سازمان ملل متحد (UN) یک سازمان میاندولتی است که بنایش بر حفظ امنیت و صلح جهانی است؛ اما این اداره از بابت اینکه زیر فشارهای قدرتهای جهانی قرارگرفته است لذا نمیتواند نقش خود را بهخوبی ایفا کند و بلکه همیشه با دوگانگی در قضایا و بیعدالتی متهم است.
دوگانگیهای مفرطی که از جانب این سازمان در برابر مسلمانان و کشورهای مستضعف درحال اجرا است، بیانگر آن است که شعارهایی چون «حقوق زن»، «حقوق بشر» و «حقوق کودکان» فقط در حد ادعا بوده و در راستای دفاع از منافع کشورهایی چون آمریکا و اروپا است و بس.
در قالب شعارهای مذکور، آن چه که از طرف سازمان ملل و دیگر نهادهای زیردست این نهاد بینالمللی ادعا میشود، فقط یک آله و ابزار جهت فشارآوردن بر کشورهای ضعیف و بهخصوص مسلمانان و دیکتهکردن خواستههای خود بر آنان است.
نسلکشیای که در همین چند دهه پیش در بوسنی صورت گرفت، قتل عامی که در عراق، شام و افغانستان توسط زورگویان زمان بهبهانههای واهی چون مبارزه با تروریسم و ادعای پوچ سلاح اتمی انجامید، و آنچه که حدود بیشتر از هفتاد سال است در فلسطین شاهدش بودیم و هماکنون نیز بهصورت غیرمنتظره و سکوت مرگباری در غزه درحال انجام است، جنایاتی بس نابخشودنی هستند؛ اما کی باشد که سازمانملل را تفتیش کند و او را مورد محاسبه قرار دهد.
یک بام و دو هوایی که این سازمان پرقدرت جهانی بازی میکند، دیگر قابل تحمل نیست و باید تغییرات اساسیای را در سیاستهای خود بیاورد وگرنه جهان تحمل اینقدر دوگانگی در حقوق ملتها را ندارد.
آن چه در غزه میگذرد سینههای همه را به درد آورده است، تا جایی که یک مقام نظامی آمریکایی بهخاطر نشاندادن انزجار و نفرت عمومی از پشتیبانی غیرقابل تحمل دولت امریکا از جنایات اسرائیل، خود را در ملأ عام به آتش کشید؛ آنهم درحالی که شعار میداد «زنده باد فلسطین»!
مسئلهٔ غزه ظلمی بس بزرگ در حق مردمی مظلوم است؛ اما سازمان ملل متحد با بیتفاوتی تمام و نشستهای دیکوری از کنارش میگذرد و صهیونیستها آزادنه به قتل عام کودکان و زنان بیدفاع ادامه میدهند.
چنانچه معامله اگر برعکس میبود و کشوری مسلمان بر کشوری غیر مسلمان چنین جنایاتی را روا میداشت، آنگاه مشاهده میشد که خود سازمان ملل دستور حمله به آن کشور اسلامی را میداد!
به امید روزی که ما مسلمانان نیز با هم متحد شویم و از نظر علمی، سیاسی، همکاریهای اقتصادی و امنیتی، در کنار همدیگر بایستیم و ائتلاف قدرتمندی در سطح جهانی داشته باشیم.
وما ذالک علی الله بعزیز
محمدداود مهاجر