فرهنگی

درآمدی بر ادبیات عامیانه

یكی از شاخه های فرهنگ عامیانه یا فولكلور ۱ (Folklor)، ادب عامه یا ادب شفاهی است كه شامل قصه ها و افسانه ها، اسطوره ها، ترانه ها و تصنیف ها، بازی های منظوم، امثال و حكم، متل ها و چیستان هایی است كه شفاهاً از فردی به فرد دیگر یا از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. این مجموعه از مشتركات فرهنگی یك ملت و عامل پیوند آن ها است.

گردآوری: فیض محمد «صدیقی»

یكی از شاخه های فرهنگ عامیانه یا فولكلور ۱ (Folklor)، ادب عامه یا ادب شفاهی است كه شامل قصه ها و افسانه ها، اسطوره ها، ترانه ها و تصنیف ها، بازی های منظوم، امثال و حكم، متل ها و چیستان هایی است كه شفاهاً از فردی به فرد دیگر یا از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. این مجموعه از مشتركات فرهنگی یك ملت و عامل پیوند آن ها است.

چون فرهنگ عامه متعلق به مردم عامه است از این رو ادبیات عامه هم پیوندی با واقعیت های زندگی عادی مردم دارد. این نوع ادبیات در واقع بازتاب زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوه ی كار و تولید آن ها و نشان دهنده ی رفتار، منش، اندیشه، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه است كه بعضاً هنوز هم صورت مكتوب نیافته و ثبت و ضبط نشده است.

با مطالعه در آثار مهم كلاسیك،‌اعم از شعر و نثر، پی می بریم كه دست مایه ی این آثار به طور مستقیم و غیر مستقیم ادب شفاهی و عامه بوده است. آیا شاهنامه ی فردوسی جز گردآوری و بازآفرینی روایات گذشتگان است؟

صورت های گوناگون ادب عامه به دلیل این كه آفرینندگان آن در تماس دایم با طبیعت بوده اند، متأثر و مرتبط با طبیعت است. ساختمان ادبیات عامه بر دو اصل واقع گرایی و خیال پردازی استوار است كه از آمیختن این دو، صورت هایی دلپذیر،زیبا و مقبول به وجود می آید.

محتوا و درون مایه ی آن نیز اغلب برداشت ها و تلقی های ساده و بی پیرایه اقوام ابتدایی و روستایی از زندگی و مرگ، جهان لاهوت و ناسوت، كاینات و طبیعت، آرزوها،‌تصویر مدینه ی فاضله ی انسانی و ….است. هنر شفاهی، زبانی روان و ساختی بی پیرایه دارد چرا كه از زبان مردمانی ساده نقل می شود و اگر دشوار و پیچیده باشد، نقل و جاری نمی شود و به زودی از یادها می رود.

در هنر شفاهی بر اثر بیان و انتقال، دخل و تصرفاتی صورت می گیرد تا بتواند در هر جامعه ای با نظام اجتماعی و تفكر آن جامعه انطباق یابد و هم نوا گردد. از این روست كه از یك قصه، اسطوره، شعر و متل عامه با یك مضمون و محتوا، روایات و گونه های مختلفی یافت می شود.

این روایات و گونه ها از زبان گویندگانی ناشناس نقل شده است. شاید بتوان گفت گونه های ادب عامه حاصل و بازتاب ذهن جمعی افراد جامعه است كه به منظور ارائه ی طریق و دستور عمل زندگی و شناساندن ارزش های اجتماعی به اعضای جامعه پدید می آیند.

از لا به لای ادب عامه و ضمن بررسی و تحلیل آن ها می توان به برخی

بینش ها و تلقی های اجتماعی و اعتقادات مذهبی و باورهای موهوم اقوام ابتدایی ـ كه امروزه حیات ندارند ـ پی برد.

بنابراین ادب عامه یكی از ابزارهای مطالعه در جوامع گذشته است. نقش آموزشی ادب عامه را نباید از نظر دور داشت چرا كه تجربیات مفید و ارزنده را با اشكال گوناگون به نسل بعد منتقل می سازد. ادب عامه موجب استحكام رفتارهای اجتماعی می شود و اصول اخلاقی را تحكیم می بخشد. ادب عامه تلاش انسان هاست در گریز از محدودیت ها و ناكامی ها و نا برابری های اجتماعی و اقتصادی و محرومیت های گوناگون و به همین جهت است كه آروزها و تمنیات درونی و قلبی خود را با آرامش خیال در قالب افسانه ها و قصه ها و ترانه ها بیان می كنند.

ادب عامه كه گنجینه ای برای ادبیات مكتوب محسوب می شود، نقش مهمی در دوام و پایداری فرهنگ و استمرار آن در تاریخ دارد. اكنون به اختصار انواع ادب عامه و جلوه های گوناگون آن را از نظر می گذرانیم.

روایت های منظوم

شعر فارسی بر دو گونه است، شعر رسمی كه مخاطبان آن بیشتر طبقه ی تحصیل كرده اند و دیگر شعر عامیانه كه طرف توجه عامه ی مردم است.

این اشعار از دل شاعرانی گمنام برآمده كه هرگز ادعای شاعری نداشته اند. شعر عامیانه در هر شكل و نوع آن آیینه ی روح و اندیشه ی ملت ها و ترجمان احساسات پاك و صمیمی آن هاست. این اشعار با تصاویر و تشبیهات ساده و محسوس و دلپذیر و خوش آهنگ در خلوت خانه ی ذهن مردم كوچه و بازار می نشیند و بر زبان ها زمزمه می شود. گاه این ترانه ها و سرودهای عامیانه و محلی آن چنان معروف می شوند كه از حوزه ی جغرافیایی خود پا فراتر گذاشته، در ردیف اشعار ملی به شمار می آیند.

شعرای بزرگ زبان فارسی نیز گاه از سر تفنن اشعاری به زبان محلی خود سروده اند چون سروده های سعدی و حافظ به لهجه ی شیرازی و ملك الشعرای بهار به لهجه ی خراسانی. در عصر مشروطه شاعرانی چون اشرف الدین گیلانی و عارف قزوینی، شعر خود را به خدمت اجتماع درآوردند و زبان سروده های خود را تا مرز زبان مردم كوچه و بازار نزدیك كردند و البته قبول عام نیز یافتند.

ترانه، دو بیتی، تصنیف(حراره)، شروه(سرودهای جنوبی)، چارپاره، نوحه، بحر طویل، لالایی، متل، چیستان و بازی های منظوم، گونه های مختلف روایت های منظوم یا شعر عامیانه محسوب می شوند كه در جامعه كاربردهای گوناگون دارند. از گونه های شعر عامیانه در زندگی روزمره، در موقعیت ها و زمان هایی خاص استفاده می شود، چون تولد نوزاد، پرورش او، عروسی و عزاداری، دعا، بدرقه، اعیاد و جشن های دینی و ملی به هنگام كار(گله چرانی، قالی بافی، و شالی كوبی، شیردوشی، و…)

روایت های منثور

روایت های منثور ادب عامه بیشتر شامل اسطوره ها، قصه ها و افسانه ها است.

در جوامع ابتدایی، اسطوره، گزارشی حقیقی بوده است. از وقایعی كه

می پنداشتند در گذشته ی دور اتفاق افتاده و با توسل به آن ها،‌به رغم جهل و ابهام و بی اعتقادی های موجود، همواره پاسخی مطمئن و صریح پیش روی خود داشتند.

اسطوره ها عموماً متضمن اصولی عقیدتی و ایمانی هستند كه درباره ی اصل جهان بشر، زندگی و مرگ، خصایص انسان و حیوان و…در قالب داستان مطالبی را ارائه می دهند.

شخصیت های اسطوره معمولاً آدمی زاد نیستند ولی صفات و خصوصیات آدمی زادگان را دارند. اسطوره ها معمولاً از جامعه ای به جامعه ی دیگر منتقل می شود. بخشی دیگر از روایات منثور ادب عامیانه، افسانه ها و قصه ها هستند در این نوع به خوبی می توانیم واقعیت های زندگی، اعمال و افكار و عواطف انسانی را ترسیم و تصویر كنیم. زبان قصه ها ساده و روایی است و ساختمان آن ها پر رمز و راز.

افسانه ها محل ظهور عوامل متافیزیكی و عناصر غیر طبیعی و خوارق عادات است. زمان و مكان قصه ها مبهم و وقایع و حوادث، كلی است و رابطه ای علی و معلولی در آن ها دیده نمی شود، شخصیت ها غیر پویا و ثابت اند، قهرمانان یا خوب اند یا بد، حد وسطی وجود ندارد. این اشخاص مظهر آرمان ها و خوشی ها، كام یابی ها و ناكامی های گویندگان و شنوندگان قصه ها هستند.

متل ها كه به شكل نثر مسجع و آهنگ دار در میان مردم رواج دارد و غالباً مربوط به احوال حیوانات و پرندگان است، یكی از اقسام قصه ها و افسانه ها به شمار می رود.

افسانه ها را می توان به چهار دسته ی كلی تقسیم كرد:

۱- افسانه های خیالی: شامل حوادث و ماجراهای عجیب با موجودات وهمی و خیالی….

۲- افسانه های حقیقی: كه بیان زندگی روزمره ی مردم است با اندكی اغراق و مبالغه.

۳- افسانه های تاریخی: كه سرگذشت شگفت انگیز پهلوانان، شاهان و امیران است.

۴- افسانه های مطایبه آمیز: كه بیشتر جنبه ی هزل و شوخی دارند.

براین چهار نوع دو قسم قصه های حیوانات و قصه های رمزگونه را می توان افزود.

از قصه های عامیانه مكتوب گذشته می توان به كتاب های سمك عیار، داراب نامه ی طرطوسی، قصه ی امیر حمزه، امیرارسلان نامدار، و طوطی نامه، سندبادنامه و چند داستان دیگر اشاره كرد. از افسانه های شفاهی در مناطق مختلف نیز تاكنون مجموعه هایی ثبت و چاپ شده است.

مثل ها منظوم یا منثور كه در میان توده ی مردم گسترده شده از انواع رایج ادب عامه است. این امثال به علت فصاحت و زیبایی مضمون، مقبول طبع عامه واقع می شود و میان آنان شایع می گردد. مثل، حكمت توده ی مردم و عصاره ی افكار یك ملت است كه با توجه به معانی عمیق و باریك در موقعیت های مناسب به كار می رود و در نتیجه به ایجاز كلام كمك می كند. این نوع به نسبت انواع گذشته معمولاً از تركیبی پیچیده و محتوایی سنگین برخوردار است كه آن ها شایع می گردد. مثل حكمت توده ی مردم و عصاره ی افكار یك ملت است كه با توجه به معانی عمیق و باریك در موقعیت های مناسب به كار می رود و در نتیجه به ایجاز كلام كمك می كند. این نوع به نسبت انواع گذشته معمولاً از تركیبی پیچیده و محتوایی سنگین برخوردار است كه آن ها را بیشتر بزرگسالان به كار می برند.

مثل های بازمانده ی حكایات و داستان هایی است كه به علت گذشت زمان و دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی، داستان آن ها منسوخ شده است و تنها مثل آن ها باقی مانده است، برای هر ضرب المثل داستانی ساخته اند كه دلالت بر آن مثل دارد.

چیستان ها از صورت دیگر ادب عامه است كه خصوصیات و كیفیاتی از حیوان ها و گیاهان و…را در طبیعت و زندگی عادی مردم به استعاره و تمثیل تصویر و توصیف می كنند و پاسخ و نام آن را جویا می شوند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن