رمز موفقیت نظام، در نزدیکی با ملت است
حکومت و نظام به هر اندازاه یی که با ملت نزدیک شود، به همان اندازه از مشکلات دور میشود و با بنبستها و چالشها خداحافظی میکند.
در دورهی جمهوریت بدنام و تقلبی، مشکل عمده این بود که میان دولت و ملت فاصلهی بزرگی وجود داشت و ملت نمیتوانستند مشکلات خود را مستقیم با حاکمان و مسئولین امور، شریک سازند.
زمامداران پیشین، تمام همّ و غم شان این بود که دالر پیدا کنند و خارجیها و خصوصاً امریکا را راضی نگاه دارند تا از سایهی حمایت بیگانگان محروم نشوند و از منصب و چوکی ذلتبارِ قدرت، فرو نیفتند.
همین بود که ملت، با گذشت هرروز از آنان فاصله گرفتند و بیزاری و انزجار خویش را از آنان، ابراز داشتند.
نظام کنونی افغانستان، برخاسته از متن ملت مجاهد و شهید پرور افغانستان است، باید بزرگان و مسئولین این نظام، بیشتر خود را با ملت نزدیک کنند، دیوارهای فاصله را از بنیاد بر اندازند و به شکل روبهرو به حرف و سخن مردم، گوش فرا دهند.
این امر پایههای حکومت را در میان ملت بیشتر از پیش، استحکام میبخشد و دوام و بقای نظام را ضمانت میکند.
زامداران امارت اسلامی افغانستان، مسئولیت دارند تا اطراف خود را از وجود اشخاص متملق، چاپلوس و استفادهجو پاک کنند و نگذارند که آنان در میان دولت و ملت فاصله ایجاد کنند تا حالت ننگین و اسفبار دورهی جمهوریت و تجربهی تلخ حکومتهای گذشته در افغانستان، تکرار شوند.
ملت، نسبت به دورههای گذشته از امارت اسلامی با میزان بلندی رضایت دارند و خود را در آیینهی این نظام اسلام میبینند.
اما برای پرکردن بعض خلاها و کمیوکاستیها، باید تلاش صورت گیرد و ملت با نظام خود بیشتر از پیش نزدیک شوند و همچنان جوانان تحصیلکرده و افراد مسلکی و متعهد در بدنهی حکومت بیشتر جذب شوند و از استعداد خداداد و جوهر ارزشمندی که دارند، برای آبادی، شکوفایی و ترقیات وطن استفادهی درست صورت گیرد.
نظام کنونی ما، بدون شک مشروعیت اسلامی و ملی دارد، اما با جذب بیشتر جوانان کارفهم و مسلکی و متعهد به اسلام و ملک، مشروعیت جهانی نیز پیدا خواهد کرد و رسماً از طرف کشورها و جهان، به رسمیت شناخته خواهد شد.
درآن صورت افغانستان، ظرفیت آن را دارد که به پلههای بلند ترقی و تعالی صعود کند و به زودترین فرصت به کشور مقتدر و توسعهیافته در سطح منطقه و جهان، تبدیل شود.