سه گروه جاودان امت اسلامی
انسان ها را خدای متعال دو بُعدی آفریده است. یکی بُعد ظاهری آنها و دیگر بُعد معنوی آنها.
ابو صهیب
انسان ها را خدای متعال دو بُعدی آفریده است. یکی بُعد ظاهری آنها و دیگر بُعد معنوی آنها. هرچند از نگاه بعد ظاهر برای چند مدتی در این دنیا هستند که عمر کوتاهی را به سیر می کنند و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مورد آن فرموده است: «أَعْمَارُ أُمَّتِي مَا بَيْنَ السِّتِّينَ، إِلَى السَّبْعِينَ، وَأَقَلُّهُمْ مَنْ يَجُوزُ ذَلِكَ؛ عمر امت من میان شصت و هفتاد سال است و بسیار کم مردم از این عمر تجاوز می کنند.» (ابن ماجه قزويني، السنن، ج 2 ص 1415) اما از نگاه بعد معنوی انسان ها می توانند خود را ماندگار و جاودان کنند.
خدای متعال سه گروهی از این امت را به حیث افراد ماندگار و جاودان معرفی می کند و چنین می فرماید:
«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم؛ و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه به نيكى روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را بهخوبی پيمودند، خداوند(ج) از آنان خشنود است و ايشان هم از خدا خوشنودند و خداوند(ج) براى آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير (درختان و كاخهاى) آن رودخانهها جارى است و جاودانه در آنجا مىمانند. اين است پيروزى بزرگ و رستگارى سترگ.» [توبه: 100]
«السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» به معنای پیشگامان نخستین، آنانی در ایمان و هجرت و نصرت بر دیگران سبقتگرفتهاند.
«الْمُهاجِرينَ» آنانی که پیش از صلح حدیبیه از مکه و جاهای دیگر به نخستین شهر اسلامی هجرت کردند و باجان و مالشان پیامبر و اسلام را یاری رساندند.
«الْأَنْصارِ» آنانی که در عقبه اول و دوم و پسازآن ایمان آوردند و با پیامبر(ص) بر نصرت دین و پیغمبر بیعت کردند و فداکارانه با مال و جانشان پیامبر و اسلام را یاری رساندند.
«الَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» آنانی که پس از مهاجران و انصار تا قیامت ایمان آوردند و میآورند و در گفتار و رفتار و کردارشان صادقانه از مهاجران و انصار آن پیشوایان پیش تاز راستین، پیروی میکنند.
در این آیه شریف که اشاره به گروهها و دستههای مختلف از مسلمانان راستین کرده و درمجموع مسلمانان راستین پس از پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم را به سه گروه مشخص تقسیم نموده است: گروه مهاجران و گروه انصار و گروه تابعان که دنبالهرو و پیرو خط مشی یاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم در تمام مکانها و عصرها تا آخر روزگار هستند. این یک اصلی قرآنی در تقسیم بندی امت اسلامی است.
درباره شان نزول آيه فوق، مفسران روايات متعددى نقل كردهاند. درواقع آنچه ذکر کردهاند بیان مصادیق و وجود خارجی مدلول آیه کریمه است. با نگاه اولی به آیه کریمه که بیان حال مسلمانان پس از بیان حال کفار و منافقان درآیات گذشته است، سه گروه بهگونهای روشن مشخص است:
-1 پیشگامان مهاجر: آنهایی که در اسلام و هجرت از همه پیشگامتر بودهاند.
-2 پیشگامان انصار: آنهایی که در اسلام و نصرت و يارى پيامبر صلیالله علیه وآله وسلم ویاران مهاجر او از همه پیشگامتر بوده اند.
3- دنباله روان نیکو: آنهایی که پس از مهاجران و انصار آمدند و از برنامههای آنان به نیکی پیروی کردند و با پذیرش اسلام، کردار نیکو، رفتار نیکو و گفتار نیکوی دنبالهرو راه و رسم نیکوی آنان شدند. نخستین مصداق آنکسانی که زانوی تعلم و تلمذ نزد یاران پیامبر(ص) زدند و سپس هر مسلمانی که تا برپایی قیامت از صحابه ویاران پیامبر(ص) در ایمان و عمل صالح پیروی میکنند، هست.
گزاره «اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» درواقع بیانگر وصف چگونگی این دنباله روان است که بعدازاین دو گروه آمدند و در حوزهای متابعت و پیروی از برنامههاى پیشوایان، با پذیرش اسلام و ایمان، اختیار معتقدات نیکو، انجام اعمال نيك، پذیرش پدیده هجرت یعنی ترک وطن و مال همه داشتهها و نصرت آئين اسلام و پيامبر صلیالله علیه وآله وسلم، به بهترین صورت و نیکوترین وجه و شایستهترین روش، از آنان متابعت و پیروی کردند.
واژه «احسان» از یکسو بیان واقعیت عقیده و اعمال آنان است و از سوی دیگر وصف برنامهها و چگونگی دنبالهروی و پیروی آنهاست که معنای واژه «با» در «باحسان» به معنای «فی» یا به معنای «مع» از نگاه گرامر عربی نحوی این مطلب را تائید میکند.
در مورد واژه «من» در جمله بالا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ» میان اندیشهوران مفسر دو قول به نظر میرسد، برخی آن را «من تبعيضيه» و برخی دیگری آن را «من بیانیه» گفتهاند، بنده باورمند به «من بیانیه» هستم و ظاهر آيه نيز همين را میرساند؛ زيرا در آيه سخن از پيشگامان و دنباله روان است، سپس پیشگامان را تبیین میکند که توده ای مهاجران و انصار هستند.
پس از ذکر این سه گروه خدای متعال فرموده که «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» یعنی هم خدای متعال از آنها راضى و خوشنود است و هم آنها از خدا راضى و خوشنود شدهاند. رضايت و خوشنودی خداوند(ج) از آنها به خاطر ايمان، هجرت، نصرت دین خدا و اعمال نیک است و رضایت و خشنودى آنان از خدا(ج) به خاطر پاداشهای عالی و برتر و بااهمیتی است که به آنان ارزانى میدارد. هرچند اظهار رضایت الهی همه مواهب و نعمتهای وی را در بردارد؛ اما به گونهی تأکید بیانی، در آخر آیه نعمتهای گوناگون و موهبتهای مختلف را بیان میفرماید و سرانجام آن را پیروزی بزرگ میشمارد: «ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».
پسازاین اظهارنظر خدای متعال و اعلان رضایت او از صحابه ویاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم، کسانی که بنا بر مشاجرات پیشآمده در میان صحابه، جرئت میکنند و لب به گستاخی میگشایند و حتی گفتار و رفتار یاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم را مورد ارزیابی قرار داده لب به انتقاد میگشایند و فحش و دشنام میدهند، درواقع اینها از یکسو با بدگمانی و کجبینی و تنگنظریشان، اثبات میکنند که از تابعان و دنباله روان نیکوی یاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم نیستند و از سوی دیگر قلوب مسلمانان را نسبت به آن پروانگان عاشق راستین شمع وجود پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم، جریحهدار میکنند؛ زیرا من معتقدم که اظهارات خدای جهانیان و عالم کون و مکان در این آیه، فوق همه دلالتها و اظهارات است، چون خدای متعال برای صحابه ویاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم بدون قید و شرط و برای تابعان آنان با قید «احسان» اظهار رضایت و خوشنودی نموده است.
مصعب بن سعد رحمه الله میفرماید: امت سه گروهاند که دو گروه از آنان «مهاجرین و انصار»، درگذشتهاند و اکنون یک گروه باقیمانده است (تابعان به احسان یعنی کسانی که با صحابه کرام محبت و دوستی میکنند و به عظمت آنان قائلاند)؛ پس شما ای مسلمانان کوشش کنید که در این گروه باقیمانده قرار داشته باشید. (محمد شربینی شافعی، السراج المنير في الإعانة على معرفة بعض معاني كلام ربنا الحكيم الخبير، ج4 ص250)
پس مسلمانان در اتباع راستین از پیشگامان مسلمان و یاران با وفای پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم، جایگاه اخوت و برادری خود را نسبت به پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم ثابت کنند؛ زیرا به تعبیر حدیث پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم، تابعان و دنباله روان نیکوی صحابه، در واقع برادران پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم هستند. در حدیثی به روایت ابوهریره رضیاللهعنه، پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم این دنباله روان به نیکویی از صحابه را برادران خود تلقی میکند و در اشتیاق دیدار آنان است، چنانکه میفرماید:
«وَدِدْتُ أَنِّي قَدْ رَأَيْتُ إِخْوَانَنَا. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَلَسْنَا إِخْوَانَكَ؟ قَالَ: بَلْ أَصْحَابِي، وَإِخْوَانُنَا الَّذِينَ لَمْ يَأْتُوا بَعْدُ، وَأَنَا فَرَطُكُمْ عَلَى الْحَوْضِ؛ دوست داشتم برادرانم را ببینم. صحابه گفتند: ای پیامبر خدا! آیا ما برادرانت نیستیم؟ فرمود: نخیر، شما یاران من هستید، اما برادرانم کسانی اند که تا هنوز نیامدهاند و من پیشگام شما بر سر حوض کوثر هستم». (ابن حبان بستی، صحیح ابن حبان، ج3 ص321)
در حدیثی به روایت عوف بن مالک اشجعی رضیاللهعنه میفرماید: «وَإِخْوَانِي قَوْمٌ يَجِيئُونَ مِنْ بَعْدِي؛ برادرانم کسانی اند که پسازاین میآیند». (ابوبكر محمد كلاباذی، بحر الفوائد، ص375)
در روایت دیگری از عوف بن مالک اشجعی رضیاللهعنه میفرماید: «ولكن قوما يجيئون من بعدكم، يؤمنون بي إيمانكم، ويصدقوني تصديقكم، وينصروني نصركم، فياليتني لقيت إخواني؛ ولی برادران ملتی هستند که بعداً میایند، همانند شما به من ایمان میآورند و همانند شما تصدیق میکنند و همانند شما مرا نصرت و یاری میکنند، ایکاش! برادارانم را میدیدم». (ابن حجر عسقلاني، المطالب العالية، ج12 ص54)
پس در فاز اخوت و برادری واقعی پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم، صادقانه در تمامی مسایل، با ایمان عمیق، عزم راسخ اطاعت، اراده آهنین و عشق سوزان پیروی، با استقبال خطرات مرگ و قتل و کشته شدن و شکنجه و آزار، با فداکاری جان و مال و عزت و منال، با استقبال ناسزاگویی و اتهام، در این برههای زندگی نابسامان امت اسلامی، از پیشگامان اسلام متابعت و پیروی راستین کنید. از یکسو اخوت و برادری را نسبت به پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم که در اشتیاق دیدار شما است، ثابت کنید و از سوی دیگر در این وضع ناهنجار جامعه مسلمانان، همانند پیشگامان، پایههای انقلاب و حرکتهای اصلاحگرانهی عدالتزا را بر دوش بکشید و ضمن وفاداری به پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم ویاران پیشگام انقلاب آفرین وی، انقلاب عدل بیافرینید و عنوان «تابعين به احسان» را در این زمانههای واپسین اسلام از آن خود کنید؛ و همانند «تابعان» پیشین، پيامبر صلیالله علیه وآله وسلم را نديده علوم و دانشهای اسلامى را وسعت ببخشيد و همانند فداکاریها و جانبازیهای آنها درراه اسلام قدم گذارید و توجه جدی کنیم که «تبعیت به احسان» ما ادعای درون خالی و در دایره حرف و خودبینی نباشد؛ چون ایمان بدون عمل واقعی متحقق نمیگردد؛ بلکه تبعیت و پيروى فكرى و عملى همگام و همهجانبه باشد؛ زیرا ميزان شخصيت اشخاص نیک در فضای پاک آیه مبارکه بالا، ايمان و عمل صالح با تبعیت راستین از شاخصههای چون هجرت و نصرت، از یاران پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم است و تا وقتی که زیر این عناوین و متصف با آن مواصفات و شاخصهها قرار داشته باشیم، مورد رضایت و خوشنودی خدا قرار داریم و در غیر آن از زیر چتر رضایت و خوشنودی خدا خارج هستیم.
رحمت خدا بر آن پیشگامان راستین، مهاجران و انصار نخستین، آنهای که با همه سختیها با آغوش باز درخت اسلام را آبیاری کردند؛ پروردند و به ثمر رساندند و با تمام وجود از آن دفاع کردند و در همهچیز آن را از خود مقدم داشتند!