گزارش

چالش‌های اعتیاد به موادمخدر در کشور

اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی عوارض جسمی و روانی بسیاری دارد و از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادی و صحی به شمار میرود. عوارض ناشی از اعتیاد باعث رکود اجتماعی در زمینههای مختلف میشود و تهدیدی جدی برای سلامت جامعه است. اگر علل گرایش افراد به مواد مخدر بررسی و برطرف نشود، درمان جسمی و روانی نیز نتیجه بخش نخواهد بود. ریشه کن کردن اعتیاد به طور کامل امکان پذیر نیست ولی میتوان با تلاش و تدبیر آن را کنترول کرد و با ارتقای سطح آگاهی افراد جامعه باعث پیشگیری از اعتیاد شد.

اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی عوارض جسمی و روانی بسیاری دارد و از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادی و صحی به شمار میرود. عوارض ناشی از اعتیاد باعث رکود اجتماعی در زمینه‏های مختلف میشود و تهدیدی جدی برای سلامت جامعه است. اگر علل گرایش افراد به مواد مخدر بررسی و برطرف نشود، درمان جسمی و روانی نیز نتیجه بخش نخواهد بود. ریشه کن کردن اعتیاد به طور کامل امکان پذیر نیست ولی میتوان با تلاش و تدبیر آن را کنترول کرد و با ارتقای سطح آگاهی افراد جامعه باعث پیشگیری از اعتیاد شد.
امارت اسلامی افغانستان نیز برای از بین بردن و محو موادمخدر تلاش‌های شایانی انجام داده‌ و می‌دهندِ در همین راستا فرمانی که به تازگی از سوی امیرالمؤمنین حفظه الله صادر شده چنین آمده است: « در سراسر کشور استعمال و انتقال، خرید و فروش، واردات و صادرات و کارخانه های تولید هرگونه مواد نشئهآور مانند شراب، هروئین، شیشه، تابلیت، چرس و غیره جداً منع است و با متخلفان براساس شریعت اسلامی برخورد صورت میگیرد.» بناءً آنچه تا حالا روشن است مبارزه قاطع در برابر مواد مخدر از اولویتهای حکومت است و انتظار میرود تا دست آوردهای خوبی در زمینه به میان آید.
در کشورما که فقر بیداد می کند؛ بیکاری از یک سو و وضعیت بد اقتصادی نبود زمینه اشتغال و دهها موضوع چالشزای از سوی دیگر، اعتیاد به خودی خود یک بحران اجتماعی به حساب میآید و مبارزه با آن امر دشوار است. امروزه هزاران جوان در شهر کابل دچار اعتیاد است و هر شب و روز شان را در زیر پل ها و رودخانه ها به فجیع ترین شکل ممکن میگذرانند. نقیب یکی تن از جوانانی است که جبرزمان و نا هنجاریی های زندگی پایش را به اعتیاد کشانده و نگران خاطر، سرنوشت اش را چنین بیان داشت: « از کابل هستم تاصنف یازدهم مکتب خوانده ام، از اثرضعف اقتصادی نتوانستم درسم را تمام کنم، رفتم ایران تا به زندگیام سروسامان دهم دوسال آنجا ماندم نتوانستم وضعیت اقتصادی ام را تغییر بدهم خیلی مأیوس ونگران بودم. شنیده بودم که سگرت آرام بخش مغز واعصاب است، رجوع کردم به سگرت و… تا به این روز رسیدم حالا نمیتوانم این عمل را ترک کنم و روی رفتن به خانه را هم ندارم، شب ها وروز ها را در این زیرپل سپری میکنم.»
یک تن دیگر که از گرفتن نامش خود داری کرد در پاسخ به پرسشی که شما این مواد مخدر را از کجا به دست میآورید اظهار داشت: «مواد مخدر را از نیمچه معتادان خریداری میکنیم که در واقع معتاد نیستند امابخاطر فروش مواد، لباس کهنه، چرک و چتل میپوشند ودر میان معتادان مواد فروشی میکنند».
وی گفت: «اگر اندکی تاخیر در اعتیاد ما صورت گیرد، تمام جان ما احساس درد میکند، میلرزیم، جسم ما کسل میگردد و هیچ احساس آرام و راحتی در آن وقت نداریم مجبور استیم دست به دزدی وگدایی بزنیم.» این شخص از برخورد مردم نسبت به معتادان به شدت انتقاد میکند ومیگوید: «به جز افراد خیرخواه اکثر مردم به چشم یک دزد به ما نگاه میکنند، رفتار زشت و ناشایسته را با ما در پیش میگیرند توهین و تحقیرمان میکنند.»
اغلب معتادان ظاهراً خواهان ترک اعتیاد اند و از مسوولان میخواهند تابرای ترک اعتیاد، آنها را به شفاخانه انتقال دهند و برای معیشت شان مکان مناسب درنظر بگیرند تا بتوانند دست از مواد مخدر بردارند. خواست دیگر آنها ایجاد زمینه کار و اشتغال برای شان است. به گفته آنها با این راهکار ها میشود از یک سو مصروفیتی که مانع افزایش اعتیاد است ایجاد کرد و ازسوی دیگر یک لقمه نان حلال بدست خواهد آمد و از این عمل ناشایسته آهسته آهسته دست شان کوتاه خواهدشد.
آنها شاکی اند که در بیشتر از بیست سال گذشته و زمان حکومت قبلی اقدام بنیادی که به نفع آنها باشد از سوی مسئولان صورت نگرفته، فقط گاه گاهی سرنج به منظور جلوگیری از ایدز می فرستادند وبس.
جوانی که خودش را هارون معرفی کرد گفت: «هر روز نفرتم به زندگی بیشتر میشود وتقاضای من از جوانان این است تا هیچگاه دست به این مواد مخرب و کشنده نزنند. چون این عمل نه تنها باعث از میان بردن صحت و حیات ما میگردد بل منفور جامعه میگردیم و تمام مردم از شخص معتاد متنفر اند وشخص معتاد نمیتواند زندگی آبرومندانه در جامعه داشته باشد.»
با توجه به اینکه فقر، بیکاری، نبود شغل ،خشونت های خانوادگی، خشونت های اجتماعی، عدم دسترسی مردم به تداوی، ادامه چند دهه جنگ های داخلی، مهاجرت ها وده ها مورد متداوم دیگر در افزایش اعتیاد نقش دارد، اما کارشناسان همواره تاکید کرده اند که اگر مبارزه قاطع و سرتاسری علیه این پدیده‌ی خانمان سوز صورت گیرد در کوتاه ترین زمان لکه این ننگ از جامعه پاک میگردد.
عبدالرحمن احمدی اگاه مسایل، مبارزه در برابر این پدیده را مسئولیت همه میداند ومیگوید: برای از میان برداشتن اعتیاد ومواد مخدر همه شهروندان مسئولیت دارند و تازمانی که همه ادارات دولتی وغیر دولتی دست به دست هم به خاطر محو این پدیده مضر و ویرانگر ندهند فکر میکنم که این گراف نه تنها کاهش نمییابد بلکه افزایش خواهد داشت.
مرتضی یک تن از باشندگان کابل گفت: مسأله مواد مخدر و مبارزه با اعتیاد یک مشکل جهانی است باید کشورها مشترکاً برای ازمیان بردن آن تلاش به خرج دهند که متأسفانه چنین نیست.
وی افزود: «قاچاقبران بزرگ درخارج از مرز های افغانستان وجود داشت/دارند که شناسایی آنها به نظرم دشوار است».
بر اساس گزارشی که در سال 2015 منتشر شد نشان میداد که سه میلیون تن در افغانستان از مسکرات استفاده میکنند که 1.4 میلیون تن آنها معتاد به مواد مخدر میباشد و 1.6 میلیون نیز یا به صورت تفریحی از مواد مخدر استفاده میکنند یا اینکه در محلی زندگی میکنند که مواد مخدر در آن محلات استفاده میشود. وزیر صحت عامه حکومت پیشین در آن زمان گفته بود که هفت درصد از این معتادان زنان استند و بیش از 30 درصد آنها را کودکان تشکیل میدهد. آن گزارش توضیح میداد که تریاک و مشتقات آن در افغانستان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. با این همه قسمیکه عنوان شد امنیت سرتاسری، رفاه اجتماعی، فرهنگ سازی سالم، بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغال مناسب از جمله مسایلی استند که میتوانند جلو این پدیده خطرناک و خانمانسوز را بگیرد و در محو آن کمک کند و اینکه این آرزوی شهروندان چه وقت به واقعیت مبدل میشود زمان پاسخ خواهد گفت. گفتنیست که یک هفته قبل سازمان ملل گزارشی‌ را منتشر کرد که در آن از کاهش 95 درصدی کشت خشخاش در افغانستان خبر میداد. بر اساس اطلاعات سازمان ملل، تولید تریاک در افغانستان تا ۹۵ درصد کاهش داشته است. دفتر مبارزه با جرایم و مواد مخدرسازمان ملل در وین (UNODC) این امر را نتیجه ممنوعیت اعمال‌شده از سوی حکومت امارت اسلامی دانسته است.
در بخشی از گزارش گفته شده است که مساحت زمین‌های زیر کشت خشخاش از ۲۳۳ هزار هکتار به ۱۰ هزار و ۸۰۰ هکتار کاهش یافته است. در گذشته ۹۰ درصد خشخاش دنیا که ماده اولیه هروئین نیز هست، از افغانستان تامین می‌شد.
اسفندیار- اطلاعات

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *