- بخش بیستوهشتم
- تلفظِ برخی از واژهگان هممانند
تلفظِ واژهها (به ویژه واژههایی که از منظر شکلی هممانند؛ اما از چشماندازِ تلفظ و مفهوم متفاوت اند) بسیار مهم پنداشته میشود؛ زیرا اگر به درستی، به رویکرد تلفظ آنها در فرایندِ گفتار توجه نشود، ممکن است، سبب اشتباه در رسانش مفهوم شود.
در این بخش، روشِ تلفظِ برخی از واژهگان رایج در زبان پارسی را مینویسم تا جلو اشتباههای تلفظی -تاجایی- گرفته شود.
اَثَر (به فتح اول و دوم): نشانه
اِثر (به کسر اول و سکون دوم): عقب
آخِر (به کسر دوم): پسین
آخَر (به فتح دوم): دیگر
جُستن (به ضم اول): پالیدن
جَستن (به فتح اول): خیز زدن
رُستن (به ضم اول): برامدن
رَستن (به فتح اول): رهایی یافتن
گُزیدن (به ضم اول): انتخاب کردن
گَزِیدن (به فتح اول): نیش زدن
چِرا (به کسر اول): برای چه
چَرا (به فتح اول): چراگاه حیوانات یا چرش
سِراج (به کسر اول): روشنی
سَراج (به فتح اول): زین دوز
عَشا (به فتح اول): طعام شب
عِشا (به کسر اول): گاه خفتن
عیار (به فتح اول): با هوش
عیار (به کسر اول): مقایسه کردن چیزی برای سره کردن
غِذا (به کسر اول): نان دادن
غَذا (به فتح اول): طعام
غَیبت (به فتح اول): حضور نداشتن
غِیبت (به کسر اول): پُشتِ سر گویی
مُساوی (به ضم اول): برابر
مَساوی (به فتح اول): بدی
مُساوات (به ضم اول): برابریها
مَساوات (به فتح اول): بدیها
مُجاز (به ضم اول): اجازه داده
مَجاز (به فتح اول): غیر حقیقی
مُوجب (به ضم اول): سبب
مَوجب (به فتح اول): معاش
مُقام (به ضم اول): جای اقامت
مَقام (به فتح اول): موضع، منزلت
بَکر (به فتح اول): نام
بِکر (به کسر اول): تازه
هَدیّه (به فتح اول، کسر دوم و تشدید سوم): تحفه
هَدیه (به فتح اول و سکون دوم):گوسپند یا شتر که در مکه قربانی شود.
عَلَوی (به فتح اول و دوم): آل علی
عُلوی (به ضم اول): منسوب به بالا
اَخبار (به فتح اول): خبرها
اِخبار (به کسر اول): خبر دادن
اَشکال (به فتح اول): شکلها
اِشکال (به کسر اول): مشکلات
فُرس (به ضم اول و سکون دوم): جمع فارس
فَرَس (به فتح اول و دوم): اسپ
سَتر (به فتح اول): پوشش
سِتر (به کسر اول): رو پوش
خَیاط (به فتح اول): دوزنده
خِیاط (به کسر اول): سوزن
جَهود (به فتح اول): کوشش کننده
جُهود (به ضم اول): یهودی
خَیام (به فتح اول): خیمه دوز
خِیام (به کسر اول): خیمهها
ضَعف، ضُعف (به فتح اول و ضم دوم): تاتوانی
ضِعف (به کسر اول): دو چند
اَخطار (به فتح اول): خطرها
اِخطار (به کسر اول): نشان دادن خطر
سَمت (به فتح اول و سکون دوم): طرف
سِمَت (به کسر اول و فتح دوم): حیثیت
جَناح (به فتح اول): بال
جُناح (به ضم دوم): گناه
شَمال (به فتح اول): باد
شِمال (به کسر اول): چپ
مَحال (به فتح اول): ناممکن
مُحال (به ضم اول): جمع محلها
اَنعام (به فتح اول): حیوانات، جمع ناعمه
اِنعام (به کسر اول): بخشش
باَیست (به فتح دوم): باید استمراری
بایِست (به کسر دوم): امر از ایستادن
عِقار (به کسر اول): مال و ملک
عُقار (به ضم اول): شراب
مشترِک (به کسر چهارم): اشتراک کننده
مشترَک (به فتح چهارم): مختلط
مصوِر (به کسر سوم): نقاش
مصوَر (به فتح سوم): تصویربردار
نویسا بمانید!
جاوید فرهاد ادامه دارد ….