اهمیت نوآوری در بهبود کسب و کار

عبدالحلیم باخرد

انجام هر کسب و کاری بدون در نظر داشت نوآوری و استفاده از نیروی تخیل ، ابتکار تازه و بکر به هدف جلب توجه بیشتر مشتریان و گرم ساختن بازار نمی تواند نتیجه‌ای بهتری را در پی داشته باشد. از این رو گفته می توانیم برای این که، یک کاسب و پیشه ور بتواند در بازار باهم کسب و هم پیشه‌ای خویش به خوبی رقابت کند، نیاز است که، در طراحی های خویش از نوآوری، ابتکار تازه و نیروی تخیل خویش کار گیرد. در این صورت است که، وی خواهد توانست در کار خویش مؤفق بوده و از دیگران پیشی گیرد. طبیعی است که ابتکار، نوآوری و خلاقیت در انجام هر کسب و کاری بدون در نظر داشت آگاهی در باره ای ذوق و علاقه ای مشتریان نمی تواند امکان پذیر باشد، از این رو، نیاز است که ابتدا کاسب و پیشه ور تلاش ورزد بیشتر روی ذوق و علاقه ای مشتریان تمرکز نماید و مطابق ذوق آنها صنایع دست ساخت خویش را طراحی نماید تا بتواند مشتریان بیشتری را به خود جلب نماید. آوردن تغییر در طراحی ها و استفاده از نوآوری در ساخت صنایع دستی نمی تواند به تنهایی در جلب توجه بیشتر مشتریان کافی باشد، پس برای این که کاسب و پیشه ور بتواند مشتریان را بیشتر جلب کند، نیاز است که در رنگ صنایع دستی خویش نیز تغییرات لازم را بیاورد تا بتواند توجه بیشتر آنها را به خود جلب کند. در این صورت است که پیشه ور و کاسب می تواند مشتریان زیادی را به خود جلب کند و رضایت آنها را بدست آرد و در نتیجه این می تواند روی بهبود کسب و کار وی تأثیر مثبتی را بجا گذارد. درصورتی که، کاسب و پیشه ور  به این نکته توجه نکند و در طراحی و رنگ آمیزی صنایع دست ساخت خویش از نیروی تخیل، نوآوری، ابتکار و ظرافت کار نگیرد، نمی‌تواند مشتریان زیادی به خود جلب کند، بل این بی توجهی وی باعث خواهد شد تا وی ورشکست گردیده و به زودی از بازار حذف گردد. زیرا دیده می شود که در کشور بیشترین اجناس و صنایع که از کشورهای خارجی وارد می‌گردد، اکثرا اجناس و لوازم مختلف مورد نیاز شهروندان بوده و مطابق ذوق و علاقه ای آنها ساخته شده اند، همین گونه رنگ آنها نیز مطابق ذوق آنها است، این خود توانسته است در جلب و توجه مشتریان نقش داشته باشد. بنابراین گفته می توانیم درصورتی که، کاسب و پیشه ور نتواند در طراحی صنایع دست ساخت خویش خواست ها، ذوق و علایق مشتریان را در نظر بگیرد و تغییرات لازم را در صنایع دستی خویش برطبق نیاز بازار بوجود نیآورد، طبیعی است که صنایع دستی وی نمی تواند با صنایع ماشینی که از خارج وارد می گردد، در بازار رقابت کند. از اینجا دانسته می‌شود که، در بهبود کسب و کار و رونق گرفتن آن کار گرفتن از نیروی تخیل، نوآوری، ابتکار در آن یک اصل شناخته می شود. پس کاسب و پیشه ور باید آن را به هدف بهبود کسب و کار خویش و رونق گرفتن آن در نظر گیرد تا از بازار به زودی حذف نگردد. به باور آگاهان امور درصورتی که، کاسبان و پیشه وران داخلی بیشتر روی کار خود تمرکز نمایند و از نیروی تخیل، ابتکار، نوآوری و ظرافت در طراحی صنایع دست ساخت خویش کار گیرند، آنها خواهند توانست کنترول بازار را در دست خویش داشته باشند و مشتریان بیشتری را به خود جلب نمایند. این می تواند در در بهبود کسب و کار و رونق گرفتن آن نقش عمده و اساسی را بازی کند. افزون براین، استفاده از نیروی تخیل، فکر نو، طرح نو در طراحی های صنایع دستی می تواند روی تداوم کار کاسبان و پیشه وران کشور مؤثر تمام شود  و باعث گردد تا آنها برعلاوه یافتن مشتری در بازار های داخلی، اجناس دست ساخت آنها در بازار های خارجی نیز مشتریان و متقاضیان خود را داشته باشد. بنابراین، نیاز است که پیشه وران و کاسبان برای این که بتوانند بازارهای داخلی را در کنترول خود داشته باشند، مطابق میل و تقاضای مشتریان خویش تغییرات لازم را در طراحی های صنایع دست ساخت خویش بوجود آرند و آن را انکشاف دهند در این صورت است که، آنها خواهند توانست از ادامه ای کسب و کار خود درآمدی بهتری را داشته باشند.قابل تذکر است که، صنایع دستی در بازارهای داخلی به فروش می رسد مطابق خواسته های باشندگان این سرزمین است، اما، با گذشت زمان دیده شده است ذوق باشندگان این سرزمین نیز بنابر استفاده از صنایع ماشینی به کشور وارد می گردد، تغییر کرده است ، از این رو، نیاز است که صنایع دستی نیز مطابق شرایط بازار امروز ساخته شود تا خواسته های مشتریان در طراحی آن در نظر گرفته شود. همین گونه، ایجاد تغییرات مطابق شرایط موجود در طراحی صنایع دستی می تواند مشتریان زیادی در بازار های خارجی به خود جلب کند و کاسبان و پیشه وران داخلی می توانند صنایع دستی خویش را برعلاوه فروش در بازارهای داخلی به بیرون از کشور نیز آن را صادر نمایند. با تأسف دیده می شود بسیاری از صنعت گران و پیشه وران داخلی نمی توانند برای فروش صنایع دست ساخت خویش به بازارهای خارجی دسترسی داشته باشند. زیرا، امکانات آنها محدود بوده و آنها با سرمایه ای اندکی دارند تنها می توانند صنایع خویش را در بازار های داخلی بفروش برسانند. درصورتی که تجاران  وسرمایه داران در راستای دستی یابی پیشه وران وصنعت گران داخلی با آنها کمک نماید و صنایع دست ساخت آنها را به بیرون از کشور برای فروش بفرستند، می تواند یک کمک خیلی ها مهمی برای آنها باشد تا پیشه وران و کاسبان بتوانند به کسب و کار خویش بیشتر علاقه پیدا کنند و از این طریق مخارج زندگی خویش را فراهم سازند. در این راستا نهاد های مسئول نیز نقش کلیدی را می توانند داشته باشد و تسهیلات لازم را برای صدور صنایع دستی به بیرون از کشور فراهم سازند تا تجاران و سرمایه داران بتوانند این صنایع را به آسانی بیرون از کشور بفرستند. رشد صنایع داخلی می تواند در تقویت اقتصاد کشور نقش عمده و کلیدی را بازی کند و زمینه را برای خود کفایی و شگوفایی کشور فراهم سازد. پس کارگذاران امور نباید در این راستا غفلت کنند، بل نیاز است که، به هدف دست یابی به خودکفایی و شگوفایی گام های بزرگی را در این راستا بردارند.