اجتماعی

جوانان باید با ضعف اقتصادی مبارزه کنند

  تغییرات اجتماعی، فرهنگی و دگرگونی شگرف و سرعت سرسام‌آور ارتباطات از یک‌سو، استحاله باورها، ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی، اعتقادی و سنتی از سوی دیگر بر دشواری‌های زندگی خانوادگی افزوده است.  در این میان، شرایط اقتصادی نیز به عامل مهم دیگری تبدیل شده که می‌تواند گره پیچیده روابط را در خانواده کورتر کند. این روزها زندگی خانوادگی بیش از هر زمان دیگری با حساب و کتاب سر و کار دارد. اگر شغل باثبات و درآمد کافی وجود نداشته باشد نه زوجین از آرامش برخوردارند و نه فرزندان می‌توانند به آینده روشنی امیدوار باشند. جوانان برای تشکیل خانواده ماشین‌حساب به دست گرفته‌اند، زوجین جوان برای فرزندآوری مشغول محاسبه‌اند، و زیر فشار دشواری‌های اقتصادی و محاسبات روزمره، والدین خانواده‌ها مهارت‌های ارتباطی، عاطفی خود را برای ادامه یک رابطه موفق با فرزندان را تقریباً از دست داده‌اند. آنچه بیش از پیش چهره زندگی خانوادگی را دگرگون کرده است و به بی‌ثباتی و ناامنی آن دامن زده، ضعف اقتصاد است.

حمیدالله

تغییرات اجتماعی، فرهنگی و دگرگونی شگرف و سرعت سرسام‌آور ارتباطات از یک‌سو، استحاله باورها، ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی، اعتقادی و سنتی از سوی دیگر بر دشواری‌های زندگی خانوادگی افزوده است.  در این میان، شرایط اقتصادی نیز به عامل مهم دیگری تبدیل شده که می‌تواند گره پیچیده روابط را در خانواده کورتر کند. این روزها زندگی خانوادگی بیش از هر زمان دیگری با حساب و کتاب سر و کار دارد. اگر شغل باثبات و درآمد کافی وجود نداشته باشد نه زوجین از آرامش برخوردارند و نه فرزندان می‌توانند به آینده روشنی امیدوار باشند. جوانان برای تشکیل خانواده ماشین‌حساب به دست گرفته‌اند، زوجین جوان برای فرزندآوری مشغول محاسبه‌اند، و زیر فشار دشواری‌های اقتصادی و محاسبات روزمره، والدین خانواده‌ها مهارت‌های ارتباطی، عاطفی خود را برای ادامه یک رابطه موفق با فرزندان را تقریباً از دست داده‌اند. آنچه بیش از پیش چهره زندگی خانوادگی را دگرگون کرده است و به بی‌ثباتی و ناامنی آن دامن زده، ضعف اقتصاد است.

پایگاه اجتماعی و اقتصادی اغلب بر مبنای تلفیقی از متغیرهای آموزش، درآمد و اشتغال سنجیده می‌شود و در واقع، نشان‌دهنده جایگاه یا طبقه اجتماعی یک فرد یا گروه است. اگر از منظر طبقه اجتماعی به آن بپردازیم متغیرهای دیگری مانند برتری، قدرت و کنترل نیز مورد تاکید قرار می‌گیرد. ضمن آنکه بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصادی می‌تواند نشان‌دهنده میزان نابرابری در دسترسی به منابع باشد.

پایین بودن پایگاه اجتماعی واقتصادی و متغیرهای وابسته به آن مانند آموزش، درآمد و صحت همگی بر ساختار خانواده و کیفیت زندگی اعضای آن به ویژه کودکان تاثیر نامطلوبی می‌گذارد. کودکان، چه در جهان پیشرفته و چه در کشورهای در حال توسعه از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها در برابر شرایط نامساعد اجتماعی-اقتصادی هستند. عوامل اجتماعی واقتصادی به شیوه‌های مختلف بر توسعه فردی در مراحل مختلف زندگی، سلامت روانی و جسمی و در مجموع نحوه عملکرد افراد تاثیر می‌گذارد. مدارک و شواهد رو به رشدی وجود دارد که از رابطه بین پایین بودن پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد و اختلالات روانشناختی آنان حمایت می‌کند. در نقطه مقابل، سلامت روانی فرد و نشانه‌های آن مانند خوش‌بینی، اعتماد به نفس، کنترل بر خود و… ارتباط مستقیمی با شرایط مساعد اقتصادی و اجتماعی دارد.

شرایط اقتصادی خانواده بر کیفیت فرزندپروری والدین تاثیر می‌گذارد و در نتیجه می‌تواند رشد و نموی فرزندان را نیز با اختلال مواجه کند. فقر، شاخص اثبات‌شده میزان سوءرفتار با کودکان یا اهمال‌کاری در قبال آنان است. درمناطقی که پایین بودن امکانات و خدمات آموزشی،  صحی و جرم‌خیز بودن آن،مشاهده می گردد، می‌تواند برای تک‌تک اعضای خانواده، پیامدهای منفی جسمی و روحی به همراه داشته باشد. تمامی افرادی که در فقر زندگی می‌کنند در معرض خطر خشونت قرار دارند؛ خشونتی که به راحتی به خانه نیز راه باز می‌کند و بر سر همسر و فرزندان سایه می افگند.

فرصت‌های آموزشی و فرصت‌های اقتصادی تاثیر بیشتری بر ثبات خانواده دارد. به عبارت ساده‌تر، ما می‌توانیم افراد را تشویق کنیم که وارد یک رابطه پایدار شوند و در آن باقی بمانند اما هرگز نمی‌توانیم خود را بفریبیم که این زوجین بدون داشتن امنیت شغلی و دسترسی به امکانات و تسهیلات آموزشی قادر خواهند بود یک خانواده موفق و پایدار بسازند و آن را حفظ کنند. برای افراد کم‌درآمد بسیار دشوار است که به چنان ثبات مالی دست یابند که بتوانند روابط پایدار خانوادگی ایجاد کنند یا حتی برای ورود به زندگی خانوادگی جسارت کافی بیابند.

فقر هنوز هم مشکل اصلی کودکان است. امنیت مالی، حتی بیشتر از ترکیب خانواده بر زندگی روزمره کودکان تاثیر می‌گذارد و می‌تواند سبب افت کیفی مراحل رشد و توسعه آنان شود. در واقع امنیت اقتصادی و ثبات روابط، میان والدین هر دو برای تامین رفاه آتی کودکان لازم و ضروری هستند.

رفاه اقتصادی خانواده رابطه مستقیمی با میزان فعالیت‌های جانبی کودکان دارد. خانواده‌های پردرآمد سه برابر بیشتر از کم‌درآمدها برای فعالیت‌های فوق‌برنامه کودکان مانند هنر یا ورزش هزینه می‌کنند و این امر می‌تواند زمینه‌ساز توسعه مهارت‌ها و استعدادهای فردی کودکان شان باشد.

والدینی که از ثبات مالی بهره‌مند هستند منابع اقتصادی و عاطفی بیشتری برای رسیدگی به فرزندان خود دارند. استرس‌های مالی، والدین را دچار افسردگی، خشم و پرخاشگری می‌کند و از کارایی آنان برای مدیریت صحیح مسائل خانوادگی می‌کاهد. به فقر و ناامنی اقتصادی مهارت‌های فرزندپروری والدین را به نحو چشمگیری کاهش می‌دهد. جوانان برای یافتن شرایط مناسب برای تشکیل خانواده با چالش‌های بسیار روبه‌رو هستند و خانواده‌های موجود هم در عصر فشار و ناامنی به سر می‌برند. سیاست‌های حمایت از خانواده می‌بایست در نخستین گام، شرایطی را برای بهبود رفاه خانوارها فراهم کند. برای حفظ بنیان خانواده هیچ معجزه‌ای در کار نیست اما، تأمین نیازهای معیشتی خانوار و ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی می‌تواند تاثیر بسزایی بر تحکیم خانواده و تضمین ثبات آن داشته باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *