محمد خردمند
معنی اسلام تنها واژهی تسلیم نیست
مرد حق را از سیاستهای دنیا بیم نیست
هرکجایی نام اسلام است آنجا مسلم است
مرزها پوچ و قلمرو قابل تقسیم نیست
برگههای سبز تاریخ درخشان شاهد اند
هیچ فصلی روشن از آنچه که ما کردیم نیست
در دل گیتی به مثل ماه خوشتابیده است
دولت اسلام، محدودِ دوسه اقلیم نیست
سر فرو هرگز نیاوردیم غیر از امر حق
روز نا کامی ما در جدول تقویم نیست
تا قدم در راه پاک مصطفی برداشتیم
خطّ غم در نقشهی تقدیر ما ترسیم نیست
آسمان سقف مرام ماست، میداند جهان
دین اسلام است آری نهضت و تنظیم نیست
بعد از این درد فروپاشی، امید تازهایست
گاهی ویرانی مگر آغاز یک ترمیم نیست؟!