محمد نسیم عمری
ما در عصر وفورِ ارتباطات جمعی به سر میبریم؛ در واقع، میتوان گفت: در دورانی زندگی میکنیم که شیوههای تأثیرگذاری بر اندیشه و تفکر هر گروه نه بهمنظور تهدید و تطمیع بلکه بهمنظور متقاعدسازی و قناعتبخشی متعدد است و یکی از مؤثرترین آنها رسانههای دستجمعی میباشد.
امروزه رسانهها بستر طرح مسائل عمومی زندگی را در سطح ملی و بینالمللی فراهم کرده دستیابی به موضوعات متنوع را تسهیل کرده است.
اختراع و توسعهی رسانههای جدید و مطرحشدن نظریههای مرتبط با آن و به تبع آن، شرایط اجتماعی هر دوره، نگاههای تازهای را درخصوص تعامل دین و رسانه بهوجود آورده است.
تصاویر ضد و نقیضی که از هویتهای ملی، قومی، نژادی و فرقهای در رسانهها ترسیم شده است، نهتنها عمدهترین مانع و دستانداز شکلگیری هویت منسجم اسلامی در هر دو سطح ملی و بینالمللی است، بلکه تأثیر مخربی روی عقاید و ارتباطات مردم گذاشته بسیاری از جوانان را دچار تردید کرده است.
رسانه، اسم آله و از مصدر رسانیدن است و بهمعنای وسیلهی رسانیدن بهکار میرود. در اصطلاح علوم ارتباطات اجتماعی، مقصود از رسانه، وسیلهی رساندن پیام از پیامدهنده به پیامگیرنده است. امروزه این وسایل جزء جدانشدنی زندگی ما شده است.
برای شناخت بهتر و بیشتر، میتوان آنها را به رسانههای سنتی، مدرن و نوین تفکیک کرد.
در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی؛ اینترنت، تلویزیون، رادیو، روزنامهها و مجلهها با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادلهی افکار عمومی، در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را بهعهده دارند؛ چنانکه بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را عصر ارتباطات نام گذاشتهاند که گسترهی جهان را بهاندازهی یک دهکده بلکه یک اتاق کوچک نموده اطلاعاتش را در دسترس قرار داده است.
به جرأت میتوان گفت که قرن حاضر قرن غلبه و سیطرهی بازار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی است و شکست و پیروزی ایدیولوژیها، عقاید و آرمانهای ملی، مذهبی و تحقق آرمانهای انسانهای ملل جهان تا حد زیادی وابسته به میزان توفیق در تحصیل ابزار پیشرفتهی تبلیغات است.
رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﮔﺮوهی، از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ همگرایی ﻳﺎ واﮔﺮایی ﻫﻮﻳﺖ ملی در ﻋﺼـﺮ ﺣﺎﺿﺮ است. رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ در ﺗﻜﻮﻳﻦ ﻳﺎ ﺗﻐییر ﻫﻮﻳﺖ ﻓﺮدی و جمعی ﺗﺄﺛیر ﺷـﮕﺮف دارند؛ زﻳـﺮا رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﺑﺎﻓﺖ ﻧﻤﺎدﻳﻦ زﻧﺪگی اﺟﺘﻤﺎعی ﻣﻌﺎﺻﺮ را ﺗﺸکیل میدﻫﻨﺪ.
کارﻛﺮد رﺳـﺎﻧﻪ ﺑﺮﻗـﺮاری ارﺗﺒﺎﻃﺎت، ﺑﺮﺧﻮرد آرا، اﻳﺪهﻫﺎ و ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎی ذهنی اﻧﺴﺎن، اﻳﺠﺎد ﻓﻀﺎی ﮔﻔﺖوﮔﻮ و ﺳﺎﺧﺖ اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮمی اﺳﺖ.
رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی دیجیتال ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ ﻗﺎﺑﻠـیتﻫـﺎی وﻳـﮋهای که دارند، یکی از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺴﻬیل ﻫﻮﻳﺖﻳﺎبی و ﺗﻘﻮﻳﺖ آن ﻳﺎ زﻣینهﺳﺎز ﺑﺤﺮان ﻫﻮیتی و بیگانگی اﻓﺮاد از ﻓﺮﻫﻨﮓ، ارزشﻫﺎ و ﺑﺎورهاست.
رﺳﺎﻧﻪ در ﺷـﺮاﻳﻂ ﻛﻨـﻮنی ﻋﺎﻣـﻞ ﻣﻬـﻢ ﺷـﻜﻞدهی و ﺟﻬﺖدهی، اﻧﺴﺠﺎم ﻳﺎ زوال، ﺗﺤﻜیم ﻳﺎ ﺗﻀﻌیف ﻫﻮﻳﺖ اﺳﺖ.
رﺳﺎﻧﻪ ﺑﻪﻣﻨﺰلهی ﻋﺎﻣﻞ ارﺗﺒﺎطی در دﻧیای ﻛﻨﻮنی ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﻓﺮاواﻧـی دارد؛ اﻳـﻦ ﻋﺎﻣـﻞ ارﺗﺒﺎطی نقش ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪﺳﺎزی ارزشﻫﺎ را در ﺟﺎﻣﻌﻪ دارد.
این بستر از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺒـﺎدل اﻃﻼﻋـﺎت ﻣیان ﻧﺴﻞ ﺣﺎﺿﺮ و اﻧﺘﻘﺎل آن ﺑﻪ ﻧﺴـﻞﻫـﺎی آینده، در ﻓﺮﻫﻨـﮓﺳـﺎزی و ﺑـﺮاﻧﮕیختن اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺸﺘﺮک ﻣیان اﻓﺮاد و ﺟﻮاﻣﻊ ﻧﻘـﺶ ﺣیاتی دارد.
امروزه برخلاف گذشته، رسانههای نوین در تمامی زوایای زندگی ما حضور چشمگیری دارد؛ بهگونهای که بدون بهرهگیری از آن، زندگی مختل میشود.
رسانهها بهعنوان فرد یا گروه، به گستردهترین و مهمترین مبادی معرفتی بشر تبدیل شدهاند. همچنین این ابزارها از مؤثرترین عوامل فرهنگساز به شمار میروند و در «اصلاح و فساد جامعه» نقش بسزایی دارند.
اما باید دانست تأثیر رسانهها بر فرهنگ جامعه، ناشی از چه عواملی است و چگونه باید آنها را کنترول و هدایت کرد، و چگونه از آپشنهای این فناوری در اصلاح جامعه بهره گرفت؟
تأثیر رسانهها از موضوعات جدید عصر حاضر بهشمار میرود؛ ازهمینرو، ضرورت دارد شیوههای تأثیرگذاری آنها را بهخوبی بشناسیم تا بتوانیم استفادهی بهینه کنیم و تبعات منفیشان را مهار نماییم.
در ﺷﺮاﻳﻂ ﺣﺎﺿﺮ رسانهها ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺴیاری دارد؛ ازﺟﻤﻠـﻪ:
۱نهادی بزرگ و آموزگار ﺑـﻪﻣﺜﺎبهی ﻣﺪرﺳـﻪ و پوهنتون؛
۲عامل پرورش و شکلدهی اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮمی؛
۳عامل شکلدهنده و انتقالدهندهی ﻓﺮﻫﻨﮓ؛
۴.عامل اﻃﻼعرﺳﺎنی و ﺧﺒﺮگذاری؛
۵. عامل توضیح، ﺗﻔﻨﻦ، و ﺳﺮﮔﺮمی؛
۶منبع درآﻣﺪ و ﺛـﺮوت؛
۷. اﺑـﺰار ﻣﺸـﺮوﻋیت اﻓﺮاد، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ و ﻧﻈﺎمﻫﺎ؛
۸کانون ﻣﺸﺎرﻛﺖ و ﮔﻔﺖوﮔﻮ.
ابزار ﺧﺮﻳﺪوﻓﺮوش؛
۹کانال ﺗﺮوﻳﺞ ﻛیش، آﻳین، و دﻳﻦ؛
۱۰مرجع ﺷﺎﻳﻌﻪسازی و ﺷـﺎﻳﻌﻪﭘﺮاکنی؛
۱۱معیار ﺳــﻨﺠﺶ؛
۱۲. دﺳــﺘﮕﺎه ﻋــﺎدت و اﻋﺘیاد؛
۱۳منبع ﻫﻮﻳــﺖﮔﺮایی ﻳــﺎ ﻫﻮﻳﺖﺷﻨﺎسی.
رسانهها امروز بهمثابهی چاقوی دو لبه است که اگر بیمحابا و بیپروا مورد استفاده قرار بگیرد، تیغ برّانش به گردن هر دولت و ملتی فرود میآید و زخم و درد عمیق ایجاد میکند.
تأثیر رسانهها بر هویت جوانان
رسانهها با قدرت سرسامآور و پرسرعت شان این توانایی و پتانسیل را دارند که جوامع مختلف را در دورترین نقاط دنیا هم وارد یک جریان فکری واحد و یکپارچه نمایند و برایشان خط مشی تعیین کنند و روی تصمیمات شان تأثیر بگذارند؛ بهخاطر همین ممکنبودن و زمینهداشتن، دولتهای سلطهگر غربی با اتخاذ استراتیژیهای دقیق و دوراندیشانه، از این فناوری روبهرشد بهعنوان سلاحی اثرگذار و متحولکنندهٔ افکار برای دستیابی به مقاصد شخصی و ملیشان استفاده میکنند که همانا بیگانهسازی ملتها از آرمانهایشان است که پشت دیوارِ جنگ نرم مخفی شده در کمین نشسته است.
دستاوردهای منفعتطلبانه و موفقیتهای خودخواهانهی آنان مبتنی بر نفوذی است که بر رسانهها دارند. سکانداران واقعی دنیای رسانه، برنامههایشان را با نفوذ و ورود از دریچهی اطلاعات شخصی افراد به پیش میبرند و اهدافشان را پیاده میکنند و از همین رهگذر اندیشهی ملتها و ارزشهای جامعه را تغییر میدهند و به مرور زمان افراد را با هویت فرهنگیشان بیگانه میسازند و بهجای آن، فرهنگ و باورهای غربی را بر اندام اندیشههای آنان تزریق میکنند.
رسانهها در شکلدهی هویت جوانان نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین رسانهها دستگاه انتقال عنصرها، پدیدههای فرهنگی و دگرگونسازی باورها و هنجارهای اجتماعی است؛ چنین پدیدهای سبک زندگی افراد یک جامعه را تغییر میدهد و این تغییر سبک که در خانوادهها به وقوع میپیوندد، موجب تغییر ارزشها و در نهایت سبب تغییر شیوهی تربیتی فرزندان میشود و به این ترتیب هویت آنان دچار دگرگونی خواهد شد.
رسالت رسانههای اسلامی در هویتیابی و حفظ هویت جوانان، نهادینهکردن فرهنگ اسلامی در جامعه و ارائهی الگوهای هویتی سالم به جوانان و نوجوانان است. رسانههای اسلامی باید در برابر تلاش رسانههای بیگانه که سعی در یکسانسازی هویت فرهنگی و تضعیف هویت اسلامی جوامع اسلامی دارند، از هویت مستقل و جمعی خود پاسداری کنند. به میزانی که رسانهها مسئولیت خود را در جهت حفظ هویت و ارائهی الگوهای هویتی به جوانان و نوجوانان درک کنند، میتوانند از پیامدهای منفی رسانههای مهاجم که هویت فرهنگی ما را نشانه گرفته استراتیژی بحرانآفرینی را در پیش گرفتهاند، پیشگیری کنند.
رسانههای اسلامی باید خطر چنین رسانهها و چیستی و کیستی آنها را به نسل جوان معرفی کنند و بازشناسانند. سابقهی تاریخی آنها را بررسی کنند. روی چگونگی موقعیت کنونیشان در جهان و منطقه تحقیق و تفحص کنند؟ افزایش دادهها و تأثیرات منفی ماهواره، اینترنت و دیگر رسانههای فراملیتی را گوشزد کنند و این امکان را فراهم سازند تا جوانان به هویت اصیل فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی خویش پی ببرند.
بخش مهم هویت جوانان در درون جامعه و در میان مردم شکل میگیرد؛ چنانکه کانون خانواده، مراکز آموزشی و محیط اجتماعی به وظیفهی خود در قبال اعطای شخصیت و هویت حقیقی، نسبتبه افراد تحت پوشششان خوب عمل کنند، نتیجهاش خودباوری اجتماعی، خوداتکایی، خودیابی، آزاداندیشی، اعتمادبهنفس، استقلالخواهی، عدم وابستگی، عزت نفس، رشد و توسعه و فتح قلههای کمال فردی و اجتماعی میشود؛ اما چنانچه جامعه به وظیفهاش در ساماندادن به یک هویت جمعی سالم به افراد خود نکوشد یا سستی کند، نتیجهاش وابستگی، بیهویتی، مقلد محض بودن، مأیوسشدن، افسردگی، عدم رشد و توسعه، احساس حقارت در مقابل بیگانگان، عقبماندگی، مصرفی بار آمدن و هزار مشکل اجتماعی دیگر خواهد بود.