روز سهشنبه، ۳ثور ۱۴۰۳ه.ش. که مصادف میشود با ۱۴شوال ۱۴۴۵ه.ق. و ۲۳اپریل ۲۰۲۴م. بهسوی هرات، بهخاطر ادامهی تحصیل، سفری داشتم که با شرکت رحمانبابا در موتر VIP حرف زدیم.
در اینجا نمیخواهم از سفر حرف بزنم بلکه آن عده مزایا و معایبی را که بنده در طول راه با آن مواجه شدهام و بار اول نیز نیست، بلکه چندین بار است که با چنین مواردی روبرو میشوم، در میان بگذارم تا از یکطرف، سپاسگزاری پروردگار متعال را بهخاطر نعمتش که همانا حکومت اسلامیِ مستقل میباشد، بر ما فرود آورده است، بهجا آورده و از طرف دیگر، بهخاطر هرچه بیشتر استحکام و نظام و توجه مسئولان محترم برخی معایبی را یادآور شوم، تا بتوانیم در این راستا خدمتی ارایه نموده و پروردگار را از خویشتن راضی سازیم. افغانستان، پس از سالهای زیادی، صاحب یکنظام کامل مستقل و اسلامی گردیده و از آنجا که قبل از روی کارآمدن امارت اسلامی افغانستان، تمامی حقوق ملت پایمال بوده، عساکر اجیر دولت گذشته، مردم را زیر ستم قرار میدادند، دزدان و راهزنان مسلکی – دولتی در جا، جای سرزمین در کمین مردم بوده و اموال آنان را بهتاراج میبردند، مردم از لحاظ مالی و جانی در امان نبودند و نیز شرکتهای ترانسپورتی در فکر جان مردم نبوده و بیاحتیاطی میکردند و باید گفت که شرکتهای سرکسازی نیز در کار خود خیانت میورزیدند که نتیجهی ساخت شاهراهها را بهچشم سر خود میدیدیم. شرکتهای ترانسپورتی، گرچه زیاد تحت پیگرد إمارت اسلامی قرار دارند و بیش از هر زمان دیگر بهاصلاح گرویدهاند؛ اما به اتمام نرسیده و کار هنوز بهجایی قدم نگذاشته که مردم بهگونهای کامل خویشتن را مصون بپندارند؛ برخی شرکتها همانند: رحمانبابا هر زمان با واکنشهای مسافرین قرار میگیرند؛ زیرا برخلاف وعدهٔ خود کاری انجام میدهند، مسافران را ساعت مثلاً یک بعد از ظهر طلب میکنند که ساعت 1:30 حرکت است، اما تا ساعت شش و یا هفت مغرب در انتظار میمانند که این خود واکنشهای مردم را برمیانگیزاند و مسافران مجبور بهانجام عکسالعملی میشوند. بار اول نیست که اینشرکت چنین کاری را انجام میدهد، بلکه همیشه است. و برخی دیگر از شرکتهای ترانسپورتی همانند؛ احمدشاهبابا، از بیاحتیاطی کامل کار گرفته و بهرغم اینکه سرعت آن بیش از حد میباشد، راندن موتر در لبههای دریا و خود را کشیدن از جانب سایر موترها کاری است که جان مسافران را مورد تهدید قرار میدهد و نمونههای آن را نیز در طول سال مشاهده کردیم که چگونه هموطنان عزیزمان جان شیرین خود را از دست دادند و دهها خانواده بر سفرهٔ غم نشانده شدند. در عموم از طرف ریاست ترانسپورت امارت اسلامی افغانستان، برای آنها راهنماییهایی ارایه شده و در ورقها نوشته و بر موترها نصب شدهاست؛ که در آن، راهنماییهایی برای راننده، ویژگیهای موتر، ویژگیهای راننده و کیفیت راندن موتر درج شدهاست که متأسفانه بیش از پنجاه درصد آن، مراعات نمیشود؛ بهطور مثال: گفته شده که: «راننده بهجز از نمایندهای شرکت با کسی دیگر تماس گرفته نمیتواند.»، اما در طول راه رانندگان حتی مصروف فضای مجازی؛ واتساپ و فیسبوک و…، میشوند. بلی، مجاهدین در چکپاینتها بالا میشوند و بسنظری خواهند انداخت و خلاص، اما از اینکه راننده قوانین را زیرپا کرده و یا خیر و یا کاری خلاف میکند و یا خیر؛ هیچ پرسشی نبوده و مسافران هم بنابر اینکه اگر بهمجاهدین شکایتی کنند، آنها واکنشی نشان نمیدهند که در آنصورت زیربار راننده میروند و یا اگر بهراننده هم چیزی بگویند، حتماً در طول سفر با مشکلاتی از طرف راننده مواجه میشوند. بلکه این وظیفهای مسئولان است که بایستی با گونههای مختلف و روشهای مخفیانه از مسافران جویای حال گردند و در صورت تخلف با نمایندهای شرکت تماس گرفته و او را مورد مجازات قرار بدهند تا جان مردم از خطر بدور گردد. مجاهدین و عساکری که در چکپاینتها و دروازهها ایستاده اند و مسئولیتی را بر دوش دارند، نیز برخیها از غفلت برخودار اند و در راستای ادای وظیفهایشان غفلت میورزند؛ فقط یکبار نگاه میکنند و بس، گویا هیچیکی در آنجا وجود ندارد؛ تاقهای بالا را نگاه نمیکنند، گویا هیچچیزی وجود ندارد؛ از اینکه قوانین رانندگی اجرا میشود یا خیر، از هیچکسی نمیپرسند در حالی که مسئول هستند و در این زمینه باید از رانندگان در مورد چگونگی رانندگی، رانندگان موترهای دیگر پرسیده شود و نیز از مسافران در مورد رانندگان سخنی اخذ شود؛ بلکه مسئولیت است و هیچکسی نمیتواند از آن شانه خالی کند ورنه در تکتک خون مردم زخمی و شهید شریک خواهند بود. امری دیگری که برای ملت افغانستان ناخوشایند است، خیانت و غفلت شرکتهای سرکسازی است که بارها، بارها میبینیم پروژههای سرکسازی شروع بهکار میکنند و چشم امید مردم به آنها دوخته میشود، اما پس از گذشت چند وقت بر آن، سرک از بین میرود. این كار غالباً در شاهراه ارتباطی کابل و قندهار است که از طرف کابل تا جایی هنوز بهتر است،چون تازه ساخته شده است، به همین لحاظ هموطنان شکوههای زیادی میداشته باشند، مسئولان باید توجه بیشتری بر اینامور داشته باشند. در اخیر باید گفت که دولتمردان و حاکمان و مسئولان، واقعاً در این راستا زحمتهای زیادی را متحمل گردیدهاند که چشمپوشی بیانصافی شمرده میشود و ملت تا جایی مدیون ایشان است و باید سپاسگزار ایشان بود، اما بنابر چشمدید بنده که چندین بار با چنین مواردی روبرو شده ام، برخی موارد را جهت اصلاح بهرشتهی تحریر درآوردم.
بهامید افغانستان آباد و سربلند