مقام یا منصب، مسئولیت است نه امتیاز
« بِه ازراستی درجهان کارنیست وَزین گرم تر هیچ بازار نیست »
حمید
« بِه ازراستی درجهان کارنیست
وَزین گرم تر هیچ بازار نیست »
عزت نفس، آبرو وحیثیت منبع اعتبارانسان دراجتماع است. چنین صفات دایم وقایم نمی ماند جزبا داشتن وعملکرد درست، راستی وتقوا درهربرهه یی اززمان. صداقت گوهریست که هیچگاه ارزش خودرا دراجتماع ازدست نمی دهد. انسان دارای چنین صفات درامور زندگی موفق وکامگاربوده احترامش نزد مردم روز به روز بیشتر و بیشترمی گردد. اگراز قضا مسئولیت ارگانی برا یش سپرده شود به خوبی وحسن نیت آن را پذیرفته با ابتکارعمل در پی بهبودی آن تلاش می نماید. مشکلات اداره خودرا به بررسی گرفته در رفع مشکل اداره اقدام می کند و باایجاد طرح، پلان وپالیسی در ارتقای ظرفیت کارمندان و پیشرفت کار اداره سعی بی دریغ می نماید. وسایل کمبود و ضروریات کاری را جستجو و مورد پیگیری قرارداده در راه حل مشکلات می پردازد. تامنسوبینش ازهیچ گونه کمی وکاستی درامور اجراآت وظیفه به مشکلی بر نخورند. باآماده ساختن زمینه ارتقای ظرفیت کارمندان، آنان را درمسیر کاروفعالیت تشویق کرده، بااخلاق نیکو وپسندیده به تلاش بیشتر دعوت می نماید.
اما،انسان های ضعیف النفسی هم وجود دارد، چه در امور شخصی وچه درهنگام مسئولیت داشتن، درمقابل پول عزت و حرمت خود را به زودترین فرصت می بازند. چون آنان دارای اعتماد به نفس نیستند، دراخذ تصمیم واراده دارای عزم متزلزل اند، بنابرین ابتکارعمل ندارند. هر اداره باتعیین فردجدید باید شاهد ابتکار تازه وعملکرد جدید باشد، تادر رفع کمی وکاستی ها اقدام موثری صورت بگیرد. باتأسف استخدام چنین اشخاص در اداره های پرمسئولیت نه تنها ازچالشهای موجود کاسته نمی شود بلکه شاهد برهم خوردن نظم نسبی قبلی خواهید بود. اما در بروز ابتکار منفی ومخفی نگهداشتن عدم کارایی خود، دست بکارمی شوند. زمانی که درراس یک اداره قرارمی گیرند کارمندان خودرا عقب یکدیگر قرارداده تخم تفرقه ونفاق را درمیان شان بذر می نمایند. باجستجوی جاسوسی وتزریق افکارمنفی هرکدام را عقب دیگری می گمارند، تاخلای ابتکار وتلاش برای بهبودکار را هیچ کس متوجه نگردد. منسوبین زیردستش به جان یک دیگر افتیده مصروف کشمکش و جاسوسی عقب یکدیگرمی شوند. به این ترتیب نه تنها ازکاروفعالیت مثمر در این اداره خبری نبوده جناب عالی از نظارت همکاران سابقه ومسلکی اداره اش مصون ودرحفظ خواهد ماند. اما بدبختانه آهسته آهسته مثمریت کاروفعالیت ازبین رفته واداره به سقوط روز افزون مواجه می گردد.
موجوديت چنین اشخاص فرصت طلب، آلوده وترسو که در رأس بعضي از ادارهها توسط واسطه هاي گونهگون جا می افتند. اشخاص وافراد همان اداره هارا به امراض مختلف پدیده های منفی تفرقه افگنی تعصبات قومی، زبانی، منطقه وی و… مصاب می سازند. خوی و خصلت چنین افراد ابنالوقت تنها تملق و چاپلوسي به مقام بالاتر از خود بوده، ابتكار عمل، ارتقای ظرفیت و مثمریت کار دراداره مربوطه اش قابل ديد نمی باشد.
نتيجه عملكرد چنين اشخاص سبب دل سردی کارمندان، کارشکنی و کندکاری وبه رکود رفتن فعالیت اداره شده و حصول كيفيت را به صفر تقرب می دهد.
مقامات ذیصلاح بايد قبل از تعيين مسئولين زيردست حداقل از نگاه تقوا، صداقت، فصاحت زبان، جرئت انتقاد و پيشنهاد به مقام بالاتر از خودرا، در ضمير مسئولين زيردست خود لحظۀ به تجربه بگيرند. آنانیكه طبق روالعادي به اساس تملق در مقابل مقام ذيصلاح به صحبت ميپردازند و يا مُهر سكوت بر لب می دارند، در اندكزمان قابل تفكيك اند؛ بايد مقامات ذيصلاح از استخدام چنین مسئولین ضعیف النفس، متملق وفرصت طلب دررأس اداره ها به صورت قطع جلوگيري نمايند.
اشخاصی مجرب وماهری که مقابل مقام ذيصلاح باحفظ نزاکت های اجتماعی وپرنسیپ اداری، صراحت لهجه دارند؛ مقوله ایست که می گویند: «خاین خایف است» اشخاصی که دارای تقوا هستند هیچگاه ترس وبیمی جزازخدای بی نیاز ازشخص دیگری ندارند چون امانت را باامانت داری کامل به پایه اکمال می رسانند. پاكنفس و داراي تقوا هستند هيچگاه از هيچ شخص و يا مقامي دلهرهگي ویا هراسی به دل ندارند. آنان می دانند که مقام، چوکی ویا منصب مسئولیت است، نه امتیاز. داشتن مقام، ادای دین ومسئولیت است بخاطر عرضه خدمات برای مردم. اشخاص مبتكر در اداره خود ، داراي طرح، برنامه، پلان و پاليسي ميباشند و به خاطر بلند بردن كيفيت كاري و ارتقاي ظرفيت همكارانشان تلاش شباروزي می نمایند. بدين ترتيب ريشه فساد اداري وتملق گرایی را از ادارهها برمی چينند، جای آن همکاری، همگرایی، وحدت نظر، محبت وایجاد زمینه ابتکارعمل را به وجود می آورند. به این ترتیب اداره ها روزبه روز پله های ارتقاوپیشرفت را می پیمایند تاکشتی شکسته کشور را به ساحل مقصود برسانند.