دو عامل ورشکستگی
ورشکستگی یکی از قضايای مهم انسانها در زندگی دنیا و آخرت است. چه بسا داشته های انسان از بين می رود و چه بسا توفیقات از آدميان گرفته میشود و چه بسا انسانها از اوج عزت به پرتگاه ذلت سقوط میکنند و چه بسا آدم ها از افق داراییهای هنگفت به حضیض نیستی و مستمندی میافتند.
عبدالحق حبیبی صالحی
ورشکستگی یکی از قضايای مهم انسانها در زندگی دنیا و آخرت است. چه بسا داشته های انسان از بين می رود و چه بسا توفیقات از آدميان گرفته میشود و چه بسا انسانها از اوج عزت به پرتگاه ذلت سقوط میکنند و چه بسا آدم ها از افق داراییهای هنگفت به حضیض نیستی و مستمندی میافتند. تحولات در زندگی آدم ها و بهویژه تحولهای منفی در بخش های مختلف زندگی، مصداق بارز ورشکستگی است.
ورشکستگی در حقوق تجارت فقط مخصوص تاجر و یا شرکت تجاری است و به محض اینکه تاجر در پرداخت قروض یا بدهی های خویش وقفه حاصل کند، ورشکسته محسوب می شود. این به این معنا نیست که تاجر هیچ مالی ندارد؛ بلکه به این معناست که قرض و بدهیهای او بیشتر از دارایی اوست و دارایی او کفاف پرداخت قرض هایش را نمی دهد.
در قانون زندگی نیز میتوان از این اصطلاح استفاده کرد و ورشکسته در زندگی بشر به فردی میتوان گفت که در امور زندگی موفق به کاری نمی شود و یا که آدم ها در امور زندگی شان به هدف مطلوب دست نمییابند و هماره در کارهای شان به شکست مواجه میگردند. دقیقا ورشکسته در مقابل موفق و پیروز قرار دارد که این فرد هماره در امور زندگی کارش نتیجه بخش میگردد و در آن به هدف مطلوب میرسد.
ورشکستگی شاید عوامل بسیاری داشته باشد؛ همانگونه که میتواند عوامل آن جنبه های مادی و معنوی داشته باشد؛ اما در این نوشته به جنبههای معنوی این ورشکستگی آدمها میپردازیم و از دید این قلم، دو چیز عامل عمدهای معنوی ورشکستگی انسان ها در امور زندگی میشود که قرار زیر است:
۱. عدم ثبات و استواری؛ ثبات و استقامت و استواری پدیدهای اساسی و مهم در مسیر موفقیت هر کاری است. این پدیده را خدای متعال نصیب آدمیان میگرداند؛ پس انسان میبایست در هر کاری از خدای متعال توفیق ثبات و استقامت و استواری و ایستادگی بخواهد. آنانی که از خدا استقامت و ایستادگی نمیخواهند، ورشکسته میشوند.
قرآن کریم در لابهلای آموزههای خود به پیامبران الهی و سایر بندگان خود در موارد مختلف زندگی مادی و معنوی به صبر و استقامت و پایداری فرمان میدهد. صبر و استقامت در مبارزه با سلطهگران از عوامل مهم پیروزى مؤمنان و مصونیت از سلطهپذیرى است. ( اعراف: ۱۳۷؛ انفال: ۶۵ – ۶۶ ) خداوند افزون بر هشدار به توطئههاى کافران، مسلمانان را براى نیل به اهداف خود و پیروزی بر سلطهگران به شکیباییو پایداری فرامیخواند.
استقامت و پایداری، رفاه و آسايش را به ارمغان می آورد و و وسعت و فزونی رزق و روزی را در پی دارد. مشکلات و سختی ها را پشت سر گذرانده آسايش و امنیت را به وجود میآورد. بالاخره، ثبات و استقرار خیر، ایستادگی و پایداری منفعت و دوام نعم دائمی را رقم میزند
۲. ناشکری؛ یکی از اسباب بقا و ازدیاد نعمت، شکر نعمت است. کسانی که در هر عرصهی شکرگزار هستند، خدای متعال داشته های آن عرصه را برای شان نگه میدارد و در توفیقات شان مزید میافزاید و کسانی که داشته های خود را شکر نمیکنند، خدای متعال آن را از ایشان میگیرد.
حقیقت شکر، اخلاص در عبودیت و بندگی است. خداوند متعال در فراز آیات قرآن (قمر: ۳۵) رهایى خانواده لوط علیه السلام را نعمتى از جانب خود و پاداش شکرگزارى آنها دانسته است و به آل و خانواده حضرت داود علیه السلام به طور مستقیم دستور شکر داده است. برای این امت نیز در لابهلای آیات قرآن دستورهایی از شکرگزاری در برابر نعمتها و دادههای الهی، شده است.
تجربهی تاریخ بشر ثابت کرده که ملتهای دارای صفت استقامت و استواری و شکرگزاری، هماره پایدار و در رفاه و سکون به سربرده اند و ملت محروم از این دو ویژگی، به نابودی گرائیده و از بین رفته اند.