اسلامی

عمر رضي الله عنه و اوج ترقی خواهی

یکی از اصول و قوانین زیر بنای اسلام، مشورت خواهی در امور است. شورا و مشورت، فکرهای خفته را بیدار و آرای پنهانی را آشکار می کند و برای رفع مشکلات فردی،  اجتماعی و ملی، راه را برای مسئولین امر باز و روشن می سازد.

حبیبی صالحی

یکی از اصول و قوانین زیر بنای اسلام، مشورت خواهی در امور است. شورا و مشورت، فکرهای خفته را بیدار و آرای پنهانی را آشکار می کند و برای رفع مشکلات فردی،  اجتماعی و ملی، راه را برای مسئولین امر باز و روشن می سازد.

اسلام یک زمانی در اوج تمدن قرار داشت و رفعت این تمدن از مجموعه نظریات و آرایی بود که در هر زمینه ای مسلمانان به مسئولین ارائه می کردند و دست اندرکاران آن نظریات و اندیشه ها و طرح ها را در زمینه های مختلف اعمال می نمودند. استفاده از این فرمول نظرخواهی و اعمال گری در زندگی رفتاری حضرت امیرمؤمنان عمر فاروق رضی الله عنه بیشتر از همه دیده می شود که بدین وسیله، میزان سرعت اوج تمدن نیز از زمان حضرت عمر رضی الله عنه آغاز گردیده است.

ترقی خواهی حضرت عمر رضی الله عنه از گستره‌ای ترقی خواهی های امروزی، چه ترقی خواهی مساوات مرد و زن باشد یا ترقی خواهی نظام های پارلمانی و یا ترقی خواهی اعلامیه های حقوق آزادی، از همه برتر و پیشرفته تر بود. میزان ترقی خواهی وی و اوج گیری آن، زمانی بالا می رود که رئیس دولت اسلامی و آنهم شخصیتی مانند عمر فاروق رضی الله عنه با همه ملت، چه خورد و چه بزرگ، چه مرد و چه زن، مشورت می کند و نظر آنان را در باره قضایای دولت و امت در می یابد.

این کار به ظاهر، شگفتی است؛ اما در واقع این کار زاییده دین و آیین ماست که خدای متعال و پیامبر معظم صلی الله علیه وآله وسلم بدان دستور می دهد. با این همه، رفتار پیامبر علیهم السلام بهترین سرمشق و نمونه نیک و عالی در این زمینه برای حضرت عمر رضی الله عنه و دیگر امت اسلامی است. مشورت آن حضرت صلی الله علیه وآله وسلم در حدیبیه با مادر مؤمنان ام سلمه رضی الله عنها صفحات نوشته های دینی را در این باب، رنگین نموده است.

یوسف بن ماجشون روایت می کند: این شهاب به من و برادرم و پسر کاکایم که نوجوان بودیم، گفت: اگر سالمندان و بزرگترها از خود تان، شما را به لحاظی سرزنش کنند، هچ نگران نباشید و جای نگرانی هم نیست؛ زیرا حضرت عمر رضی الله عنه وقتی که کار مشکلی برایش پیش می آمد، نوجوانان و نورسیده ها را نزد خود فرا می خواند و به سبب تیزهوشی شان از آنان برای رفع مشکل، مشورت می کرد. حتی در بسیاری موارد با زنان نیز مشورت می کرد و نظر آنان را می گرفت و می پذیرفت.

حضرت عمر رض الله عنه با پیروی از فرامین خدای متعال و فرمایشات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، اصل زیبا و بزرگی مقرر نموده است که رئیس یک دولت بزرگ، و آنهم در کارهای بزرگ، با بچه ها، جوانان و نوجوانان و زنان مشورت کند و این را بپذیرد که گاهی حق با کوچکان است و گاهی حق با زنان است و باید با آنان مشورت کرد و نظر آنان را پذیرفت.

این اصل حضرت عمر(رض) یک اصل جاودان است که نخست او خود اجرایش کرد که پسران و دختران کم سن و سال که دل های شان روشن و شکوفا است، حق دارند در امور اداره ای و مسیر حق مشکلات اجتماعی و سیاسی، مورد مشورت قرار گیرند و نظریات آنان در قضایای بزرگ اعمال گردد.

این فلسفه عمر رضی الله، همان فلسفه ی اصیل اسلام است، چون جوانان و نوجوانان تیز هوش و بیدار که دارای عقل سرشار و فکر بیدار هستند و هنوز با تمایلات آلوده نشده و به انحراف نرفته اند، فطرت سلیم و نظریات هوشمندانه شان با حق اصابت نموده، گره معضلات را می گشایند.

این چهره اسلام اصیل است و می توان این چهره را به طور واقعی در سیمای زندگی ابوبکر، عمر، عثمان و علی و دیگر خلفای راستین رضی الله عنهم مشاهده کرد که آنان چگونه توانستند مفاهیم واقعی اسلام ناب را دریافتند و آن را عملی و اجرا کردند و از دین مفاهیم عالی را برگرفتند. امروزه اسلامی که به ما رسیده و وارث آن شده ایم، معانی و مفاهیم واقعی خود را گویی از دست داده است، گویا در سایه ظلمت سیاه قرار گرفته است. ظلمات متراکمی روی مفاهیم و معانی صحیح اسلام ناب را پوشانده است. دانشمندان را می بینیم که محافظه کار شده اند و مردم را غافل از حقایق دین می گذارند. پادشاهان مفاد پرست می کوشند که مردم در سایه جهل بمانند. این چنین ابر سیاهی بر قامت سفید صحیح و واقعی اسلام افگنده سوار کول ملت ها شده است که در سایه تاریک آن برخی ها از زندگی مرفه و پر از نعمت برخورداراند و بقیه‌ی ملت ها به جای پیشرفت و ترقی، بهره زحمت و دست رنج شان، به راحتی به کام استعمار گران ملی و بین المللی فرو می رود.

به راستی، این عمر در چه زیرکی و دوراندیشی قرار داشت که از یک سو فکرها و اندیشه های نسل جوان مرد و زن را به کار می انداخت و از سوی دیگر از آراء پاک و ناب آنان در مسیر پیشرفت و ترقی دولت و دولت داری بهره می جست و این چنین در اوج ترقی آن روزگارشان قرار داشتند. شگفتا، آنان که عقلی پوسیده و قلب های مرده دارند، این زیرکی و دوراندیشی عمری را درک نمی توانند. می باید که اسلام و مفاهیم ناب آن را نباید سرزنش کرد، بلکه خودی ها را نکوهش کرد که از مفاهیم اسلام بهره درست نمی جویند و باید دانست که اگر ترقی می خواهیم از عمر(رض) بیاموزیم که ترقی خواهی او از همه بیشتر و برتر است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *