بررسی تحولات دین‌محور وغیر دین‌محور

محمد الدین دین دوست
افغانستان در روی کره زمین یگانه کشوری است که بیشترین تحولات سیاسی را با گذشت زمان اندکی تجربه کرده، این موضوع ریشه در مسایل عقیدتی و سیاسی دارد. از چهل و چهار سال قبل به این طرف اگر تحولات رقم خورده را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم
به این دو گونه تحول سر می خوریم، 1- تحول دین محور 2- تحول غیر دین محور، بناءً درک درست از مفهوم تحولات یکی از پربها ترین
چیزیست که ملت یک جامعه را بسوی صلح و برادری دعوت کرده عامل پیشرفت در همه ابعاد میهنی میشود. متأسفانه در وطن عزیز ما هر تحولی که بعد از دیگری به وقوع پیوسته است، مخالفین داخلی وخارجی داشته و آن‌ها نگذاشته اند که درخت تحول دلخواه مردم مسلمان ریشه دوانیده محکم و پا برجا بماند و در محوریت یک دیدگاه واحد ملیت های این سرزمین انسجامیت پیدا کند. پس لازم است به این نقطه اشاره کنم که اصل ریشه اختلافات در میان طرفین سیاسی کشورمان نزاع بر سر حق و باطل است که پیروان هردو در قالب
احزاب سیاسی و اختلافات فکری همیشه علیه همدیگر با انسجامیت کامل رزمیده و این روند ادامه دارد… از این تفاوت های فکری به هردو خط
فکری خسران و زیان رسیده که بر همدیگر تحمیل و روا داشته شده است در این مبحث تحول دین محور و غیر دین محور را مورد بحث قرار می دهیم.
تحول غیر دین محور
در قدم نخست خوب است تعریفی از این گونه تحول داشته باشیم تحول غیر دین محور عبارت از تحولی می باشد که مخالف با ارزشهای اسلامی، پیرو نظریات خدا ناباوران و داشتن مشکل عقیدتی در زیر بنای تفکر شان است. متأسفانه در کشور مسلمان پرور مان با آمدن و حاکم شدن نظام کمونیستی این نوع تحول هم بخوبی تجربه شد که بی نتیجه و سر افگنده گردید چون با عقاید و احساسات اسلامی مردم بازی می کردند. در نهایت دیدیم که محکوم به شکست شدند.
روزگاری مجاهدین امارت اسلامی قد بلند کرده بود و مبارزه علیه حاکمان فاسد شده جمهوریت می کردند. این جهاد مقدس علیه پیروان دروغین و منحرف شده جهادیان پیشین بود که در نهایت امارت اسلامی برای آوردن تحول دین محور، قربانی های بسیار بزرگی را متقبل گردید. وطن را از چنگ ظالمان فاسد و متحدان خارجی شان نجات بخشید. با خروج امریکا و متحدانش صفحه ننگین اشغال بسته و پایان یافت بناءً بر هر تبعه افغانستان لازم است که از نظام ارزشمند اسلامی و تحول دین محور استقبال و حمایت کنند.
تحول دین محور
در نخست خوب است که تعریف مختصری از تحول دین محور داشته باشیم، تحول دین محور عبارت از تحولی می باشد که دلیل، انگیزه وهدف، اصول دینی را در بر داشته باشد و برای این که دین و شریعت حاکم باشد و مطابق
احکام الهی مردم یک جامعه در حرکت شوند باید نظام، اسلامی باشد.
ملت مسلمان همیشه مطیع نظام اسلامی است و غیر مسلمان به نظام غیر اسلامی به عقاید خود می خواهد. بناءً افغانستان عزیز مکان مسلمان پرور است و این ملت مسلمان هیچگاهی با نظام اسلامی خود مشکلی ندارند. پیروان خط تحول دین محور همیشه در افغانستان سربرکف از این خط مقدس دفاع و علیه باطل و حامیان آن پرچم مبارزه را بر افراشته است و باربار جمع باطل را در این خطه مسلمان پرور به زانو در آورده است. پرچم افتخار آزادی را بلند کرده علیه متجاوزین فکری و اشغالگران شکست خورده و فراری از هیچ نوع فداکاری دریغ نکرده اند که نمونه بارز آن پیروزی مجاهدین بر نظام کمونیستی و حامیان اشغالگر اش و حالا پیروزی امارت اسلامی بر جمهوریت فاسد است که حاکمانش از طرف خارجی ها به موقف ها گماشته میشدند و هیچ سعی به آبادی نداشتند. آن غلامان پول پرست. اشغال امریکا و متحدانش را در افغانستان نه تنها پذیرفته بودند بلکه همدست با اشغالگران شده وطن و هموطن خویش را مظلوم ساختند که شرم تاریخ خواهد بود. امروز باشکست و فرار امریکا از افغانستان دیده شد مبارزه برحق ملت مسلمان ماست که، در میان تحولات، این تحول دین محور است و دشمنان دین مقدس اسلام از روی حسد ورزیدن، جریان ها و تحولات اسلامی را تحریم می نمایند که دور از عقده گشایی های بی جا نخواهد بود.
پیروزی های ملت مجاهد افغانستان ارزشمندترین تحولات از لحاظ
دینی است.پیروزی مجاهدین در اوایل علیه جماهیر شوروی و حالا پیروزی ملت و مجاهدین علیه امریکا و متحدانش بیانگر بیداری امت اسلامی است. مخالفان فکری اسلام عزیز از این که عقیده خود را با دین اسلام برخلاف می بیند
و علاقمند خلاف نظام اسلامی اند مریض گونه با جریان های به پیروزی رسیده اسلامی برخورد می کنند که این کار شایسته و در خور ستایش برای شان نیست. چون به جای دشمنی با امارت اسلامی می توانند فضای تعامل حسنه را تجربه کنند. تحریم امارت اسلامی که دین محور و شریعت محور است برای جهان اسلام قابل قبول نیست.
که دشمنان اسلام این گونه تبعیض آشکار را به راه انداخته است، برای هر انسان و کشوری اگر حققوق بشر داد خواهی می شود
چرا بر ملت افغانستان و بشری که در این جا زندگی می کند توجه ندارند. این ملت بهترین بشر است اگر باچشم کور قضاوت نشود.
بناءً از سازمان حقوق بشر می خواهیم که حق به رسمیت شناختن حکومت مردم افغانستان را بدون قید و شرط داد خواهی کند تا مردم از این بیشتر در تنگنای اقتصادی قرار نگرفته و کشور ما همگام با دیگر کشورها به سوی ترقی و تعالی گام بردارد.