سیاسیمقالات

افغانستان عقب‌مانده، میراثی‌ از حکومت‌های گذشته است

دیگر کشورها و ملت‌ها اگر موفقیت دارند و به پیروزی‌ها و پیشرفت‌های بزرگی دست یافته اند، رمز پیروزی شان در وحدت ملی و راز موفقیت شان در همدیگرپذیری و همدلی شان است.

حکمت

دیگر کشورها و ملت‌ها اگر موفقیت دارند و به پیروزی‌ها و پیشرفت‌های بزرگی دست یافته اند، رمز پیروزی شان در وحدت ملی و راز موفقیت شان در همدیگرپذیری و همدلی شان است.

متٲسفانه افغانستان از چهل‌وچندسال بدین‌سو، وارد مرحله‌‌های خطرناکی شد و این سرزمین، تجارب تلخی را پشت سر گذشتاند و جنگ‌ها و جنجال‌های خطرناکی دامنش را گرفت.

اختلافات قومی، زبانی، گروهی، حزبی و مذهبی، بعد از پیروزی مجاهدین در مقابل تهاجم لشکر خون‌خوار شوروی و پس از سرنگونی حکومت کمونیستی به وجود آمد و جنگ‌های خونین داخلی را در افغانستان رقم زد.

 در بیست سال اشغال افغانستان توسط امریکا و ناتو، نیز بر آتش تعصب و تبعیض، دامن زده شد و جمهوریت تقلبی این اختلافات و تعصبات را پروبال بخشید و به اوجش رساند.

در این بیست سال، رهبران و تیکه‌داران قومی به شکل علنی به اختلافات دامن زدند و تعصبات را بهترین وسیله‌‌ی به دست آوردن رای، دالر و چوکی‌های مقطعی، برای خود ساختند.

شیوه‌ی کار این این تیکه‌داران قسمی بود که؛ در انتخابات‌ها مسایل قومی و زبانی را دامن می‌زدند و ملت را درگیر می‌ساختند، اما پس از انتخابات‌ باهم در پشت یک میز می‌نشستند، در یک سفره نان می‌خوردند و با خنده‌های طعنه‌آمیزی به ملت، به تقسیم قدرت و چوکی، میان خویش می‌پرداختند.

تنها در این میان، ملت بیچاره، فقیر و زجرکشیده‌ی افغانستان بود که به حیث مواد سوخت استفاده می‌شدند و با آتش‌گرفتن و سوختن، دیگ مقصود تیکه‌داران قومی را می‌پختند.

از نظر ما این همه دلالت به ناآگاهی ملت می‌کند و ملت‌های ناآگاه در درازنای تاریخ در هرکجای جهان، با چنین سرنوشت‌هایی مواجه بوده اند و پیوسته وسیله‌ی یک‌مشت رهبران، سودجو و معامله‌گر شده اند.

بدبختانه گریبان ملت ما نیز در این اواخر، به چنگ رهبرانی افتاد که جز منافع شخصی ومعامله‌های ننگین به چیز دیگری نمی‌اندیشیدند و شب و روز در فکر ساختن قصر، بلندمنزل، خریدن موترهای لوکس و گران‌بها و جمع‌آوری دالر بودند که حتی استقلال و عزت کشور را نیز به باد معامله سپردند.

این امر افغانستان را به قهقرا برد و حکومت‌های نابکار گذشته و زمامداران بی‌کفایت، افغانستان ویران و عقب‌مانده‌یی را مِن‌حیث میراث به جا گذاشتند و ملت را در پرتگاه فقر، بیکاری و تباهی سوق دادند.

در بیست سال پسین، ما شاهد پول گزافی از طرف کشورها و جهان غرب بودیم که در افغانستان سرازیر شدند، اما جمهوریت‌های مفسد و تبهکار این پول‌ها را به دسترس کسانی قرار دادند که جز منافع شخصی، چیز دیگری را نمی‌شناختند و با ترحم، دل‌سوزی، آبادانی و شکوفایی کشور اصلاً آشنایی نداشتند.

این گرگ‌های در لباس میش، چنان به خوردن و بلعیدن آغاز کردند که حتی استخوان این ملک و ملت را نرم نرم کردند و در آسیاب معده‌‌های جهنمی خویش، خُردوخمیر نمودند.

پس از سقوط رژیم اجیر جمهوریت، اگرچه کمک و همکاری جهان با افغانستان کاهش یافت، ولی باآن‌هم افغانستان قامت خود را بلند کرد و امارت اسلامی توانست اداره و کنترول همه چیز را در اخیتار خود بگیرد و حتی ارزش پولی کشور را در بدترین شرایط، حفظ کند و ملت را از تباهی نجات دهد.

ما مطمین هستیم اگر تعصبات و دیگر استفاده‌جویی‌ها از افغانستان به طور کلی ریشه‌کن گردند و فسادها و رشوت‌هایی‌که در طی چنددهه دراین سرزمین ریشه‌ دوانده و جان گرفته اند نابود شوند، بدون شک افغانستان از گودال عقب‌ماندگی بیرون خواهد شد و فقر، بیکاری و بدبختی نیز با گذشت زمان، گریبان این ملک و ملت را رها خواهند کرد.

امارت اسلامی افغانستان، من‌حیث حکومت شریعت‌مدار مسئول و پاسخ‌گو، مکلفیت دارد تا این پدیده‌‌ها را محو کند و برای اتحاد و همدلی این ملت زجرکشیده، گام‌های بیش‌تر و استوارتری را بردارد.

از سوی دیگر ملت نیز مسئولیت دارند تا از هرگونه تعصبات و اختلافات بپرهیزند و اسلام، اخوت و وحدت ملی را سرمشق خویش قرار داده، به آبادانی و شکوفایی کشور گام‌های مثبت و مثمری را بردارند.

چون دانسته شد که اختلافات به جز زیان‌های جبران‌ناپذیر و کمرشکن، دیگر سودی ندارد و در آینده نیز پیامدی مثبتی نخواهد داشت.

بناءً بهترین راه، راه وحدت و اخوت اسلامی است و باید تمام اقوام آرامش خود را در زیر چتر حکومت ناب اسلامی حفظ کنند و دیگر حرف‌های غرض‌آلود استفاده‌جویان حرفه‌وی و سیاسیون معامله‌گر را نشنوند و به زندگی برادروار و پرثمر و پرسعادت خویش، ادامه بدهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *