غزه؛ گرسنگی جانکاه و بیتوجهی سازمانهای دروغین!
با گذشت چندین ماه از آغاز جنگ بشرستیزانهٔ رژیم غاصب اسرائیل علیه مردم مظلوم و بیدفاع غزه، هنوز مردم این دیار زیر بمباردمانهای هدفمند رژیم اسرائیل قرار داشته و روزبهروز دایرهٔ محاصره بر آنها تنگ و تنگتر میشود و کسی هم نیست که دست یاری سمتشان دراز کرده و به دادشان برسد. با بعضی از نظامهای خودفروختهٔ به اصطلاح اسلامی، حرفی نداریم؛ زیرا آنها با عدم تلاششان برای رفع این نسلکشی، صف خود را انتخاب کرده و چهرهٔ سیاه خود را برای جهانیان نمایان نمودند.
روی سخنمان با مدعیان حقوق بشر است که همواره دم از حق و حقوق میزنند و خود را حامیان حقوق انسانها مینامند؛ همان کسانی که در مدت حملات روسیه بر اوکراین، فریادشان به آسمانها رسید و نهایت تلاش خود را برای توقف جنگ انجام دادند و علاوه بر تحریم روسیه، با جان و دل از اوکراین دفاع کردند، تا اینکه موفق به مهارنمودن جنگ شدند و اوضاع در اوکراین آرام گرفت.
روی سخنمان با همینها است که دیروز برای دفاع از اوکراین، تمام تلاش خود را کردند و امروز در مقابل نسلکشیهای اسرائیل در غزه، مهر سکوت بر لب زده و کلمهای از دهانشان خارج نمیشود، با وجود اینکه غزه حقدارتر به این بود که از آن حمایت و دفاع شود؛ زیرا غزه علاوه بر کوچکبودن محدودهٔ جغرافیایی، از داشتن امکانات اولیه نیز محروم بود، و در کنار این، میزان جنایاتی که در غزه انجام گرفته هرگز در اوکراین انجام نگرفته است. تلف شدن کودکان غزه از شدت گرسنگی، بهترین دلیل بر این ادعاست!
مگر مردم غیرنظامی غزه، چه جرمی مرتکب شدهاند که باید با اینهمه تبعیض به آنها نگاه شود، تا جایی که کودکان بیگناه آن که هیچ ربطی به جنگ و… نداشتهاند، قربانی شده و به علت گرسنگی جانکاه تلف شوند؟ مگر کودکان و زنان غزه بشر نیستند تا سازمانهای مدعی حقوق بشر از آنها حمایت کنند؟
حوادث اخیر برای همهٔ مردم جهان، این امر را واضح کردند که سازمانهایی که در تمامی کارهای جزئی دولت افغانستان و… دخالت کرده و در هر موردی اظهار نظر میکنند؛ اما در قبال نسلکشیهای اسرائیل در غزه، مهر سکوت بر لب زدهاند، هرگز قابل اعتماد نیستند، پس هیچگاه نباید به آنها باور داشته باشیم؛ زیرا چنانچه این سازمانها، دروغین نمیبودند، حداقل هرگز در غزه شاهد تلف شدن کودکان از شدت گرسنگی نمیبودیم. (جلوگیری از جنگ و خونریزی که بهجای خود!)