فرهنگی

درست‌نویسی

همین و همان نیز جدا (با نیم‌فاصله) از کلمه‌ی پس از خود نوشته می‌شود، مانند: همین‌خانه، همین‌جا، همان‌کتاب، همان‌جا و....

جاوید فرهاد

قسمت دوم

بخش سوم

همین و همان

همین و همان نیز جدا (با نیم‌فاصله) از کلمه‌ی پس از خود نوشته می‌شود، مانند: همین‌خانه، همین‌جا، همان‌کتاب، همان‌جا و….

  • هیچ: جدا (با نیم‌فاصله) از واژه‌ی پس از خود نوشته می‌شود، مانند: هیچ‌نپرس، هیچ‌نگو، هیچ‌یک، هیچ‌کدام، هیچ‌کس و…

بخش سوم

استعفا و استیفا:

«استعفا» به‌معنای در خواست کنار رفتن از وظیفه است؛ امّا واژه‌ی «استیفا» به‌معنای گرفتنِ کامل حق یا مال خود از دیگری بوده و نیز به معنای «حق چیزی را به‌‌گونه‌ی کامل ادا کردن» است.÷

افزون بر آن‌چه گفته شد، در کتاب «فرهنگِ درست‌نویسی سخن (تألیف دکتر یوسف عالی عباس آباد، ص۱۸) آمده‌است: «ذکر این نکته هم لازم است که این دو کلمه، متضمن معنای «خواستن» استند؛ بنابر این نباید آنها را با فعل‌هایی مانندِ: «خواستن و طلب کردن» به‌کار برد.

در کنار این، واژه‌ی «استعفا» با فعلِ «کردن» به‌کار می‌رود و نه با «دادن»؛ یعنی باید گفت و نوشت: «استعفا کردم» و نه «استعفا دادم».

-دست‌رس یا دست‌رسی؟

«دست‌رس» در لغت به معنای «دست‌یافتن به‌چیزی یا کسی» است، برخی به آخر این واژه «ی» اسم‌ساز « افزود می‌کنند و آن را به گونه‌ی «دست‌رسی» به‌کار می‌برند که نادرست است؛ چون واژه‌ی «دست‌رس» خود «اسم است» و به افزودن «ی» اسم‌ساز» در پایان این واژه نیاز نیست، بهتر است همان «دست‌رس» را به‌کار بریم. «سعدی» نیز گفته‌است:

« اگر مرا به زر و سیم دست‌رس بودی

زسیمِ سینه‌ی تو کارِ من چو زر می‌گشت «

– دسته‌جمعی یا گروهی؟

واژه‌های «دسته» و «جمع» هم‌معنی استند و به‌کار بردن دو واژه‌ی هم‌معنا در کنار هم (دسته جمعی) نیازی نیست، به‌جای آن (دسته جمعی) بهتر است از واژه‌های « جمعی، گروهی، همه‌گانی و … « بهره ببریم. (فرهنگ درست‌نویسی سخن، دکتر یوسف عالی عباس آباد، چاپ اول، نشر مهارت، ایران، ص ۱۴۹)

️تَبیِین و تَبَیُّن

میان این دو واژه (تَبیِین و تَبَیُّن) تفاوت معنایی وجود دارد.

«تَبِیین» (tabyin) به‌معنای: «اظهار، بیان، تأویل، تعبیر، تعریف، توجیه، توصیف، توضیح، وصف و تفسیر» (فرهنگ ده‌خدا) است.

اما «تَبِیُّن» (تَ بَ یُّ) به‌مفهومِ «به‌‌جای آوردن، شناختن، هویدا شدن، پیدا گشتن، پیدا کردن و آشکار کردن (فرهنگ مُعین) است.

باید یادآوری کنم که کاربردِ این دو واژه در حوزه‌های فلسفی و علمی مانند: علمِ کلام، منطق، الاهیات، ساینس و … معناهای مبتنی بر تعریف‌های تخصصی خود را دارد، و من تنها به‌معنای لغوی آن‌ها برای توجه به تفاوت‌های مفهومی شان در هنگامِ به‌کارگیری اشاره کردم.

  • تغییر و تغیر

برخی‌ واژه‌ی «تغییر» را به‌گونه‌ی «تغیر» می‌نویسند؛ در حالی که تغییر به‌معنای دگرگونی، دگرگون شدن، از حالی به‌حالی برگردانیدن و از حالی به‌حالی دیگر درآمدن است؛ اما «تغیر» که از باب تفعل است، ممکن است از اثر بی‌توجهی معنای «تغیّر» را نیز در ذهن برساند، هرچند معنای تغیُر متفاوت از تغییر است و تغیُر به‌مفهوم برافروختن، با تندی و خشم سخن گفتن، پرخاش و عصبانیّت است و در مفهوم مجازی «غیر بودن= بی‌گانه شدن» را نیز می‌رساند.

با آن‌که در فرهنگ‌ها مانند: ده‌خدا، مُعین و عمید «تغیر» در جایی به‌معنای دگرگونی نیز آمده‌است؛ اما باید گفت که برای جلوگیری از احتمال غلط‌‌خوانی و غلط‌فهمی، روش نگارش امروزی آن در زبان نوشتار، «تغییر» است و نه «تغیر».

  • بخش چهارم

-ات: از نشانه‌های جمع در زبان عربی است و نباید واژه‌های پارسی را با «ات» جمع ببندیم مانند: فرمایشات، آزمایشات، نمایشات، گزارشات، سفارشات، پیش‌نهادات و….

به‌جای «ات»، باید آن‌ها را با «ها» جمع ببندیم، مانند: فرمایش‌ها، آزمایش‌ها، نمایش‌ها، گزارش‌ها، سفارش‌ها، پیش‌نهادها و….

-جات: از نشانه‌های نادرست است که آن را پارسی زبانان ساخته‌اند و ریشه‌ی دستوری در زبان ندارد؛ بنابرین نباید بنویسیم: پرزه‌جات، میوه‌جات، سبزی‌جات، ترشی‌جات، دسته‌جات.

درستش این‌ست که بنویسیم: پرزه‌ها، میوه‌ها، سبزی‌ها، ترشی‌ها، دسته‌ها و….

کسره‌ی اضافه: واژه‌هایی که به واژه‌ی پس از خود افزوده می‌شوند، هنگامی ‌که به «های غیر ملفوظ» پایان بیابند، از نشانه‌های یای نیمه یا «ی مخفف» که در گذشته از آن با نشانه‌ی «ء» یاد می‌شد، استفاده می‌شود، مانند: سایه‌ی من، خانه‌ی تو، کوچه‌ی ما.

-کاربرد «ی» در واژه‌های عربی مختوم به «ی»: در کلمه‌های عربی پایان یافته (مختوم) به «ی» که «آ» تلفظ می‌شود، در صورت افزودن به کلمه‌ی پس از خود، آ به الف تبدیل می‌شود، مانند: عیسای روح‌الله، موسای کلیم‌الله، هوای نفس، منتهای کار و….

یادآوری: واژه‌هایی مانند: پرتو، ره‌رو، جلو، در حالت افزوده (مضاف) گاهی با صامت میان‌جی «ی» می‌آید، مانند: «پرتوی آفتاب» و زمانی هم بدون آن، مانند: «پرتوِ آفتاب»؛ اما باید بدانیم که به‌کارگیری صامت میان‌جیِ «ی» منوط به گونه‌ی تلفظ خواهد بود و برای یک‌دست‌نویسی، بهتر است بنویسیم: پرتوِ آفتاب، جلوِ دکان، ره‌روِ تنها.

️»گفت‌وگو» یا «گفتگو»؟

گونه‌ی نوشتاری امروز و جا افتاده‌ی این واژه (گفتگو) همان «گفت‌وگو» است.

هرچند در نگارش این واژه هر دو صورت نگارشی؛ یعنی «گفتگو» و «گفت‌‌وگو» کاربرد داشته‌است؛ اما باتوجه به روی‌کردِ گویشی این واژه در زبان گفتار، گونه‌ی «گفت‌وگو» را ادیبان و از آن جمله زنده‌یاد دکتر «محمّدامینِ ریاحی» در کتاب «گلگشت در شعر و اندیشۀ حافظ (ج ۱ ، تهران، انتشاراتِ علمی ، ۱۳۶۸ هـ . ش، ص ۱۷۰ ) ارجح دانسته و درباره‌ی محذوف بودن بسیاری از «و» ها در کتاب‌های خطّی کهن نوشته‌است :

« … این را به حسابِ غفلت و بی‌دقّتیِ معمولِ کاتبان نباید گذاشت. این یک شیوه‌ی املایی بوده که «و» عطفِ فارسی را (ظاهرن برایِ این که واوِ عطفِ مفتوحِ عربی خوانده نشود) حذف می‌کردند . از این‌جاست که ترکیباتِ: جست‌و‌جوی، گفت‌وگوی، شست‌وشوی هم اندک اندک به‌صورتِ: جستجو ، گفتگو، شستشو درآمده، در صورتی که در اصل، حرفِ عطف میانِ آنها بوده، و در نظایرِ آنها که در زبانِ ادبی کاربردِ کمتری داشته‌اند، صورتِ اصلی باقی مانده‌است، مانند: تاخت‌و‌تاز ، سوخت‌وسوز ، دوخت‌ودوز ، رُفت‌وروب ، پخت‌و‌پز و… «.

افزون بر این، برخی در باره‌ی کاربردِ نوشتاری «گفت‌وگو» به‌جای «گفتگو» تردید دارند که، مبادا این واژه به‌گونه‌ی گفت- و – گو (گُو {گُه} به‌معنای فضله‌ی انسانی) تلفظ شود؛ در حالی که اگر «و» به گونه‌ی عطفی خوانده شود و نه جدا از واژه‌ی پس از خودش، این تردید هم‌واره منتفی است.

ادامه دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن