اجتماعی

شکست هتلر در جنگ جهانی دوم

آلمان کشوري‌که مقصر جنگ جهاني اول شناخته شد براي انعقاد صلح با متفقين معاهده ورساي را امضا کرد. با امضاي معاهده ورساي حدود سيزده در صد قلمرو پيش از جنگ آلمان، ده در صد جمعيتش، هفتادوپنج در صد کانه‌هاي آهن و بيست و پنج در صد با کيفيت ترين معادن ذغال سنگ آنرا گرفت. همچنان کاهش نيروي نظامي آلماني، گرفتن حق ساخت جنگ افزارهاي تهاجمي، دادن افزار هاي تهاجمي آلمان به کشور هاي متفقين از مواردي که در معاهده ورساي ذکر شده بود بالاي آلمان تحميل گرديد.

پوهنیار سمونوال سید محمد(رحیمی)

چکيده:

آلمان کشوري‌که مقصر جنگ جهاني اول شناخته شد براي انعقاد صلح با متفقين معاهده ورساي را امضا کرد. با امضاي معاهده ورساي حدود سيزده در صد قلمرو پيش از جنگ آلمان، ده در صد جمعيتش، هفتادوپنج در صد کانه‌هاي آهن و بيست و پنج در صد با کيفيت ترين معادن ذغال سنگ آنرا گرفت. همچنان کاهش نيروي نظامي آلماني، گرفتن حق ساخت جنگ افزارهاي تهاجمي، دادن افزار هاي تهاجمي آلمان به کشور هاي متفقين از مواردي که در معاهده ورساي ذکر شده بود بالاي آلمان تحميل گرديد.

آلمان با آغاز جنگ جهاني دوم توانست با شکست اين معاهده نه تنها موقعيت هاي از دست رفته را دو باره بدست آورد بلکه اروپا و آسيا را تسخير کرد و در اين نبرد خونين جايگاه آلمان را در قطارکشورهاي تاريخ ساز، ارزشمند گردانيد.

به دليل ضعف دررهبري هتلرو ورود نا به هنگام بعضي کشور هاي ديگربه جنگ، هتلرنتوانست به آرزوي بزرگش نقطه پايان دهد. اما با پيروزي شوروي وقت و بدست آوردن جسد سوخته هتلر به جنگ جهاني دوم نقطه پايان گذاشته شد. و جهان به يک آرامش نسبي دست يافت.

درين نبشته عوامل شکست هتلر در جنگ جهاني دوم، چالش هايي که سر راه هتلرقرار گرفت واسرار مرگ هتلرکه به جهان يک معما باقي ماند بررسي شده.

مقدمه

جهان کنوني که ما در ان زيست مي‌کنيم شاهد تغييرات و تحولات گوناگوني طي قرون متمادي بوده البته اين تغييرات درعرصه هاي گونه گون؛ چون: فرهنگي، علمي، اجتماعي، اقتصادي، ديني، سياسي و… مي‌باشد. يکي از اين تغیيرات و تحولات جنگ جهاني دوم بوده که انگيزه اين جنگ همانا معاهده ورساي که بالاي آلمان تحميل گرديده بود و آلمان را به جهانيان به يک اسيرجنگي معرفي کرد، شکل مي‌گيرد.

به طور اساسي مي‌توان ريشه جنگ دوم جهاني را در جنگ جهاني اول جستجوکردو با شکست سه محوريعني امپراتوري اتريش مجارستان، امپراتوري عثماني و امپراتوري آلمان در جنگ جهاني اول سياست هاي سختگيرانه اي از سوي دولت هاي پيروزجنگ جهاني اول به اين کشور ها تحميل شد. بخش‌هاي متعددي از خاک اين کشورها به کشورهاي همسايه بخشيده شد و از تجزيه امپراتوري اتريش، مجارستان کشور هاي نوي متولد شدند.

از سوي ديگر در آلمان رشد ملي گرايي افراطي به دليل سياست هايي که متفقين به وسيله معاهده ورساي به آلمان تحميل کردند زمينه رشد نازيسم را فراهم آورد. بر اساس معاهده ورساي آلمان 13در صد از خاک خود را از دست داده بود و هيچ مستعمره‌اي نداشت.

همچنين غرامت سنگيني به آلمان تحميل شده بودو دولت تازه تاسيس جمهوري وايمارمي‌بايست اين غرامت را از درآمد هاي ملي به متفقين پرداخت نمايد. از سوي ديگرجنگ داخلي در روسيه باعث تشکيل شوروي شده بود.

جمهوري تازه تاسيس وايمار درآلمان به دليل نزاع ميان مخالفان و موافقان هيچگاه موفقيت چشمگيري بدست نياورد. درايتاليا بنيتوموسوليني يک حکومت فاشستي را به وجود آورده بود. موسوليني يک سياست خارجي تهاجمي رادرپيش گرفت ودرپنج مرحله به الجزايرو چند کشور ديگرافريقايي حمله کرد. درآلمان حزب نازي به رهبري ادولف هتلر توانست در يک رايگيري عمومي به پيروزي در انتخابات رايشتاک دست يابد و توسط پاول فون هيندنبورگ رئيس جمهور وقت آلمان به عنوان صدر اعظم انتخاب شود. هتلرپس از ماجراي اتش سوزي رايشتاک تمامي احزاب آلمان را لغو و يک حکومت تک حزبي را ايخاد کرد.

هتلر به تدريج سعي در کنار گذاشتن معاهده ورساي داشت و در ادامه اين سياست منطقه راينلند را به آلمان ضميمه کرد.وبا واکنش مهمي از سوي کشورهاي متفق مواجه نشد.

روند جنگ در اروپا به نحوي پيش رفت که آلمان نازي و متحدانش تصميم به حمله شوروي گرفتند. نام عمليات حمله به شوروي نبرد (بارباروسا) نهاده شد. اين عمليات با مشارکت عمده آلمان نازي، ايتاليا، روماني، فنلاند و سايرمتحدين عليه شوروي انجام پذيرفت.

نتيجه جنگ جهاني دوم در چهار سالي که از پيامد، 27 میليون از مردم شوروي را به کام مرگ کشاند يعني روز 18 هزار نفر.

پس از جنگ دولت شوروي حکومت هاي کمونست وابسته به مسکو را در کشور هاي اروپاي شرقي ايجاد کرد.شوروي درکنفرانس پتسدام توانست امريکا و بريتانيا را راضي کند تا با ضميمه ساختن بخش شرقي لهستان به شوروي و ضميمه ساختن بخش‌هاي از شرق آلمان به لهستان موافقت کند. کل رقم کشته شدگان جنگ جهاني دوم که مرگبار ترين نبرد تمام تاريخ است، بين 50 تا 70 میليون نفر تخمين زده مي‌شود. اين جنگ را از لحاظ هزينه به جنگ چهارتريليون دالري موسوم شده است.

درين نبشته با طرح سوال اصلي (عوامل شکست هتلردر جنگ جهاني دوم) سعي به عمل آمده تا با مراجعه به اسناد و رويداد هاي تاريخي، عوامل و اسبابی که باعث شکست هتلر شده ريشه يابي گرديده و به تبين حقايق در اين راستا پرداخته شود.

ادولف هتلر!

ادولف هتلر(زاده 20اپریل 1889 – درگذشت 30 اپریل 1945) رهبرکاريزماتيک حزب ملي سوسياليست کارگران آلمان (حزب نازي) بود. او بين سالهاي1933 تا 1945 صدراعظم آلمان و از 1934 به بعد، همزمان در مقام پيشواي رايش آلمان بزرگ نيزحکومت کرد. وي در يک خانواده اي آلماني زبان در اتريش متولد شد. هتلر به عنوان يک کهنه سرباز نشان دارجنگ  جهاني اول در سال 1920 به حزب نازي پيوست و درسال 1921 به رياست ان رسيد. او در سال 1923 به خاطر شرکت در کودتاي نا فرجام معروف به ( کودتاي اب جو فروشي مونيخ) به تحمل 5 سال زندان محکوم شد و درهمين دوران کتاب نبرد من را نوشت. او پس از ازادي از زندان، با ترويج ايده هاي ملي گرايي، ضد کمونستي، يهود ستيزي و ايراد سخنراني هاي پرشوربر ضد پيمان ورساي، حامان بسياري در کشور آلمان بدست اورد. هتلر درسال 1933 به مقام صدراعظمي رسيد. مجموعه ي ارتشي – صنعتي آلمان در زمان صدارت وي توانست قواي تحليل رفته ي اين کشور را باز سازي کرده و انرا تبديل به يکي از قدرت هاي بر تر اروپا در زمان خود کند. هتلر سياست خارجي خود را با هدف سياست لبنسراوم دنبال نمود و يکي از دلايل نخست وعمده وقوع جنگ جهاني دوم تهاجم به لهستان در 1939 بود که درنتيجه بريتانيا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگي که بين دو قدرت نيروهاي محورو نيرو هاي متفقين در گرفت و در طي اين مدت اروپا و همچنان ساير نقاط دنيا شاهد ويراني ها و تلفات بسيار بود. اگرچه درعرض سه سال، آلمان و نيرو هاي متحدش بيشتر مناطق اروپا، بخش هاي قابل توجهي ازافريقا، شرق اسيا واوقيانوسيه را اشغال کردند، اما نيرو هاي متفقين از سال 1942 به بعد، ازانان پيشي گرفت و درسال 1945 رايش آلمان بزرگ را ازهرسو محاصره نمودند.

هتلر در 29 اوريل 1945 در روز هاي پاياني نبرد برلين با اوا براون که براي سالهاي طولاني معشوقه ي او بود ازدواج کرد. در 30 اوريل، يعني يک روز پس از ازدواجش، به همراه همسرش خود کشي کرد.

ادولف هتلرحدود ساعت 6:30 بعد ازظهر 20 اوريل 1889 درمسافر خانه ي در شهرمرزي و کوچک به نام (بران آئوام اين) دراتريش بين مرز اتريش و امپراتوري آلمان زاده شد. پدراو الويس هتلر1837-1903 يک کارمند پائين رتبه گمرک بود. او شش بچه به دنيا اورد. تنها ادولف که دومين فرزندش بود،وخواهرکوچکش پاولادرکودکي زنده ماندند. هنگاميکه هتلرسه ساله بود خانواده او به ايالت باواريا درجنوب آلمان مهاجرت کردند. درسال1894 خانواده هتلربه نزديکي شهر لينزمهاجرت کردند و تا زمان بازنشستگي پدرهتلردرانجا ماندند، درين دوره هتلربه عنوان کودک خستگي نا پذيربه بازي و درس در مدرسه اي نزديک به خانه مشغول بود. برادراو(ادموند) براثربيماري سرخک در 2 فوريه 1900درگذشت واين اتفاق تاثيري دايمي درهتلرايجاد کرد واعتماد به نفس هتلررا تا حدود بسياري تضعيف کرد. و باعث شد ادولف هتلرگيچ خلق شود و همواره با پدر خود بحث هاي طولاني داشته باشد. روابط هتلر با مادرش بسيارخوب و صميمانه بود واين کاملا برعکس روابط او با پدرش بود که معمولا اورا کتک ميزد. با اينکه هتلرعلاقه مند بود به رشته هنربپردازد ولي پدروي او را به مدرسه فني فرستاد. هتلر بعد ها در کتاب نبرد من اعتراف کرد که (اميدوارم بتوانم چند سال عقب افتادگي که پدرم به من تحميل کرد را جبران کنم) هتلر حتي در زمينه سياسي هم با پدرخود اختلاف داشت، پدرهتلر مرد معتقد به امپراتوري اتريش بود اما هتلر خود و اتريش را جزء آلمان و امپراتوري روم باستان ميدانست.پس از مرگ پدر هتلردر 3 ژانويه1903  وي مدرسه فني را ترک کرد. ادولف هتلردر کتابش نبرد من، لحن مودبانه در باره پدرش دارد، به هر حال او اظهار ميکرد تصميم جدي که براي نقاش شدن داشت باعث اختلاف نظرات بسياري در ميان آنها شده بود.

ازسال 1905به بعد هتلردر يک پرورشگاه بوهيمي زندگي ميکرد و مادر ش را تحت حمايت خود داشت.اودوبارازموسسه هنرهاي زيباي وين(1907- 1908) به خاطر عدم صلاحيت در نقاشي مطرود شد. به او گفته شد که توانايي هايش بيشتردر زمينه معماري کاربرد دارد. وي در خاطراتش که نمايانگرمجذوبيتش به همين موضوع است مي گويد:

هدف من از اين سفربررسي گالري موزه کرت بود. اما کمي بعد ازاينکه به تابلويي دقت ميکردم متوجه مي شدم چيزي است که توجه مرا به سوي خود جلب مي کند، و ان خود موزه بود. از صبح تا نيمه شب، توجه ام از موضوعي به موضوع ديگرعرض ميشد اما اين ساختمان موزه بود که بيشترين توجه من روي ان متمرکز شده بود.

بنا به سفارش ريس اموزشگاه، وي متقاعد شد که مسير تحصيلي اش را تغيير دهد، ولي وي تحصيلات لازم براي معماري را نگذرانده بود:

بالاخره بعد ازمدتي تلاش يک مهندس شدم، بقيه راه مشکل که در مدرسه ريشويل از دست داده بودم در اثر کوشش ها و تمرين هاي ده ساله تا اندازه اي جبران شد و هنگامي که بعد از مرگ مادرم دو مرتبه به وين امدم، اين بار اقامت من چندين سال طول کشيد حالت ارامش و تصميم جدي در خود احساس کردم و کم کم غروراوليه ام بيدار شد و مصمم شدم که خود را به جايي برسانم. در 21 دسامبر1907 مادرش کلارا هتلر با يک مرگ درد ناک براثرسرطان سينه درسن47 سالگي فوت کرد.هتلر از طريق دادگاهي در لينزتمامي سهمش از ارث پدري خود را به خواهرش پاولاهتلرواگزار کرد، ادولف در 21 سالگي ثروت يکي ازعمه(خاله) هايش شد، او به عنوان يک نقاش دروين مشغول کار شد. او از روي کارت پستالها طرح ميکشيد و به کاسب ها و گرد شگرها مي فروخت. تا قبل ازجنگ جهاني اول وي حدود 2000 تابلوي اينچنيني نقاشي کرد. بعد ازدومين بار اخراج از موسسه هنرهاي زيبا هتلر دچارفقرمالي شديدي شد. در 1909 وي به دنبال سرپناهي ميگشت و در 1910در خانه اي که براي کارگران فقيردر نظر گرفته شده بود مسکني گزيد. مخالفت با يهود ريشه عميق درفرهنگ کاتوليک هاي اتريش داشت، وين داراي يک جامعه بزرگ يهودي، شامل بسياري ازيهودي هاي ارتدکس اروپاي شرقي بود، هتلر معتقد بود يهوديان دشمنان نژاد ژرمن و باعث بدبختي و عقب ماندگي کشورش اتريش بودند. زمانيکه هتلردر وين زندگي ميکرد به دقت اوضاع سياسي و رفتاراحزاب مختلف را زير نظرمي گرفت و رفتار هاي احزاب را بررسي ميکرد. وي پس از بررسي احزاب اتريش به اين نتيجه رسيد که تنها حزبي ميتواند به قدرت کامل دست يابد که بتواند تظاهرات عظيم خياباني را به نفع خود سازماندهي کند. واحساسات وهيجانات مردم را دراختيار بگيرد. وهمچنين پشتيباني دست کم يکي از سه نيروي اصلي کشوريعني ارتش، کليسا و يا شخص اول مملکت (ريس جمهور اتريش) را با خود داشته ياشد. هتلر اين تجربيات را در راه به قدرت رساندن حزب نازي به خوبي بکارگرفت. وي در کتاب خود نبرد من مي نويسد که استدلال هاي منطقي و جملات اديبانه نيستند که تاريخ را مي سازند بلکه خطابه هاي تحريک کننده هيجانات مردم هستند که مسير تاريخ را تعين مي کنند. درسال 1913، هتلرازاتريش- مجارستان به مونيخ آلمان نقل مکان کرد. اما چون براي کشورش خدمت سربازي انجام نداده بود توسط پوليس مونيخ دستگيرو سپس به کشورش بر گردانده شد اما هتلراز خدمت سربازي معاف شد و توانست بار ديگر به مونيخ برگردد.

جنگ جهاني اول:

دراوت1914جنگ جهاني اول اغازوهتلربراي لشکرباواريا داوطلب شد.اويک سرباز وظيفه فعال بود که به عنوان پيغام اوردر فرانسه و بلژيک درمعرض ديد اتش دشمن خدمت کرد. اگر چه خدمت هتلرقابل تقدير بود ولي بخاطراين که تابعيت آلماني اومفقود شده بودهرگزبه بالا ترازسرجوخه ترفيع نيافت. او دو بار براي شجاعت درجنگ نشان مدال صليب اهني درجه دو در دسامبر1914، و مدال صليب اهني درجه يک که به ندرت به سر جوخه ها اعطا ميشود ، در اوت 1918را در يافت کرد. در مدت جنگ هتلر يک آلماني ملي گرا شد، هر چند او تا سال1932 تابعيت آلماني نداشت. او در مدت خدمت سربازي اش نقاشي هاي روز نامه ارتش را نيزمي کشيد اما درسال1916 ازناحيه پاي چپ دچارزخمي شد و مدال جانبازان را نيز دريافت کرد. و پس ازبهبودي دو باره به جبهه بازگشت. وقتيکه مردم اعتقاد به شکست نا پذيري ارتش قدرتمند امپراتوري آلمان داشتند، اما آلمان در نوامبرسال1918 در جبهه غرب تسليم شد. هتلر با شنيدن خبر تسليم شدن آلمان، دچارشوک شديدي شد. او دران زمان به خاطرمصدوميت حمله شيميايي به وسيله گاز خردل در بيمارستان صحرايي بود و به طور موقت دچار نا بينايي شده بود. مانند بسياري از ميهن پرستان، ملي گرايان، او سياستمداران غير نظامي، يهوديان و کمونيست ها را در تسليم شدن آلمان مقصرميدانست.

پس از جنگ جهاني اول:

نتيجه جنگ جهاني اول براي آلمان شکست فاجعه باربود، کشورهاي پيروزمند بريتانيا و فرانسه در عهد نامه ورساي شرايطي بسيار سخت و خفت بار را به اين کشور تحميل کردند، با شکست رايش دوم درجنگ جهاني اول ، در آلمان به سبک امريکا، جمهوري وايمارتشکيل شده بود. پس از جنگ جهاني اول آلمان در بحران غرق بود. در جامعه اي که لايه هاي گسترده مردم با بيکاري و فقر روبرو بودند. هتلر مانند بسياري از هم نسلان خود تسليمي آلمان را رد ميکرد و شکست آلمان را نتيجه اتحاد يهوديان و کمونيست ها مي دانست و خواهان جبران ان بود.هتلرمرام سياسي خود را به روشني در کتاب نبرد من تشريح کرده است.

نتيجه گيري:

بعد ازغوروبررسي همه جانبه پيرامون عوامل شکست هتلربه اين نتيجه رسيده که شکست يک اتفاق نيست بلکه وابسته به يک سلسله عوامل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و غيره بوده که تاثير گذاشته و شکست به وجود مي ايد. قسميکه از نامش معلوم است جنگ ولو که به هر پيمانه باشد باعث تخريب وعقب ماني شده خلاصه ضربه به همه ابعاد جامعه بوده ميتواند، از ابعاد؛ چون، سياسي، فرهنگي، اجتماعي واقتصادي ياد کرد.

هتلربا اغازجنگ جهاني دوم نه تنها معاهده ورساي را از بين برد بلکه اروپا واسيا را نيز تسخيرکرد، همچنان طوريکه درکتاب خود بنام (نبردمن) ذکرنموده بود پيرامون برتري نژادژرمن ثابت ساخت. اما به خاطر اغاز جنگ جهاني دوم در تاريخ مسول مرگ شصت مليون نفردر جهان شناخته شد. که حتي کشور آلمان به خاطر اين در تلاش است تا اسم هتلر را از صفحه تاريخ حزف نمايد تا هيچگاه آلمان را کس به اين تاريخ سياه ياد نکند. دولت هتلر خيال ايجاد امپراطوري گسترده و نويني را در(فضاي حياتي) اروپاي شرقي در سر مي پروراند. اما توسعه طلبي بيش ازحد، منصوب کردن خود به عنوان فرمانده کل قوا، عدم تصرف مسکوو حرکت به سمت جنوب شوروي ، سياست بدون عقب نشيني، نا ديده گرفتن پيشنهادات ژنرال هاي ارتش از جمله عوامل مهم بود که براي هتلرلذت تلخ شکست را نوشاند. بنده به دليل اهميت موضوع لازم ديدم تا مقاله خود را تحت عنوان (عوامل شکست هتلردر جنگ جهاني دوم) به رشته اي تحرير در اورم تا باشد که از اين طريق خدمت را براي هموطنان عزيز خويش ارايه نموده باشم و از طرف ديگرميتواند در حجم توليدات تحصيلي و تعليمي کشوربيفزايد.

منابع:

1 نوشته آدولف هتلرترجمه عنايت کتاب نبرد من چاپ بيست ويکم سال1390

2 مرد ديکتاتور

3 جنگ جهاني دوم1939- 1945

4 تاريخ سياسي جهان

5 نورمن اوهلرنوسنده کتاب ” حملات رعد اسا: مواد مخدردر ارتش نازي

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *