مالهای حرام که دامنگیر ماست
-4 فساد مالي و اداري: هر حکومتي داراي يک تشکيلات اجرايي سالم و قوي است که قدرت اداره کشور خود را دارد. در گام نخست رشوه خواري، روند عادي تشکيلات اجرايي و اداري مملکت را از کار مياندازد
عبدالحق حبیبی
قسمت پایانی
-4 فساد مالي و اداري: هر حکومتي داراي يک تشکيلات اجرايي سالم و قوي است که قدرت اداره کشور خود را دارد. در گام نخست رشوه خواري، روند عادي تشکيلات اجرايي و اداري مملکت را از کار مياندازد و به دنبال آن فساد مالي همانند پديدهاي سرطان پيکرهاي تشکيلات حکومت را فلج نموده و از بين ميبرد، حتي دستگاه نظامي کشور را از کار انداخته و ملت را به خاک سياه مينشاند؛ چه بسا نيروهاي نظامي کشورها که با فساد مالي شان، نظام مملکت ها متزلزل نموده و ملت ها را به خاک و خون نشانده اند.
–5 قمار: قمار يکي از انواع بازي هاي خانمان سوز است که متأسفانه برخي افراد مسلمان به اين بازي مخرب مبتلا هستند. در بازيهايي که شرط ميگذارند بازنده مالي را به برنده پرداخت کند، اين نوع بازي قمار و حرام به دست ميآيد و درآمد از اين طريق، درآمد نامشروع است. اين گونه بازي از نظر اسلام از گناهان کبيره شمرده ميشود؛ زيرا اين گونه بازيها باعث ايجاد دشمني، تشديد تضادهاي داخلي، وسيلهاي اختلافات و چندپارچگي نظام خانوادهها، سبب ايجاد کينه و کدورت در ميان افراد و جامعه مي شود؛ ازاين جهت، ِآيات و روايات و نقل و عقل و همه دانشمندان به حرمت و شناعت اين پديده مال اندوزي اتفاق نظر دارند و بدين سبب در قرآن در رديف ميگساري و بت پرستي ذکر شده است. چون قماربازان در نهايت بازنده هستند، پس از طي فراز و نشيب، به يک دزد حرفه اي مبدل مي شوند و نظم و امنيت جامعه را برهم ميزنند. بسا اوقات قمار، باعث هيجانات عصبي، اختلال رواني و سکته قلبي و مغزي مي گردد که حيات آدم ها به حراج مي گذارد. علاوه بر اين، اين بازي قمار با بسا جنايتهاي ديگري رابطهاي مستقيم دارد و عامل به وجود آمدن ده ها جريمه فردي و اجتماعي ميگردد.
حکومت و مردم با عوامل گسترش قمار مبارزه جدي نموده کلوپ ها و مراکز اين بازي را بسته کنند. حکومت به بيکاري و هرزگي و عياشي و عوامل توسعهاي انحرافات اخلاقي توجه و مبارزه کند و مردم و اولياي امور از فرزندان خود مراقبت کنند تا به اين بيماري مبتلا نگردند.
–6 سرقت و دزدي: سرقت و دزدي از قديمي ترين جنايتهايي است که بشر عليه اموال و مالکيتهاي افراد و حکومت ها مرتکب ميشوند. ربودن پنهاني مال متعلق به غير، سرقت و دزدي است؛ زيرا مالکيت مردم نسبت به اموال شان در همه دوران هاي زندگي بشر يک امر مهم و حساس به شمار ميآيد، چه اين مال از ملکيت فرد باشد يا از ملکيت دولت و ديگر موارد اجتماعي. اختلاس، دستبرد زدن، راهزني، کيسه بري، عياري، غارت کردن، چور و چپاول مالکيت فردي و دولتي، به گونهاي مسلحانه و غير مسلحانه، از گونهها و مصاديق بارز سرقت و دزدي هستند که بنيان امنيت و نظم جامعه از هم پاشند؛ از اين جهت شديدترين مجازات که قطع دست است براي اين مخربين امنيت و نظام در قرآن تاکيد شده است. (مائده: 38)
–7 کسب از راه دروغ: بسياري از مردم در هنگام داد و ستد و معاملات تجاري و خريد و فروش يا ديگر کسب و کار خود، دروغ ميگويند و بدين وسيله ميخواهند که فايدهاي بيشتري به دست آورند. اينها بدانند که با اين کار خود را آلوده به گناه بزرگ ميکنند و مال حلال خود را به حرام تبديل ميکنند. عده اي سوگندهاي دروغين ميخورند. برخي در قيمت خريد جنس دروغ مي گويند. برخي از مردم جنسبدي را در ظاهر فريبنده براي مردم به فروش ميرسانند. عده اي تقلب ميکنند و جنس هاي آميخته و مخلوط را به نام جنس خالص به مشتريان ميفروشند. طوري که ميبينيم اين کار در فروشندگان دست پائين جامعه تا عمده فروشان دست بالاي جامعه، همچنان در مواد اوليه زندگي و مواد ثانوي زندگي در همه وجود دارد. اين گونه دروغها به نام «غش» نيز در احکام اسلامي ياد ميشود و از کارهاي خلاف فطرت انساني است و پيامبر اسلام(ص) چنين افراد را از فهرست پيروان خود بيرون نموده است. (ابوداود سيستاني، السنن، ح 3452) دروغگوي از يک سو آبروي دروغگوي را ميبرد و اعتماد جامعه و مردم را از بازاريان و فروشندگان سلب ميکند و از سوي ديگر باعث نفرد و کينه در ميان فروشنده و مشتري گرديده معاملات بازار به سوي فساد و تباهي سوق مييابد و بازار به رکود و سقوط اقتصادي مواجه ميگردد.
–8 خوردن مال يتيم: جامعه ما از ديرباز در نتيجه نابساني هاي اخير کشور با هجوم نسل يتيم مواجه است. مردم جامعهاي ما در حيف و ميل کردن مال يتيمان بي توجه هستند، در حالي که خوردن مال يتيم و حيف و ميل آن از گناهاي کبيرهاي است که خداي متعال وعده آتش دوزخ بر آن داده است و چنين تصريح ميکند: «بىگمان كسانى كه اموال يتيمان را به ناحق و ستمگرانه مىخورند، انگار آتش در شكمهاى خود (مىريزند و) مىخورند. (چرا كه آنچه مىخورند سبب دخول ايشان به دوزخ مىشود) و (در روز قيامت) با آتش سوزانى خواهند سوخت.» (نساء: 10)
-9 کم فروشي: يکي از راههاي حرام کم فروشي است که فروشنده هاي مختلف جامعه به آن مبتلا هستند. قرآن کريم براي چنين افراد اعلان هلاکت و تباهي نموده و چنين ميفرمايد: «واي بر کم فروشان؛ آنان که وقتي براي خود پيمانه کنند، حق خود را کامل ميگيرند و هنگامي که براي ديگران پيمانه کنند، کم ميگذارند». (مطففين: )
کمفروش، نظم اجتماع را برهم ميزند و امنيت اقتصادي مردم را به خطر مواجه ميسازد و باعث فساد بازار و معاملات تجاري و داد و ستد جامعه مي گردد؛ از اين جهت خداي متعال تاکيد ميکند که: «و اشياء مردم را نکاهيد (و حقوق ايشان را ضايع نكنيد) و در زمين فساد و تباهى نورزيد.» (شعراء: 183)
در واقع کم فروشي يک نوعي از بيماري دزدي محسوب ميشود که موجب ترک معاملات، داد وستدها، بي رغبتي به تجارت و صنعت و سبب به وجود آمدن ديگر انواع مفاسد در جامعه ميگردد.
-10 سود خواري: قرآن و روايات صراحت دارند که سودخواري از شيوه هاي معروف کسب درآمد دروان جاهليت بوده و مفاسد جانکاه اجتماعي را موجب ميشود. اسلام از ابتلاي بدان مسلمانان را برحذر داشته هشدار شديد مي دهد و قرآن با لحن شديد و جدي از آن پرهيز ميدارد که در صورت تداوم سودخواري بايد براي جنگ با خدا و رسول او آماده شوند. (بقره: 279) بدون شک سود مايه تباهي اموال است. بنيان عواطف و پيوندهاي جامعه را سست ميکند و کينه و دشمني را در دل هاي مردم بذر مينمايد؛ زيرا سود دهنده فشار پنجه سودخوار را بر گلوي خود احساس نموده کينه مي توزد و تشنه اي خون او ميگردد و بدين طريق چهره اي کريه رباخوار در جامعه نمايان ميشود و باعث دهها جنايت وحشتناک براي مردم ميگردد. مردم بدانند که سودخواري، معاملهاي ظالمانه، ناعادلانه، برهم زننده نظام اجتماعي، برخلاف وجدان و فطرت انساني، باعث ايجاد نظام طبقاتي و نفرت و بغض ميان بشر ميگردد.
مردم بدانند که مال حرام مورد نکوش قرآن و سنت و خدا و پيامبر است و اثرات بسياري بدي بر جان و مال و دل آدمي و اعضاي خانواده او مي گذارد و آثار منفي آن در نسل آدم استمرار مييابد. همچنين مال حرام براي برخي، گرايشهاي ناروا را در خود او و نسل او فراهم ميکند. نور قلب آدمي را ميربايد و توفيقات را از وي سلب مي کند. مال حرام در افراد سياه دلي، لااباليگري و عياشي، پليدي نسل، بي برکتي در جان ومال، بي اثري عبادت، عذاب اخروي را سبب مي شود و در سطح جامعه باعث ويراني اصول اخلاق اجتماعي، سلب امنيت جامعه، رکود اقتصادي، رواج بي بندوباري، از بين رفتن فضايل مي گردد.
فرد و جامعهي مسلمان در حوزه مال اندوزي بايد بيشترين توجه و دقت خود را داشته باشد تا از يک سو زندگي پاک و سالم داشته باشند و از سوي ديگر مسير کمال آدميت را به خوبي بپيمايند.