سیاسی

غزه، شهر تسخیر ناپذیر

اتفاقات روزهای اخیر در نوار غزه نشان می‌دهد، اسرائیل با وجود جنایات بسیاری که در این منطقه داشته، همچنان با مقاومت خستگی‌ناپذیر فلسطینی‌ها مواجه است و از همین رو اصولاً شرایط و ابزار ماندن در این منطقه را نخواهد داشت.

سخی احمد احمدی

اتفاقات روزهای اخیر در نوار غزه نشان می‌دهد، اسرائیل با وجود جنایات بسیاری که در این منطقه داشته، همچنان با مقاومت خستگی‌ناپذیر فلسطینی‌ها مواجه است و از همین رو اصولاً شرایط و ابزار ماندن در این منطقه را نخواهد داشت.

45 روز پس از شروع طوفان الاقصی شرایط برای رژیم صهیونیستی از هر زمانی تیره‌تر است زیرا با هر حمله تازه‌ای که در باریکه غزه انجام می‌دهد، بدنامی‌اش را بیش از قبل می‌کند. بدبختی اسرائیل بیشتر در این نکته نهفته است که هجوم ددمنشانه‌اش به غزه چنان سراسیمه و به قصد جبران شوک بزرگ وارده از سوی حماس صورت گرفته است که هیچ نقشه‌راهی برای این تهاجم ترسیم نکرده و «دقیقه به دقیقه» زندگی می‌کند و نمی‌داند که فردا باید چه بکند و چه تاکتیکی را در پیش بگیرد. در همین ارتباط دکتر عزمی بشاره، مدیرکل «مرکز مطالعات و سیاستگذاری‌های عرب» اخیراً در گفت‌و‌گویی تلویزیونی با شبکه خبری العربی که در قطر مستقر است، گفته است: «اسرائیل هدف خود از جنگ را نابودی حماس اعلام کرده اما نه زورش به آنها می‌رسد و نه استراتژی جنگی مشخصی برای این مهم دارد. به همین دلیل نیز فقط با موشک‌ها و بمب‌های خود مردم غزه را به خاک و خون می‌کشند. امریکا به اسرائیل یک مهلت معین برای تحقق اهدافش داده اما به نظر نمی‌رسد، این مهلت فزون‌تر از یک ماه باشد. حتی اگر غیر‌ممکن، ممکن شود و اسرائیل کل باریکه غزه و کرانه باختری را خالی از سکنه و دربست مال خود کند، باز در آنجا ماندنی نخواهد بود زیرا تازه حملات ایذایی و دایمی رزمنده‌های حماس به آنها آغاز خواهد شد و روز روشن را برای آنها به سیاهی شب تبدیل خواهد کرد.»

بدون طرح‌های روشن

عزمی بشاره مانند بسیاری از تحلیلگران مسائل خاورمیانه معتقد است، رژیم غیر‌قانونی تل‌آویو هنوز توان واقعی و دریای پایداری گروه‌های مقاومت و رزمنده‌های فلسطینی را کشف و لمس نکرده و نمی‌داند با چه نیروی منسجم و متحدی طرف شده است. به اعتقاد او، گروه‌های مقاومت برای شروع واقعی یک جنگ زمینی نهایی در نوار غزه لحظه‌شماری می‌کنند زیرا به سبب مهارت‌های فراوان کماندویی‌شان، نیروهای صهیونیستی را که فقط در جنگ‌های کلاسیک شرکت داشته‌اند و به توپ و تانک‌های پیشرفته متکی هستند، تار و مار خواهند کرد.این روزها حملات هواپیماهای جنگنده رژیم صهیونیستی به شفاخانه ها و مکاتب در سطح نوار غزه و خیل کشته‌های برجای مانده و رنج عظیمی که مردم فلسطین از این بابت می‌برند، دل هر آزاده‌ای را در جهان به درد آورده اما اسرائیلی‌ها استدلال‌های پوسیده‌ای در این زمینه دارند که بیش از هر چیزی نشان‌دهنده استیصال روانی و نداشتن استراتژی روشن جنگی آنهاست. صهیونیست‌ها می‌گویند، تنها راه عقب راندن واقعی فلسطینی‌ها تخریب مکاتب و شفاخانه هاست، زیرا این کار باعث می‌شود مردم فراوانی که به این نقاط پناه برده‌اند، ناچار به ترک آنجا شوند و تل‌آویو بتواند ساکنان باریکه غزه را به خروج از این منطقه و اسکان در جایی دیگر سوق دهد. شاید عرب‌ها نیز با نداشتن وحدت رویه و در پیش گرفتن انواع اختلاف‌نظرها ناخواسته به جولان نظامی اسرائیل کمک کرده و ملت فلسطین را ضعیف‌تر کرده باشند، اما اسرائیلی‌ها هم نقشه روشنی برای روزی که احتمالاً بر غزه و کرانه باختری استیلای فیزیکی بیابند، ندارند و نمی‌دانند در چنین زمانی باید به کدام اقدامات و روش‌‌ها برای جایگزینی سران کنونی این مناطق روی بیاورند.

بهانه‌های پوشالی صهیونیست‌ها

عزمی بشاره در این مصاحبه به زیاده‌خواهی اسرائیلی‌ها هم پرداخته و گفته است؛ از زیاده‌خواهی آنان همین بس که توقع دارند در صورت به ثمر رسیدن نقشه‌های پلیدشان برای خالی کردن باریکه غزه و کوچ احتمالی فلسطیــــنی‌ها به گوشــــــه‌ای از صحرای سینا در مصر، کشورهای عربی خاورمیانه پول عظیمی را که برای بازسازی غزه مورد نیاز است، بپردازند. این کاری است که تقریباً هیچ ملت عربی و بخصوص کشورهایی که غم مظلومان فلسطینی را می‌خورند و چشم‌هایشان از دیدن جنایات شبانه‌روزی اسرائیلی‌ها همیشه خیس است، انجام نمی‌دهند. به گفته مدیرکل «مرکز مطالعات و سیاستگذاری‌های عرب»، اسرائیل در گذشته هم چند بار از کشورهای عرب خاورمیانه خواسته است خرج بازسازی غزه را بدهند، اما همیشه جواب «نه» شنیده است. عرب‌ها به دفعات در روزهای اخیر از شورای امنیت سازمان ملل خواسته‌اند تل‌آویو را ملزم کند که هر چه سریع‌تر آتش‌بس را برقرار کند تا کمک‌های لازم به دست اهالی غزه رسانده شود. اما حتی وقتی امریکا هم بعد از وتوهای اولیه به این پیشنهاد رأی ممتنع داد تا آتش‌بس وارد مسیر اجرا شود، اسرائیل از پذیرش آن سر باز زد.پیامد این عدالت‌گریزی، تداوم بمباران‌های وحشیانه غزه و کشتارهای عمومی در مناطق مسکونی طی دو هفته اخیر بوده است. صهیونیست‌ها این بهانه پوشالی را هم مطرح کرده‌اند که آتش‌بس فقط زمانی از سوی آنها اجرایی می‌شود که تمام اسرایی که در 45 روز گذشته در دست رزمنده‌های فلسطینی هستند، آزاد شوند؛ رویدادی که تحقق آن با توجه به وجود نداشتن هیچ مدارک و فهرست‌ دقیقی در این خصوص غیر‌ممکن نشان می‌دهد.

نشانه روشن استیصال رژیم صهیونیستی

هرچند اسرائیلی‌ها مدعی‌اند که تاکتیک‌های جنگی‌شان کامل است اما عزمی بشاره در گفت‌و‌گو با شبکه العربی تأکید کرده است، ارتش رژیم صهیونیستی در هفت هفته‌ای که از شروع طوفان‌الاقصی می‌گذرد، چند بار تغییر استراتژی داده‌ است. با این حال شتابزده بودن عملیات آنها و تکاپو برای بر جا گذاشتن تلی از کشته‌ها در نوار غزه با هدف تلافی کردن شکست بزرگ نظامی – امنیتی این رژیم، حاکی از نبود استراتژی معینی است و اگر هم تغییر تاکتیکی روی داده باشد، با کمترین تأثیر همراه بوده است. یک مورد از تغییر استراتژی‌های مورد ادعای اسرائیلی‌ها این است که پس از چند روز تمرکز روی مناطق شمالی غزه اقدامات خود را به جنوب این باریکه منتقل کردند، اما آگاهان نظامی می‌گویند این نه یک تنوع‌گرایی هوشمندانه بلکه فقط تعقیب اتفاقات و پیگیری شایعاتی بوده که می‌گویند، سران اصلی و شبکه‌های کارساز حماس و البته اسرای اسرائیلی در جنوب غزه ساکن‌اند و نه در شمال این باریکه.عزمی بشاره در این خصوص هم می‌گوید: «شاید عده‌ای بپندارند، کوچ نظامیان اسرائیلی به جنوب غزه و اجرا شدن هجوم‌هایشان در این منطقه با هدف کوچاندن بخش عمده‌ای از فلسطینی‌ها از شمال به جنوب غزه و از آنجا به صحرای سینا باشد اما واقعیت امر این است که آنها هیچ راهبرد درازمدتی ندارند و فقط در لحظه تصمیم می‌گیرند. این کوچ‌های بدون پیشینه و فاقد پشتوانه نه نقشه‌مدار بودن رژیم صهیونیستی بلکه فقط هرج و مرج فکری آنها را نشان می‌دهد و از استیصال بزرگ آنها سخن می‌گوید.»

آنچه هرگز نمی‌میرد

حتی در خود اروپا و امریکا هم این باور و طرز تفکر عمومیت زیادی دارد که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر بشدت رادیکال اسرائیل فقط در حرف و سخن از لزوم آزادسازی اسرای این رژیم می‌گوید و در باطن مایل است، آنها در جریان کشمکش‌ها و تلاش‌های کم‌ثمر دیپلماتیک برای پایان دادن فوری به جنگ از زندگی ساقط و از صحنه حذف شوند تا او بهانه‌های بیشتری برای ادامه شرارت‌های خود داشته باشد و جنگ را به سمت و سویی ببرد که خود می‌خواهد. آنچه او تمایلی به دیدن آن ندارد، این حقیقت واضح است که غزه و کرانه باختری قابل تسخیر نیست و تا گروه‌های مقاومت و رزمنده‌های حماس هستند، اسرائیلی‌ها حتی یک دقیقه از زندگی‌شان با آسایش فکری همراه نخواهد شد. رژیم صهیونیستی این را نادیده گرفته است که جنبش‌هایی چون «جهاد اسلامی» و «حزب‌الله» برای جنگ‌هایی پیگیر و تازه با صهیونیست‌ها آماده‌اند و این قصه، قصه‌ای است که لا‌اقل برای جنایتکاران صهیونیستی هرگز پایان نمی‌گیرد. نتانیاهو حتی متوجه اهمیت تظاهراتی نیست که داخل سرزمین‌های اشغالی در ضدیت با اقدامات او صورت می‌گیرد و طی آن اسرائیلی‌ها از وی خواسته‌اند آزادسازی اسرای‌شان را در صدر برنامه‌های خود قرار دهد. ایده‌ها و راه‌های انتخابی این جنایتکار ذاتی فقط یک مرگ سیاسی محتوم و حذف رقت‌بار وی و شرکایش را گواهی می‌دهد. این در تضاد کامل با وضعیت نیروی «مقاومت» است که هرگز نمی‌میرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *