اجتماعی

زمین لرزه از منظر شریعت و فلسفه

چند روز قبل در کشور ترکیه زمین لرزه‌ای با فرکانس بسیار بلند (5 . 7) درجه ریشتر به وقوع پیوست که نسبت به دیگر زلزله‌های عادی با قوت و فرکانس فوق العاده‌ای بود و خسارات جانی و مالی قابل توجه جهانیان را ایجاد کرد و ویرانی‌های زیادی از شهرها و مناطق مسکونی به جا گذاشت. قرن‌های طولانی است که این زمین لرزه‌ها مسئولیت جان‌باختن انسان‌های زیاد و خسارات جبران ناپذیر را در نقاط مختلف جهان در تاریخ‌های پیشین و کنونی بر عهده دارد.

قسمت اول

حبیبی صالحی

چند روز قبل در کشور ترکیه زمین لرزه‌ای با فرکانس بسیار بلند (5 . 7) درجه ریشتر به وقوع پیوست که نسبت به دیگر زلزله‌های عادی با قوت و فرکانس فوق العاده‌ای بود و خسارات جانی و مالی قابل توجه جهانیان را ایجاد کرد و ویرانی‌های زیادی از شهرها و مناطق مسکونی به جا گذاشت. قرن‌های طولانی است که این زمین لرزه‌ها مسئولیت جان‌باختن انسان‌های زیاد و خسارات جبران ناپذیر را در نقاط مختلف جهان در تاریخ‌های پیشین و کنونی بر عهده دارد.

برخی آن را عذاب الهی تلقی کردند و برخی دیگری آن را قانون طبیعت خواندند و برخی پیش بینی زمین لرزه را غیب‌گویی و کفر و شرک خواندند و برخی میزان سنجی زمین لرزه را از ناتوانی و ضعف قدرت بشر تلقی کردند. طبق عادت در هر جایی هر کسی اظهار نمود و افکار و اندیشه های مختلف و متعددی در این مورد به میان آمد. برخی دین را ملامت کردند و برخی دیگری فلسفه را، چون در باره‌ای فلسفه و حکمت  و اسباب و مصالح زلزله سخنان دین و فلسفه بسیار است. در زیر به گونه‌ای فشرده به این مسئله می‌پردازیم.

در دنیای معاصر و این دور فضا و تکنولوژی زلزله‌ها توسط دستگاه «زلزله سنج» یا «سیسموگراف» (Seismograph) ثبت می‌گردد. محلی که از آنجا منشأ زمین لرزه است را به نام هایپوسنتر (قانون عمقی) یاد می‌کنند. نقطه‌ای که در بالای سطح زمین قرار می‌گیرد، آن را اپی سنتر (مرکز سطحی) زمین لرزه می‌گویند.

زمین زیر پای ما هر چند سفت و ثابت به نظر می‌رسد، اما در واقع با نگاه نجوم شناسی در حال حرکت در گرد منظومه‌ای شمسی است. زمین را مثل یک «آلو» فرض کنید که پوست و گوشت و هسته دارد، زیر پوست آن گوشت و مرکز هسته‌ای آن در وسط قرار دارد، کره‌ای زمین با نگاه زمین‌شناسی نیز سه لایه اصلی دارد: یکی همین زمین که زیر پای ما است که لایه خارجی کره زمین است. این لایه از سنگ تشکیل شده و ضخامت آن در اقیانوس و خشکی متفاوت است و به آن «پوسته» می‌گویند. روی پوسته لایه دیگری قرار دارد که به آن «جبه» یا «گوشته» می‌گویند و از سنگ مرمر غلیظ و چسپ‌ناک تشکیل شده است. لایه هسته‌ی زمین که بخش بسیار داغ کره زمین است، یک قسمت خارجی (مایع) و یک قسمت داخلی (جامد) دارد و از آهن و نیکل تشکیل شده است.

واحد اندازه گیری زلزله را به نام ریشتر (ریکتر) می‌گویند که برای اولین‌بار توسط یک دانش آموز آمریکایی به نام «چارلز فرانسه» در سال 1935 میلادی کشف و به این نام نامیده شد و به (8) درجه تقسیم گردید. اما بعدها توسط یک دانشمند ایتالوی به نام «مرکالی» ریشترهای زلزله به (12) درجه تقسیم بندی شد و هردرجه آن به نام «بال» نامیده شد. این درجات در رشته ای ساختمانی برای انجینران ساختمان¬ساز قابل توجه و رعایت است تا ساخت بناهای ساختمانی را در هنگام زمین لرزه از انحراف و ویرانی بیمه کنند.

زلزله در مقیاس «لرزه سنجی» در 7 بخش کلی طبقه‌بندی گردیده است: کمتر از 3 درجه ریشتر را نامحسوس، از 3 تا 9. 3 ریشتر را خفیف و از 4 تا 9. 4 ریشتر را سبک، از 5 تا 9. 5 ریشتر را متوسط، از 6 تا 9. 6 ریشتر را قدرتمند، از 7 تا 9. 7 ریشتر را بزرگ و بیشتر از 8 درجه ریشتر را مهیب، طبقه‌بندی و نام‌گذاری کرده اند. این درجات توسط دستگاه لرزه نگار مانند سیسموگراف قابل ثبت است.

زلزله‌های کوچک‌تر از 3 درجه ریشتر، غیر محسوس و بزرگتر از 6 درجه ریشتر با خسارات بسیاری همراه است. زلزله‌ها در نتیجه، باعث تخریب و ویرانی منازل مسکونی و ساختمان ها، لغزش زمین و کوه ها، شکست بندهای آبی، سونامی، برف کوچ ها، پاره پاره شدن زمین، زیر و رو شدن مناطق و محل‌ها، امواج ساحلی، آتش‌فشان‌ها، آتش‌سوزی‌های بزرگ، تخریب راه‌های مواصلاتی، ویران پل‌ها، جاده‌ها، پایه‌های برق، پایپ‌های گاز و دیگر حوادث کوچک و بزرگ با خسارات جانی و مالی به ویژه در مناطق و شهرهای پرجمعیت می‌شود که به نمونه‌ی بارز آن می توان به زلزله قدرتمند کنونی ترکیه با میزان 5. 7 درجه ریشتر اشاره کرد.

علل وقوع زلزله از نگاه دین و فلسفه

علت زمین لرزه در لابه‌لای آموزه‌ی دینی، معاصی، گناهان و سرکشی بندگان و حکمت آن عتاب و سرزنش، توبه و برگشت بندگان به سوی خدای متعال است.

در روایتی چنین می‌خوانیم: «یک بار در دوران پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم زلزله واقع شد، آن حضرت«ص» بر زمین دست نهاده و فرمود: ایستاده باش! تا حال زمان آن فرا نرسیده است (انشاء به معنای اخبار است؛ یعنی وقت قیامت فرا نرسیده، از این جهت آرام باش). سپس به صحابه متوجه شده فرمودند: آفریدگار شما از شما می‌خواهد که توبه کنید.» (ابن ابی الدنیا، العقوبات، ص 29؛ ابن القیم الجوزی، الجواب الكافي، ص 46)

از این حدیث روشن است که علت زلزله، گناه بندگان و حکمت آن تنبیه و تشويق بندگان به توبه است.

باری در زمان حضرت عمر فاروق رضی الله عنه زلزله صورت گرفت، فاروق اعظم رضی الله عنه فرمود: ای مردم! علت زلزله این است که شما حتماً گناه جدیدی را مرتکب شده اید. من با سوگند به خدا می‌گویم که اگر این زلزله دوباره صورت گرفت، من با شما و در میان شما نخواهم بود. (ابن ابی الدنیا، العقوبات، ص 29؛ ابن القیم الجوزی، الجواب الكافي، ص 46)

منظور ایشان از «در میان شما نخواهم بود» این است که با شما زندگی نخواهم کرد و برای سکونت به مکان دیگری خواهم رفت که آنجا گناه این‌چنانی انجام نشود. همین مطلب را امام احمد بن حنبل رحمه الله با اختلاف در برخی الفاظ از حضرت صفیه رضی الله عنها روایت کرده اند.(اشرف علی تهانوی، اخبارالزلزله، ص4)

حضرت انس رضی الله عنه روایت می‌کند که وی با شخص دیگری محضر حضرت عائشه صدیقه رضی الله عنها آمدند که آن شخص پرسید: ای مادر مؤمنان! برای ما در مورد زلزله چیزی بگویید؟ مادر مؤمنان فرمود: زمانی که مردم زنا را عمل مباح بپندارند، شراب نوشی کنند، به موسیقی روی آورند، آنگاه غیرت الهی به جوش آمده به زمین دستور می‌دهد که خود را تکان دهد. اگر مردم توبه کردند و باز آمدند، خوب، ورنه (سزای این سرکشی شان این است که) ساختمان ها را بر آنان فرو می‌ریزد. آن شخص پرسید: این زلزله و فروریختن به گونه‌ای عذاب و سزا است؟ گفت: نه، برای مؤمنان نصیحت و رحمت است و برای کافران عذاب و خشم است. حضرت انس می‌گوید که من از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بعد از آن چنین حدیثی را نشنیده ام که باعث مسرت و خوشحالی من شده باشد. (ابن ابی الدنیا، العقوبات، ص 29؛ ابن القیم الجوزی، الجواب الكافي، ص 46)

در این اثر نیز معاصی بندگان، علت زلزله و ترغیب به توبه، حکمت آن خوانده شده است. چنین حدیثی که در آن صحابی سخنی را بگوید که از روی قیاس و عقل قابل درک نباشد، نزد محدثین در حکم حدیث مرفوع است.

حضرت عمر بن عبدالعزیز رحمه الله (که خلیفه وقت بود) برای شهرها و کشورهای زیر دست خود نامه فرستاد و در آن پس از ثنا و درود چنین نوشت: «بدانید که این زلزله‌ها پدیده‌ای است که خدای متعال به وسیله‌ای آن بندگان خود را عتاب نموده از آنان توبه می‌خواهد.(ابن القیم الجوزی، الجواب الكافي، ص 47)

فلسفه‌ی طبیعت و زمین‌شناسی به این باور است که زلزله ناشی از عبور امواج لرزه‌ای از میان سنگ ها و پلیت‌های زمین است. انرژی و بخارهای زیادی در میان سنگ‌ها و پلیت‌های زمین ذخیره می‌شود و گرمای داخلی کره زمین سبب حرکت پلیت‌ها می‌گردد، در اثر حرکت پلیت ها، شکلی از بخارها و انرژی ذخیره شده در پوسته‌ای زمین به گونه‌ای ناگهانی و سریع آزاد و منفجر می‌شوند که در نتیجه توده‌های سنگی که در حال فشار بر روی یکدیگر هستند می‌شکنند و به سبب امواج حرکت و آزاد سازی انرژی، در زمین لغزش و لرزش به وجود می‌آید. به این زلزله می‌گویند.

هر منطقه‌ای که در موقعیت تکتونیک فعال و وضعیت جیوفیزیکی و توپوگرافیکی موقعیت داشته باشد، بیشتر در معرض تهدیدهای شدید زلزله قرار می‌داشته باشد. کشور افغانستان به‌ویژه بخش‌های شمال‌شرقی آن در این معرض قرار دارد.

برخی فلاسفه علت این بخارهای زمین را اجزای ناریه می‌گویند که در گرد و بر کوه‌های آتش فشان جمع می شوند و برخی دیگری از فلاسفه علت آن را آثار طبیعی گفته اند که همین علت ظاهراً درست به نظر می‌آید. (اشرف علی تهانوی، اخبار الزلزله، ص 2)

ادامه دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *