کاربرد روانشناسی کودکان در زندگی
روان شناسی کودک با مشخص کردن نیازهای کودک در هر دوره سنی و بحرانهای مرتبط با آن به پدر و مادر کمک میکند تا بتوانند رفتار نورمال و غیر نورمال را از یکدیگر تفکیک کنند و به این ترتیب اگر کودکان با مشکل خاصی مواجه است زودتر برای بهبود آن اقدام نمایند. تفکیک الگوهای رفتاری نورمال و غیرنورمال از یکدیگر به والدین کمک میکند تا بتوانند ارتباطات مؤثرتری با فرزند خود برقرار کنند و در همین راستا سبکهای دلبستگی و تربیت سالمتری را پرورش دهند.
کوهکن
روان شناسی کودک با مشخص کردن نیازهای کودک در هر دوره سنی و بحرانهای مرتبط با آن به پدر و مادر کمک میکند تا بتوانند رفتار نورمال و غیر نورمال را از یکدیگر تفکیک کنند و به این ترتیب اگر کودکان با مشکل خاصی مواجه است زودتر برای بهبود آن اقدام نمایند. تفکیک الگوهای رفتاری نورمال و غیرنورمال از یکدیگر به والدین کمک میکند تا بتوانند ارتباطات مؤثرتری با فرزند خود برقرار کنند و در همین راستا سبکهای دلبستگی و تربیت سالمتری را پرورش دهند.
در صورتی که فرزندتان به اختلال رشدی خاصی نظیر بیش فعالی مبتلا باشد، روانشناسان کودک میتوانند در تشخیص و درمان این اختلالات به شما کمک کنند. جلسات مشاوره در این حوزه میتواند به صورت فردی و فقط با حضور کودک انجام شود و یا به صورت جلسات خانوادگی با حضور والدین باشد.
علم روان شناسی کودک، اغلب مطالعات چندگانه و گوناگونی در حوزههای مختلف رشدی به عمل میآورد که در ادامه به مهمترین آنها می پردازیم.
رشد جسمانی : مطالعات مربوط به رشد جسمانی به پیش بینی سلسله مراتب تغییرات فیزیکی در کودک میپردازد و به والدین کمک میکند تا بدانند فرزندشان در هر مقطع زمانی قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود. بگونه مثال شما بر اساس مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است میتوانید حدس بزنید که کودک تان چه زمانی میتواند گردن خود را نگه دارد و یا چه زمانی میتواند چهار دست و پا راه برود و بنشیند.
به این ترتیب روان شناس کودک در کنار داکتر میتواند به شما کمک کند تا روند رشد جسمانی فرزندتان را با دقت بیشتری زیر نظر بگیرید و از نورمال بودن وضعیت او اطمینان حاصل نمایید. تأخیرهای اساسی در این زمینه میتواند نشان از عقب ماندگیهای جسمی و ذهنی جدی باشند که هرچقدر زودتر به آنها پرداخته شود پیامدها و آسیبهای آنها امکان پیشگیری بیشتری خواهند داشت.
رشد شناختی: پژوهشگران به درک نوینی از رشد شناختی کودکان رسیدهاند. آنها دریافتهاند که حتی نوزادان نیز نسبت به محیط خود آگاهی و علاقهمندی دارند و پیش از اینکه قادر به صحبت کردن باشند توانایی درک وقایع پیرامون خود را پیدا میکنند.
روانشناسان کودک در حوزه رشد شناختی به تواناییهای تفکر کودکان میپردازند و قابلیتهای مختلف آنها را در این زمینه میآزمایند. آنها در این پژوهشها اغلب یادگیری زبان، توانایی حل جداول، تصمیمگیری، حافظه، قوه تخیل و نحوه استدلال کودک را مورد بررسی قرار میدهند.
رشد هیجانی و اجتماعی: رشد هیجانی و اجتماعی دو مقوله بسیار نزدیک هستند. رشد هیجانی به نحوه تجربه، درک و ابراز عواطف مربوط میشود. کودکان در سنین پایینتر تنها به عواطف پایه و اساسی دسترسی دارند و از طریق احساساتی نظیر خشم، غم و شادی هیجانات خود را بروز میدهند. اما به مرور زمان رشد هیجانی در آنها باعث میشود که بتوانند هیجانات پیچیدهتری را پرورش داده و احساساتی چون نفرت، حسادت و… را نیز تجربه کنند. رشد هیجانی همچنین مهارت و توانایی کودک برای درک احساسات دیگران یا همان همدلی را نیز شامل میشود.
از آنجایی که کودکان آگاهی کمی در مورد هیجانات خود دارند و هنوز به خودتنظیمی کافی در این زمینه دست نیافتهاند، آگاهی دادن به آنها در مورد انواع احساسات و نحوه کنترول آنها از همان سنین پایین به کودکان در سلامت هیجانی کمک بسیاری میکند و احتمال ابتلا به مشکلات هیجانی در سنین بالاتر را نیز کاهش میدهد. از طرفی روشی که افراد برای درک، احساس و ابراز هیجانات خود دارند (رشد هیجانی) تأثیر مستقیمی بر تعاملات آنها با دیگران (رشد اجتماعی) میگذارد.
روان شناسی کودک در مبحث رشد اجتماعی بیش از هر چیز به ارزشها، آگاهیها و مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط با دیگران اشاره دارد. هرچقدر که فرد در دوره کودکی بتواند تعاملات سازندهتری با محیط خود داشته باشد در آینده نیز میتواند مهارتهای اجتماعی بالاتری را پرورش دهد و دوستیهای رشد یافته تری را تجربه کند.
در این جا پرسشی به میان می آید: آیا روانشناس کودک میتواند به اختلافات زوجین در زمینه تربیت کودک نیز کمک کند؟
بلی،روانشناس کودک با بررسی سبک تعاملات والدین با فرزندان به آنها در مورد نقاط قوت و ضعف شان آگاهی میدهد و با ارائه روشهای مناسب تربیتی برای تمرین آنها تلاش میکند تا دیدگاه والدین را به یکدیگر نزدیک کند. با این حال توجه داشته باشید که زن و شوهر که در خانوادههایی با سبکهای تربیتی بسیار متفاوت رشد کردهاند ممکن است پس از تولد فرزند دچار تعارضات بسیار جدی شوند تا جایی که حتی اساس رابطه آنها را نیز تهدید کند.
به همین خاطر توصیه میشود که افراد در مشاوره پیش از ازدواج به سوابق خانوادگی خود نیز به طور جدی بپردازند تا بتوانند از بروز این مشکلات در آینده پیشگیری کنند. با این حال اگر پس از ازدواج متوجه این تفاوتهای عمیق در خود و همسرتان شدید بهتر است قبل از تصمیمگیری برای تولد فرزندان برای حل این اختلافات به یک روانشناس مراجعه کنید.