اجتماعی

راهکارهای موثر مدیریت اقتصاد خانواده در بحران

  این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقاً دخل و خرج شان هم خوانی ندارد کاربرد های بیشتری خواهد داشت.

محقق: پوهنمل څارمن محمد نعمان “رحیمی”

بخش پایانی

این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقاً دخل و خرج شان هم خوانی ندارد کاربرد های بیشتری خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد افزایش هزینه ها را به دنبال خواهد داشت بلکه مدیریت هزینه ها ست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار می کند.خانواده ها نمی توانند هنگام مواجه با کمبود بودجه شان یک متمم بودجه بیاورند ومدیریت هزینه های اضافی را بکنند بنابر این باید قادر باشند هزینه ها را مدیریت کنند.

بسیاری از صاحبنظران را عقیده براین است علت موفقیت و شکست نهادها تفاوت در مدیریت اقتصاد خانواده آنها می باشد به عقیده پیتردراکر«عضوحیات بخش  هر سازمان مدیریت اقتصاد خانواده آن می باشد.» به گفته ارسطو مدیر در تمام زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و نظار ت آن حضور دارد، از یک خانواده چند نفری تا یک کشور یک میلیارد نفری، چرا که دریک خانواده بزرگ خانواده را درحکم «مدیر یا سرپرست» آن خانواده می دانند. زیرا اوست که می تواند امور خانواده را بین همسر، پسران و دختران خود تقسیم کند.

تعریف مدیریت اقتصاد خانواده:

مدیریت یک موضوع جدید است در عصر امروز با بودن یک موضوع جدید جلب توجه اقتصاددانان، جامعه شناسان ، فیلسوفان و روانشناسان و امثال شان نموده است.

مدیریت اقتصاد خانواده از نظر لغت یعنی «اداره کردن» و «مدیر» اسم فاعل ازمصدراداره به معنی «اداره کننده»است. اداره از ریشه «دور» گرفته شده که مصدر آن «دوران» به معنئ «گردیدن»است پس «مدیر» بمعنی «گرداننده» و «مدیریت اقتصاد خانواده» به معنی گرداندن یک زمان در جهت هدف خویش می باشد.

مدیریت اقتصاد خانواده علم است یاهنر؟

بخشی از دانش مدیریت اقتصاد خانواده رامی توان از طریق آموزش فراگرفت وبخش دیگررا ضمن کار باید آموخت و در واقع بخشی را که با آموزش فراگرفته میشود علم مدیریت اقتصاد خانواده و بخشی را که موجب به کار بستن انداوخته ها در شرایط گونا گون میشود هنرمدیریت اقتصاد خانواده می نامند، به دیگر سخن علم دانستن است وهنر توانستن از آنجا یی که مدیریت اقتصاد خانواده با عوامل همچون پول مواد، محصولات، خدمات وکارکنان که پیوسته در تغیرند سروکار دارد پیشبینی درباره آنها دشوار و انطباق آنها به معیار های علمی مشکل است. با این همه همواره شاهد تلاش مستمر صاحب نظران در جهت علمی کردن مدیریت اقتصاد خانواده هستیم.

وظایف مدیریت اقتصاد خانواده

هانری فایول سه وظیفه اساسی در مدیریت اقتصاد خانواده را تشخیص داده این سه وکتور که یکی از عناصر امور اداری است و اهمیت مدیریت اقتصاد خانواده در تاثیر برسائر امور سازمان نشان داده می شود با این بیان معلوم میگردد بهترین توانایی، توانایی ذهنی وفلسفی مدیر دراجرای عناصر اصلی امورذیل است.

1- برنامه ریزی یعنی پیش بینی ودقت از دورنمایی آینده و تنظیم برنامه عملیاتی

2- سازماندهی یعنی ترکیب و تخصیص افراد و منابع دیگر برای انجام دادن کار

3-فرماندهی یعنی هدایت وجهت دهی افرا در انجام کار

سطوح مدیریت اقتصاد خانواده:

هر مدیر با توجه به نوع کار ،سطح سازمان، شرایط ومقتضیات موجود به درجاتی از مهارت های مدیریت اقتصاد خانواده نیاز دارد. به طور معمول سه سطح را برای طبقه بندی «سطوح مدیریت اقتصاد خانواده» شامل «سطح عملیاتی یاسرپرستی»، «سطح میانی» و «سطح عالی» در نظر می گیرند.

1- سطح عملیاتی:- مدیران عملیاتی معمولاً درگیر عملیات اجرایی بوده و مستقیماً با ارباب رجوع ویا مشتریان سروکار داشته و افراد پر مشغله هستند و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کار شان میشود. اغلب مجور اند که برای نظارت دررفت وآمد باشند.

2- سطح میانی:- مدیران میانی مانند حلقه ی واسطه میان مدیران عملیاتی و مدیران عالی عمل می کنند. این مدیران به طور مستقیم به «مدیریت اقتصاد خانواده عالی» گذارش می دهند وکارشان هدایت و نظارت به سرپرستان است.

3- سطح عالی:- اگر مدیر در سطح عملیاتی و میانی موفق باشد معمولاً می تواند به سطح مدیریت اقتصاد خانواده عالی نیز راه یابد. بر اساس مطالعات انجام شده بخش عمدۀ کارمدیران عالی از حیث پویایی و میزان مشغله باکار مدیران عملیاتی شباهت دارد. با این تفاوت که مدیران عالی درسطح گسترده تری درگیر برنامه ریزی های جامع بلند مدت میشوند.

مهارت های مدیران:

دربحث از کارائی واثربخش عملکرد مدیران ، معمولاً به مهارت های مدیریت اقتصاد خانواده نیز اشاره میشود عموماً توافق براین است که مدیران باید علاوبردانش وتجربه از مهارت های ویژه نیز برخوردار باشند.

رابرت کاتز(1955) مهارت های مورد نیاز مدیران رابه فنی، انسانی و ادراکی طبقه بندی کرده است مهارت به توانایی های قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می شود اشاره میکند. بنابراین ، منظور از مهارت توانایی به کاربردن موثر دانش و تجربه شخص است. ضابطه ی اصلی مهارت داشتن اقدام به عمل موثر درشرایط متغیر است. تعریف مهارت های سه گانه مدیریت اقتصاد خانواده به شرح ذیل است. به طورکلی توافق براین است که حداقل سه حوزه مهارتی شامل در(مهارت فنی)،(مهارت انسانی) و(مهارت ادراکی) درفرایند مدیریت اقتصاد خانواده ضرورت دارد.

رهبری اقتصاد خانواده

هدایت و رهبری اقتصاد خانواده به منزلۀ چراغ سبز و روشنی است که در جادۀ تاریک و پُرپیچ و خم مدیریت اقتصاد خانواده، مدیر و سرپرست باید دردست داشته و افراد زیردست خود را در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد سازمان به آن سوق دهند.

رهبری اقتصاد خانواده هنگامی تحقق میآبد که شخص بخواهد شخصی دیگری را بمنظورنیل به هدف های پیش بینی شده بکار وا دارد. رهبری اقتصاد خانواده برخلاف بسیاری از وظیفه های مدیریت اقتصاد خانواده مانند برنامه ریزی وسازماندهی وظیفۀ است کاملا ًرفتاری که بادرگیری فراوان درروابط شخصی ملازمه دارد. به عبارت ساده رهبری اقتصاد خانواده فرایندی است که ضمن آن مدیریت اقتصاد خانواده سازمان میکوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی مؤثرانجام سایر وظایف خود را درتحقق اهداف سازمان تسهیل کند و کارکنان را ازروی میل وعلاقه به انجام وظایف شان ترغیب نماید. ازینرو رهبری اقتصاد خانواده درمفهوم سازمانی آن به عنوان جزئی مجزأ ومستقل ازمدیریت اقتصاد خانواده مطرح نبوده بلکه یکی ازوظایف عمده و اصلی آن بشمار میرود. هر مدیری علاوه بر وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی و کنترول باید انجام وظیفه یعنی هدایت افراد سازمان را نیز عهده دارگردد.

راهکارهای مدیریت اقتصاد خانواده در حالت بحران

باتوجه به تورم و افزایش بی‌پشینه‌ی قیمت‌ها و شرایط اقتصادی کنونی می‏توان گفت «مسائل اقتصادی» گریبان بسیاری از خانواده‌ها را گرفته، طوری که مشکل مشترک بسیاری از افراد جامعه است. با این تفاوت که برای برخی بیشتر و عمیق تر است و برای برخی دیگر خفیف و کم خطر می‌باشد.

در اینجا سعی می‏شود به این پرسش که ذهن بسیاری‌ها را مشغول کرده است پاسخ فراهم گردد: «با مشکلات اقتصادی خانواده چه کنم؟!» در ادامه به چند راهکار در این زمینه اشاره خواهیم کرد، شاید با استفاده از آن راهکارها خود بتوانیم “میم” مشکلات اقتصادی خانواده را حذف کنیم!

مدیریت «دخل و خرج» حرف اول را می‏زند:  اقتصاد خانواده تنها محدود به خانواده‌های مرفه و ثروتمند نیست. این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقاً دخل و خرج‏شان هم‏خوانی ندارد، کاربردهای بیشتری خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد الزاماً به معنی بهبود معاش خانواده نیست، بلکه افزایش درآمد افزایش هزینه‌ها را در پی خواهد داشت و این مدیریت هزینه‌هاست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار می کند.

آسیب شناسی و برنامه ریزی کنید:  اصل دوم در شکوفایی اقتصاد خانواده «برنامه ریزی» است. برنامه ریزی اقتصادی خانواده، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت اقتصادی خانواده را مشخص می‌کند. اهداف باید قابلیت تحقق را داشته باشند و در تعیین آنها از خیال پردازی دوری شود.

انتخاب و توزیع مناسب: ارسطو اقتصاد را علم خانه‌داری می دانست؛ اما هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان «منابع محدود درآمدی» و «مخارج» است و تامین اقتصادی یکی از رموز بقای خانواده‌هاست. دقیقاً به همان سخن معروف می‌رسیم که “منابع محدود اند، اما نیازهای ما نامحدود”. اقتصاد خانواده را می‌توان چگونگی سازماندهی و مدیریت منابع خانه تعریف کرد؛ که قطعاً درست است.

اعضای خانواده دوست دارند بهترین نوع غذا را مصرف کنند، زیباترین لباس‌ها را بپوشند، در بهترین نقطه شهر و در بهترین منزل زندگی کنند، به طور مکرر سفر بروند و … ولی واقعیت این است که فقط درصد کمی از خانواده‌ها قادر به تامین همه‌ی این خواسته‌ها هستند. درآمد یک خانوادۀ متوسط فقط می‌تواند تعداد محدودی از این خواسته‌ها را برآورده کند؛ از این رو خانواده باید از میان خواسته‌های خود انتخاب به عمل آورد.

پس‏انداز کنید: در هر خانواده‌ای باید «پس انداز» وجود داشته باشد، چون بدون پس‏انداز، هیچ خانواده‌ای نخواهد توانست به کامیابی برسد. «پس انداز» تعدیل کنندۀ هزینه‌ها، تضمین کنندۀ آینده و نقطۀ اتکای خانواده است. شاید بگویید که در حالت تورمی و رکود و بحران، پس‏انداز امر ناممکن است، اما از همان عاید کم‌تان «حد اقل پس انداز» را داشته باشید.

اصل مهم سرمایه گذاری: اقتصاد خانواده با «سرمایه گذاری» شکوفا می‏شود. اگر پس‏انداز به تضمین وضعیت موجود نظر دارد، سرمایه گذاری تضمین کنندۀ وضعیت مطلوب و آیندۀ خانواده است. پس در هیچ فرصتی سرمایه‏گذاری را از یاد نبرید؛ در حالت رکود یا بحران شاید این امر مشکل به نظر برسد، اما فراموش نکنید که بسیاری از فرصت‌ها از دل مشکلات و چالش‌ها قد بلند می‌کنند.

منابع ومأخد:

1.پسران قادر، دکترمجند، سال 1380. مدیریت اقتصاد خانواده وسازمان، تهران. چاپ سوم،

2.دفترکارشناسان آموزشی، سال 1383. نقش افهام وتفهیم در ار تباطات داری، کمیسیون مستقل اصلاحات اداری وملکی،

3.رضائیان، دکترعلی، سال 1380. مبانی سازمان ومدیریت اقتصاد خانواده، تهران. سمت، چاپ سوم،

4.رضائیان، دکترعلی، سال 1383. اصول مدیریت اقتصاد خانواده، تهران. سمت، چاپ شانزدهم،

5.شریعتمداری، مهدی، سال 1385. اصول مبانی مدیریت اقتصاد خانواده، تهران. کوهسار، چاپ اول،

  1. 6. عاقلی کهنه شهری، دکترلطفعلی، درآمد بربرنامه ریزی اقتصادی، تهران. چاپ اول، سال 1381.

7.محسنی،نورالله، سال 1384. لکچر نوت اداره ومدیریت اقتصاد خانواده،ناچاپ،دانشکده حقوق دانشگاه بلخ،سمسترپنجم

8.الوانی، دکترسیدمهدی الوانی، سال 1384. مدیریت اقتصاد خانواده عمومی، تهران. چاپ بیست پنجم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن