ در کمین  غارت کردن مستهلک اند، تا توان دارند به خاطرستانیدن سودبیشتر، فربه شدن و افراشتن شکم به زانو، از  دروغ وتذویر ابا نمی‎ورزند. با ادای انواع سوگند درخریدو فروش امتعه ومواد اولیه،  تا می‎توانند به رنج و آلام مردم بی‎بضاعت می‎افزایند و از درد و مصیبت مستمندان حظ می‎برند.

– جمعی بنا بر مسئولیت‎های که به دوش شان  سپرده می شود، ازصلاحیت‎ها سوء استفاده نموده به جای اصلاح  اداره شان و ظرفیت شناسی استعدادها ، با گماشتن افراد  واسطه دار و پول دار،  بربنیاد ساختار  ونظم اداره صدمه  جبران ناپذیر وارد می‎کنند.

– تعدادی با احراز چوکی مقتدرموقت،  اما با ندانم کاری، غفلت انگاری و خود خواهی ساختار، نظم اداره و سرعت فعالیت  نهاد را به رکود سرسام‎آور مواجه می‎سازند.

هرگاه حکایت وشکایتی ازطرف مردم و یابرخی مراجع ازچنین ارگانها بلند شود، آن همه ناملایمات، عقب مانی، کارشکنی وبی بندو باری را به دخالت کشورهای بیگانه ربط داده؛ گلیم خود را پاک و صفا به نزد مردم از آب درمی آورند.

بدین ترتیب هویدا می گردد که امراض مضر و مهلک اجتماعی در وجود هر یک ما به گونه های متفاوت سرایت کرده است؛ اما، به خود درین مورد توجه نکرده ایم. بادوام چنین روال هیچ‎گاه این امراض لاعلاج ما را تنها نخواهد گذاشت و هیچ‎گونه بهانه و شانه خالی کردن از حقایق نخواهد توانست که درد ملت ما را دوا سازد.  بنابرین ما با هر گونه مشکلات که بر می‎خوریم،  بهانه ما همین است که دست‎درازی کشورهای منطقه باعث نابسامانی، غفلت، سهل انگاری وعقب مانی کشور ما شده است. در حالی که ما هر کدام به امراض مختلف مهلک دچاریم وتا حالا در پی علاج آن بر نیامدیم.

اگر ما افعال  و اعمال خودرا در محکمه وجدان به استنطاق بگیریم،  بعد در پی علاج و درمان آن  همگام شویم  دراصلاح اعمال وکردارخود  اقدام نماییم؛ مطمئنم، خود، مردم و هم کشور را از هر نوع رنج آلام دور خواهیم ساخت.

این جاست که هیچ بیگانه ومخرب جرئت دخالت را درکشورما کرده نمی تواند و زمینه یی هم برای دست درازی دشمن مهیا نمی گردد. باتلاش صادقانه وهمدیگرپذیری یکدیگر رادرآغوش گرفته   صلح و سلم در کشور ما خود به خود جای پا خواهد یافت.

مراجعه به وجدان، توسط مکانیزم‌های مجازات و مکافات در داخل جامعه دروجود فرد، تبارز پیدا می‌کند. داشتن وجدان پاک نشان ‌دهنده‌ حساسیت و عکس‌العمل شهروندان نسبت به کاربردن نابه‌جای صلاحیت‌ درکاراست. در جامعه‌ای که مراجعه به وجدان دراشخاص، قوی باشد مجازات و مکافات اهمیت پیدا می‌کند. کارمندان رفتار فساد‌آلود را بی‌آبرویی غیر‌قابل توجیه خواهند دانست.

نداشتن وجدان پاک، نشانه‌ بی‌تفاوتی اجتماع به اصل مجازات و مکافات است. اجرای مجازات کارمندان فاسد و قدردانی از کارمندان صادق و نمونه، اصول و پرنسیپ طی کردن مسیرطرقی وتعالی جامعه می‌باشد.  اجرای چنین تصمیم به ریشه‌دار شدن هرچه بیشتر صداقت ودلسوزی در بین شهروندان منجر می‌شود و تدریجاً فرهنگ مسئولیت‌پذیری را ‌در میان کارمندان و متصدیان اداره های دولتی حکم‌فرما می سازد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *