تبصره

۲۶ دلو؛ درس‌ها و اندرزها!

1402 ۲۶ دلو  هجری خورشیدی، مصادف با ۳5 مین سالروز خروج نیروهای اشغالگر شوروی از افغانستان می باشد.

مفتی شفیق احمد تیموری

1402 ۲۶ دلو  هجری خورشیدی، مصادف با ۳5 مین سالروز خروج نیروهای اشغالگر شوروی از افغانستان می باشد.

سی و پنج سال قبل از امروز در ۱۳۶۷ هجری خورشیدی  درست در همین روز، آخرین نیروهای اشغالگر ارتش چهلم شوروی که در ۶ جدی سال ۱۳۵۸ هجری خورشیدی به تعداد بالاتر از یکصد هزار نفر وارد افغانستان گردیده بودند، از بندر حیرتان از مسیر ورودی شان، پس ذلیلانه بیرون شدند

ارتش سرخ شوروی به نیت تصرف قلب تسخیر ناپذیر آسیا، بدون اندک ترین اعتنا و باکی به ملت بیچاره افغانستان و بدون در نظرداشت احساسات دینی و مذهبی آن ها با سپاه تا دندان مسلح جنگی و با غرور و دبدبهء فرعونی وارد این خاک شد، تا قدرتش را به جهانیان بنمایاند. افغان ها برای اعاده استقلال و آزادی کشور خود که حق مسلمه شان بود، شهامت بی نظیری را از خود نشان دادند و تا رسیدن به قلّه ی شامخ پیروزی، قربانی ها و فداکاری های زیادی دادند.

آنچه بر اهمیت و ارزش مقاومت تاریخی افغان های بیگانه ستیز می افزاید، فروپاشی کامل امپراتوری دهری شوروی بود که به اثر آن کشورها و ملت های زیادی از چنگال استعمار کمونیستی نجات یافت. این شهکاری افغان ها کاری نیست که به سادگی از کنار آن گذشت. رشادت ها، قهرمانی ها و جانبازی های افغان ها تا شکست قدرت بزرگ جهان، دارای ابعاد و زوایایی می باشد که جزئیات هر بُعد آن، هزاران تخته کاغذ را ضرورت دارد.

اما چیزی که هنوز برای قشر جوان کشور قابل پرسش می باشد، اینست که اگر از برکت جهاد و مبارزه خستگی ناپذیر افغان ها ملل مختلفی آزادی شان را کسب کردند و به پای شان ایستادند، چرا افغان ها در دوران پسا اشغال شوروی به وضعیت بدتر از قبل قرار گرفتند و شهرها و قریه ها به اثر جنگ های خانمان سوز داخلی سوخت؟

بدون شک، این یک حقیقت تلخی است که بیانگر برباد رفتن ثمره آن دورهء جهاد و مقاومت افغان هاست. این بربادی دو عامل عمده داشت. اول: چند پارچگی مجاهدین و نداشتن زعیم واحد. دوم: وجود فاصله های نژادی، منطقوی و قومی که بالاخره باعث شد تنظیم های جهادی پس از خروج قشون شوروی در مقابل یکدیگر قرار بگیرند و کشور را به یک بحران بزرگ سوق بدهند. این دو دلیل عمده باعث از بین رفتن آرمان ها و رؤیاهای میلیون ها افغان های رنج دیده و زحمت کشیده شد.

اما الحمدلله صف مستحکم جهادی افغان ها تحت قیادت و رهبری یک زعیم، یک بیرق، یک صف و یک هدف در مقابل غول جهانخوار دیگر، به مبارزه مقدس خود ادامه داد  و پله پله به منارهء پیروزی و استقلال صعود کرده و به منزل حاکمیت نظام اسلامی روز به روز نزدیک تر شد که امروز شاهد پیروزی بزرگ این ملت هستیم که اشغال خاتمه یافت و نظام اسلامی حاکم شد.

افغان ها تحت قیادت امارت اسلامی از جنگ های نامنظم سابق زیر کنترول زعمای مختلف که باعث بروز جنگهای خانمان سوز داخلی گردید، درس خوبی گرفته اند و ان شاء الله این بار آرمان های ملت مسلمان پامال نخواهد شد و ما به یک حکومت مقتدر اسلامی، که متضمن تمام ارزش های اسلامی و انسانی است رسیدیم.

ملت غیور افغانستان سزاوار این هستند که از مزایا و خوبی های حکومتی بهره مند شوند که زیر سایه آن احساس آرامش و امنیت بکنند و جان، مال و آبروی شان مصؤن بوده و در پهلوی یکدیگر برادروار زندگی نمایند.

دوره خانمان سوز جنگ های داخلی دههء هفتاد، برای ما درس داد صفی که از وحدت و همبستگی برخوردار نباشد، نمی تواند دولت مقتدر مرکزی را تشکیل بدهد که از ارزش های اسلامی و حریم و فضای کشور حراست نموده و به زخم ها و دردهای ملت، مرهم بگذارد. مسلّم است که هرگاه در یک صف چند گانگی و چند دستگی وجود داشته باشد، هیچگاه نمی تواند از اختلافات داخلی خود فارغ شده و به ایجاد و استحکام پایه های اساسی نظام بپردازد.

جنگ های ویرانگر دههء هفتاد ثابت می کند که انگیزه های نامشروع حزبی، قومی، نژادی و سمتی عامل تباهی کشور شده و آتش جنگ را قریه به قریه و خانه به خانه می افروزد. بنابراین تا آنکه ما اهداف و نیات خود را خالص نگردانیده و تقوای الهی را پیشه نکنیم، هرگز نمی توانیم به هدف مهم و بزرگ خود که همانا حاکمیت نظام قدرتمند اسلامی است برسیم.

الحمدلله، امروز امارت اسلامی توانسته است تمام ملت را زیر یک چتر با نظم و دسپلین خاص جمع نماید. اینجاست که از این حرکت مقدس و خدایی انتظار می رود تا نمونه زنده حکومت واقعی اسلامی را بهتر به نمایش بگذارد و بیشتر تقویه نماید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *