اجتماعی

دلیل گسترش فقر؛ کمبود زمینۀ کار در کشور

کمبود زمینه کار و اشتغال یکی از دلایلی گسترش دامنه فقر در کشور دانسته می شود، با کاهش کمک های نهاد های بین المللی گراف فقر سیرصعودی خود را پیموده است.

عبدالحلیم باخرد
کمبود زمینه کار و اشتغال یکی از دلایلی گسترش دامنه فقر در کشور دانسته می شود، با کاهش کمک های نهاد های بین المللی گراف فقر سیرصعودی خود را پیموده است. هرچند دیده شده است که در طی سالیان متمادی این کمک ها آن گونه ای که انتظار می رفت، نتوانست در ریشه کن کردن فقر کشور مؤثر تمام شود، بل دیده شد، با این کمک ها خانواده های فقیر و نیازمند بگونه ای مقطعی و گذرا می توانستند مایحتاج زندگی خود را مرفوع سازند و حتا گفته می شد به دلیل نبود شفافیت در توزیع آن ، بسیاری از خانواده های فقیر ونیازمند نتوانستند از آن مستفید گردند. از این رو نیاز است که نهاد های کمک کننده تلاش ورزند تا با استفاده از این کمک ها کارگاه هایی را به هدف ایجاد زمینه کار برای افراد بیکار و خانواده های فقیر در نقاط مختلف کشور ایجاد نمایند تا افراد فقیر و بیکار بتوانند در بدل کار بگونه ای دوامدار یک درآمد ثابتی را داشته باشند که این می تواند روی اقتصاد خانواده های فقیر اثر گذار باشد. راه اندازی چنین برنامه ها از سوی نهاد های کمک کنندۀ بین المللی در سراسر کشور به هدف ایجاد زمینه کار می تواند روی بهبود وضعیت زندگی باشندگان این سرزمین اثر مثبتی را داشته باشد و از به هدر رفتن آن جلوگیری گردد. اما، با تأسف امروز نهاد های کمک کننده به دلایلی مسایل سیاسی کمک های خود را کاهش دادند و حتا قطع نمودند که این توانسته است اثر نامطلوبی را روی وضعیت زندگی بسیاری از خانواده های فقیر و نیازمند بگذارد. از این رو، نیاز است که در شرایط کنونی نهاد های کمک کنندۀ بین المللی باید کمک های خود را هرچه زودتر به هدف بهبود وضعیت زندگی خانواده های بی بضاعت در سراسر کشور ادامه دهند تا خانواده های فقیر بتوانند از این طریق مخارج زندگی خود را تأمین نمایند. آگاهان امور براین باور اند که نباید نهاد های بین المللی کمک کننده، کمک های خود را سیاسی سازند، بل که نیاز است نظر به وضعیت بد اقتصادی کمک های خود را به مردم افغانستان بیشتر سازند تا خانواده های فقیر بتوانند با دریافت آن نیازهای اولیۀ خود را از این طریق مرفوع سازند. اما درصورتی که نهاد های بشردوستانه روی وضعیت بد اقتصادی توجه ننمایند می تواند دامنه ای فقر و بیکاری در کشور گسترده تر گردد. بنابراین، نیاز است درشرایط کنونی، نهاد های کمک کننده، کمک های خود را به افغانستان بیشتر سازند. از جانب دیگر، نهاد های مسئول نیز باید برنامه های را به هدف اشتغالزایی در سراسر کشور روی دست گیرند تا زمینه و فرصت کار برای افراد بیکار در نقاط مختلف کشور مساعد گردد تا بیکاری و گراف فقر در کشور کاهش یابد. جا دارد گفته شود راه اندازی برنامه های اشتغال زایی بدون کمک نهاد های کمک کننده درسراسر کشور ناممکن خواهد بود، از این رو نیاز است که دست اندرکاران امور به هدف بهبود وضعیت اقتصادی باشندگان این سرزمین طرح ها و برنامه های را برای ایجاد زمینه ای کار در داخل کشور برای افراد بی بضاعت و بیکار روی دست گیرند تا افراد بیکار و بی بضاعت بتوانند در نقاط مختلف کشور صاحب کار شده و یک درآمد ثابت و دوامدار را داشته باشند تا بتوانند با آن مصارف زندگی خود را تأمین نمایند. اما تااکنون دیده می شود که نهاد های مسئول در این زمینه کدام برنامه ای روی دست نگرفته اند که این توانسته است با گذشت زمان به تعداد افراد بیکار در سراسر کشور بی افزاید و سبب آن گردد که بسیاری ها به هدف تأمین مخارج زندگی خانوادۀ خود راه مهاجرت را در پیش گیرند. همین گونه، استخدام قشر تحصیل کرده و درس خوانده در نهاد های دولتی می تواند سبب کاهش نرخ بیکاری در کشور گردد، جذب نیروی بشری تحصیل کرده و مجرب در نهاد های دولتی می تواند روی بهبود امور اداری کشور اثر مثبتی را داشته باشد و نهاد های مسئول بخوبی بتوانند مسئولیت های خود را انجام دهند ازجانب دیگر، راه اندازی پروژه های بزرگ ملی، توسعوی و زیربنایی می تواند زمینه کار را برای بسیاری از افراد نیازمند مساعد سازدراه اندازی برنامه های زیربنایی می تواند دورنمای بهتر را برای افغانستان ترسیم نماید و باعث ثبات اقتصاد کشور گردد. قابل تذکر است که راه اندازی برنامه های زیربنایی تنها از طریق تشویق و ترغیب سرمایه داران داخلی و خارجی به هدف سرمایه گذاری در کشور امکان پذیر است که از جمله می توان به مدیریت آبهای جاری و استفاده بهتر ازاین آبها در امور کشاورزی و تأمین برق مورد نیاز باشندگان مناطق مختلف کشور و مدیریت درست منابع طبیعی که می توان از آن بعنوان سنگ بنای اقتصاد کشور نام برد، اشاره کرد. این نکته را نباید فراموش کرد، افغانستان تا زمانی که نتواند به خود کفایی دست یابد، نیازمند کمک های بیرونی خواهد بود، پس چه خوب است، کارگذاران امور بیشتر تلاش نمایند تا برنامه های بزرگ ملی و توسعوی را راه اندازی نمایند تا ما بتوانیم به خود کفایی دست یابیم و نیازمند کمک های بیرونی نباشیم، در این صورت است که افغانستان خواهد توانست از یک کشور مصرفی به یک کشور تولیدی تبدیل گردد. درصورتی که روی برنامه های توسعوی، ملی و زیربنایی کارصورت نگیرد مشکل خواهد بود که بتوان جلوگسترش فقر را گرفت و نرخ بیکاری را پائین آورد. آگاهان امور براین باوراند استفاده درست از منابع بشری و منابع طبیعی می تواند در به حرکت در آوردن چرخه اقتصاد کشور مؤثر تمام شود وچنین اظهار نظر می نمایند، درصورتی که، دست اندرکاران امور بتوانند با برنامه ریزی دقیق از منابع طبیعی و بشری استفادۀ درست نمایند، امکان آن وجود دارد که افغانستان بتواند به ثبات اقتصادی دست یابد و سرپای خویش بی ایستد، اما تنها با کمک های بشری به مشکل می توان به بحران اقتصادی کشور خاتمه داد، بل می توان گفت که، ادامه این وضعیت می تواند اثر ناگواری را بروی وضعیت زندگی باشندگان این سرزمین داشته باشد. این که چگونه دست اندرکاران امور می توانند از منابع طبیعی و بشری در راستای بهبود وضعیت اقتصادی باشندگان این سرزمین استفاده نمایند، پرسشی است که پاسخ آن با گذر زمان واضح خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن