اجتماعی

نقش کار اطفال در ارتکاب جرایم

مقدمه: چون اطفال کارگر به دلیل فشار و سختی‌ها به کار در جاده‌ها و فابریکات تولیدی رو می‌آورند و پروسه طبیعی رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی شان مختل شده که در این زمینه توجه خاصی باید مبذول شود. رو آوردن اطفال به ارتکاب جرم به دلیل ناتوانی ایشان در محافظت از خود، عدم تشخیص مصلحت خویش، وابستگی و آسیب‌پذیری شان به مراتب بیشتر است. این کودکان کم سن و سال نه تنها در محیط ‌کاردرمعرض اقسام آلودگی هوا اعم از محیطی، صوتی و... واقع می‌شوند. بلکه در معرض فشارهای جسمی، روحی عاطفی و جنسی قرار دارند، این کارگران کوچک بارها و بارها تحقیر شده و ناسزا می‌شنوند و حتی کودکان متضرر بزرگتر کودکان خورد را مورد تعرض قرار می‌دهند. ایشان معمولاَ تا بزرگسالی توأم به بیکاری و بیسوادی مواجه می‌باشند. از سوی دیگر مطالعات جرم شناسی حاکی از آن است که ارتکاب جرایم یک پدیده تصادفی نیست و در اکثر مواقع می‌توان پیش‌بینی کرد که چه افراد در معرض خطر چه نوع جرایم و چه گونه آسیب پذیری قرار دارند و از آن‌جا که طفل در ارتباط با محیط و روابط کار با خطرات و آسیب‌های جدی مواجه می شود. از این لحاظ می‌توان گفت که کار طفل را به عنوان نقطه‌ی شروع و مؤثر در پروراندن ارتکاب انواع جرایم توسط اطفال مورد ارزیابی قرار داد.

پوهنیار نقیب الله سعیدی
مقدمه: چون اطفال کارگر به دلیل فشار و سختی‌ها به کار در جاده‌ها و فابریکات تولیدی رو می‌آورند و پروسه طبیعی رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی شان مختل شده که در این زمینه توجه خاصی باید مبذول شود. رو آوردن اطفال به ارتکاب جرم به دلیل ناتوانی ایشان در محافظت از خود، عدم تشخیص مصلحت خویش، وابستگی و آسیب‌پذیری شان به مراتب بیشتر است. این کودکان کم سن و سال نه تنها در محیط ‌کاردرمعرض اقسام آلودگی هوا اعم از محیطی، صوتی و… واقع می‌شوند. بلکه در معرض فشارهای جسمی، روحی عاطفی و جنسی قرار دارند، این کارگران کوچک بارها و بارها تحقیر شده و ناسزا می‌شنوند و حتی کودکان متضرر بزرگتر کودکان خورد را مورد تعرض قرار می‌دهند. ایشان معمولاَ تا بزرگسالی توأم به بیکاری و بیسوادی مواجه می‌باشند. از سوی دیگر مطالعات جرم شناسی حاکی از آن است که ارتکاب جرایم یک پدیده تصادفی نیست و در اکثر مواقع می‌توان پیش‌بینی کرد که چه افراد در معرض خطر چه نوع جرایم و چه گونه آسیب پذیری قرار دارند و از آن‌جا که طفل در ارتباط با محیط و روابط کار با خطرات و آسیب‌های جدی مواجه می شود. از این لحاظ می‌توان گفت که کار طفل را به عنوان نقطه‌ی شروع و مؤثر در پروراندن ارتکاب انواع جرایم توسط اطفال مورد ارزیابی قرار داد.
1- مفهوم کار کودک: کار اطفال یکی از مشکلات و آسیب‌های جدی اجتماعی بوده که همواره دامنگیر همه جوامع به خصوص جوامع عقب مانده و فقیر می‌باشد که زمینه ارتکاب جرایم را توسط اطفال مساعد می‌سازد. کارکودکان عوامل ایجاد کننده‌ی زمینه‌های کار شان که در برگیرنده درآمد اندک خانواده، مصارف زندگی خانوادگی کودکان، اعتیاد والدین و وابستگی خانواده به دسمزد این کودکان، ترکیب خانواده فقیر، محل کار نامناسب، و ساعات کاری طولانی اسبابی است که زمینه‌ی ارتکاب جرم را توسط اطفال فراهم می‌نماید. مطابق قوانین افغانستان طفل به کسی اطلاق می‌شود که سن هجده سالگی را تکمیل نکرده باشد. هم‌چنان براساس ماده ۱ کنوانسیون حقوق کودک: منظور از کودک افراد زیر هجده سال است مگر اینکه طبق قانون نافذه در باره کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود. در ماده ۲۲ این کنوانسیون آمده:
الف) کشورهای طرف کنوانسیون حق کودک را جهت حمایت شدن در برابر استثمار اقتصادی و انجام هرنوع کاری که زیانبار بوده و یا توقفی در آموزش وی ایجاد کند و یا برای صحت جسمی، روانی، اخلاقی و یا پیشرفت اجتماعی طفل مضر باشد را به رسمیت می‌شناسد. ب) کشورهای طرف کنوانسیون اقدامات لازم قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی را در جهت تضمین اجرای این ماده به عمل خواهند آورد. در این راستا به توجه به مواد مربوطه در سایر اسناد بین‌المللی، کشورهای طرف کنوانسیون خصوصاَ موارد ذیل مورد توجه قرار خواهند داد:
1- تعیین حد اقل سن یا حداقل سنین برای انجام کار
2- تعیین مقررات مناسب از نظر ساعات و شرایط کار
3- تعیین مجازات و یا ضمانت اجرایی مناسب جهت تضمین اجرای مؤثر این ماده.
طبق ماده ۱۳ قانون کار افغانستان که در آن شرایط کار آمده: شخصی به حیث کارکن گماشته می‌شود که سن هجده سالگی تکمیل کرده باشد و برای کارهای خفیف اکمال سن پانزده سالگی و برای کارآموزان سن چهارده سالگی در نظر گرفته شده است. در کنار این موارد در فقره (۴) همین ماده چنین آمده: توظیف نوجوانان کمتر از ۱۸ سال در کارهای مضر صحت که عدم رشد فزیکی یا معلولیت در آن متصور باشد، ممنوع است. در کنار این در فقره های (د) و (ه) بند (د) ماده (3) کنوانسیون چنین آمده:
د) کار در محیط ناسالم که به عنوان مثال کودکان را در معرض مواد، عوامل یا فرایندهای خطرناک قرار دهد یا آنان را در معرض دمای بالا، سر و صدای زیاد که برای تندرستی آنان زیان آور قرار بدهد.
هـ) کار در شرایط دشوار همانند کاری که برای ساعات طولانی یا کار طی شب کاری که کودک را به نحوی غیر منطقی در محل کار حبس بکند، کار خطرناک تلقی می‌شود.
2- ارتکاب جرایم به وسیله اطفال: اگر به گذشته اطفال مرتکب جرم توجه داشته باشیم، خواهیم دید که اکثریت آن ها به نحوی از انحاء مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. در بحث روان شناسی، این نظریه در میان قشری از روانشناسان وجود دارد که اگر طفلی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته، فرد برون گرا باشد، در آینده خود به طرق مختلفی در مقام انتقام برخواهد آمد. هم چنین میزان آزار و اذیت و مدت زمان این آزار و اذیت از عوامل موثر ارتکاب جرم در اطفال است. در کنار این عواملی دیگری که در ارتکاب جرایم توسط اطفال نقش دارد مهاجرت های داخلی است که می توان مهاجرت از روستا به شهر و مشکلات مربوط به حاشیه نشینی اشاره کرد. اطفالی‌که همیشه در بالای جاده ها سرگرم کارهای گونه گون اند، آلودگی هوا، محیط نامناسب کاری، جمعیت بالا و… در ارتکاب انواع جرایم توسط این قشر شرایط و بستر مساعدی متصوراست. هکذا فقر نقش بسزایی در ارتکاب جرایم دارد که نبود امکانات صحی، خوراک، پوشاک و نیازهای اولیه اطفال برطرف نشده و باعث تحریک و ترغیب آن ها به ارتکاب جرایم مختلفی می شوند. از دیگر عوامل موثر برارتکاب جرایم به وسیله اطفال، دوستی با افراد فاسد و بی بند و بار است، چون این قشر اغلب رفتار خود را با الگوی رفتاری دیگر دوستان اش همانند سازی می‌کنند و به شدت از آنان تاثیر می پذیرد، اطفالی که از خانواده طرد می‌شود برای کمبود های عاطفی و روانی اش، برای کسب حمایت به دوستان هم سن و سال خود روی می آورد. وی به دنبال افرادی می گردد که مانند خودش هستند. ازین جهت احتمال دارد با تحریک و تشویق دوستان خلاف کار خود دست به اعمال ضد اجتماعی بزنند. هم‌چنان اطفالی که به وسیله کارفرمایان سازماندهی می‌شوند اکثراوقات پیشنهاد انجام عمل خلاف قانون را به آن ها می دهند دامنه این خلاف کاری از شرکت در منازعه شروع و تا پیشنهاد به پخش مواد مخدرادامه می یابد.هکذا مشارکت همکاران و کارفرمایان در انجام کارهای خلاف نقش بسزایی درارتکاب جرم توسط طفل دارد. درکنار موارد فوق، اطفال به لحاظ خصوصیات خاصی که دارند ازقبیل صغر سن عدم رشد کافی قوای عقلانی که تفکیک عواقب عملی را که مرتکب می‌شوند، دست به ارتکاب جرایم می زنند.
نتیجه گیری: با مطالعه ایکه صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم که کودکان کارگربه هراندازه مدت بیشتری کار کنند و یا بتوانند این مدت را به خوبی سپری نمایند به استفاده از مواد مخدر روی می آورند، بعد از مدتی توان کار را از دست داده و با روی آوردن به انواع جرایم گریبانگیرجامعه می شوند. شدت وابستکی فامیل ها به درآمد کودکان خود احتمال این استفاده را بیشتر می کند چرا که هر چه خانواده به این درآمد وابسته تر باشد، کودک مجبور به انجام ساعات بیشتر کار برای کسب درآمد بیشتر به منظور رفع نیازهای خانواده است. این وابستگی خود ایجاد کننده زمینه های ورود به ارتکاب جرم را مساعد می نماید. درکنار موارد فوق اجتماع ایکه طفل کارگر درآن مصروف کار می‌باشد خود در تولید جرم نقش دارد از قبیل اشخاصی که مسئولیت رهبری این کارگرها را به صورت غیر قانونی به عهده دارند وهم چنان تعداد زیادی از اطفال دارای سنین مختلف که مصروف کار‌اند خود در کشانیدن طفل به سوی ارتکاب انواع جرایم نقش بازی می کنند. در کنار موارد فوق مواجه بودن این کودکان با افرادی که خود با انواع انحرافات اجتماعی گرفتار اند که خود سوق دهنده ای کودکان به طرف ارتکاب انواع جرایم و زمینه ی سود جویی از ایشان را مساعد می سازد.
منابع و مآخذ:
1. قانون کار، وزارت عدلیه، منتشره جریده رسمی، کابل، شماره 914، 15 دلو 1385.
2. خراسانی، محمود رضاعابد، حقوق کودک مطالعه تطبیقی در نظامهای ملی و بین‌المللی، تهران، 1389.
3. بیگی، جمال، بهره برداری از اطفال در جرایم مواد مخدر، ماهنامه شماره 53، سال نهم 1384.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *