از اشغالگری تا اخلالگری
امریکا و کشورهای غربی پیوسته در پی اشغالگری و اخلالگری استند و همواره بر طبل دسیسه و توطیه میکوبند و مُخِلّ امنیت جهانی استند.
احمدشاه ابدالی
امریکا و کشورهای غربی پیوسته در پی اشغالگری و اخلالگری استند و همواره بر طبل دسیسه و توطیه میکوبند و مُخِلّ امنیت جهانی استند.
امریکا و ناتو با تمام قوت در افغانستان تجاوز نظامی کردند و مدت بیست سال به اشغال افغانستان پرداختند و جنایات بیشماری را دراین سرزمین مرتکب شدند.
این هیولاهای وحشی و متجاوز بالآخره طعم تلخ شکست را چشیدند و با فضیحت و رسوایی افغانستان را ترک گفتند و دفن تاریخ گردیدند.
اما هنوز هم از توطیه و دسیسه دستبردار نشده اند و پیوسته برای تخریب نظام اسلامی و اِخلال افغانستان تلاش میورزند و برای به رسمیتشناختن نظام اسلامی و مشروع افغانستان، بهانهتراشی میکنند.
این از عادتهای دیرینهی استعمار است که؛ از جنایت و خباثت دستبر نمی دارند و از هر راه ممکن تلاش میکنند تا بر کشورها سلطه داشته باشند و سیطرهی سیاه خود را به نحوی از انحا بر کشورها، منطقه و جهان حفظ نمایند.
اما دیگر چیره شدن امریکا، ناتو، غرب و دیگر مستکبران بر افغانستان ممکن نیست و دیگر بههیچ صورت جرئت و جسارت تسلط بر افغانستان را ندارند و تجارب تلخی که از افغانستان دارند، برای شان اجازه نمیدهد که بار دیگر بر این کشور حملات نظامی انجام دهند و به اشغالگری و بیدادگری بپردازند.
چون افغانستان برای متجاوزان و اشغالگران در طول تاریخ درس عبرت داده است و به ویژه شکستهای تلخ انگلیس، روس و امریکا بر این مدعا و دلیل مبرم است و این ضربات مرگبار تا قیام قیامت از حافظهی اشغالگران بیرون نخواهند شد.
ملت افغانستان از کشورهای جهان میخواهند که دیگر از تقابل و خصومت با افغانستان دست بردار شوند و مسیر تعامل و روابط حسنه را با افغانستان در پیش گیرند.
چون افغانستان امروز از حکومت مستقل و مقتدری برخوردار است که توان هرگونه دفاع و حراست از خاک و سرزمین خود را دارد و میتواند به درستی از منافع خود پاسداری نماید.
افغانستان امروز منحیث یک کشوری با داشتن امنیت سراسری و نظام مستقل و کارا، در نقشهی جهان عملاً حضور دارد و در میان کشورهای قامتبلند جهان، قد بلند کرده و با کمال عزتمندی و سربلندی ایستاده است.
جهان و خصوصاً اشغالگران باید روند تعامل خود را در جهان تغییر بدهند و به ویژه با افغانستان روابط خود را حسنه بسازند و در پشت میزی گردهم بیایند که باعث به رسمیتشناختن افغانستان شود.
در غیرآن، ممکن نیست که افغانستان بار دیگر لانهی جاسوسی کشورها شود و بازهم نظام دستنشانده، مزدور، مفسد و چپاولگر در این سرزمین حاکم گردد.
چون ملت افغانستان دیگر نمیخواهند که، زیر یوغ اسارت استعمار زندگی کنند و بار دیگر تجارب تلخ دورههای سیاه و ننگین جمهوریت تکرار شود و طعم تلخ آن را بار دیگر بچشند.
در زمان جمهوریت، حکومت و حاکمیتی وجود نداشت، هر قوماندان و تفنگسالار در هر کجای کشور طبل حکومت میزدند و هر جنایتی که از دست شان میآمد، در حق ملت بیچارهی افغانستان، دریغ نمیورزیدند.از چور و چپاول گرفته تا قتلهای بیرحمانه و تجاوزات بر عزت و آبروی مردم، ادامه داشت و جزایر قدرت در تمام زونها، ولایات و ولسوالیهای کشور بیداد مینمودند.
از همه بدتر حضور هزاران نیروی خارجی بود که روح و روان ملت مجاهد افغانستان را جریحهدار ساخته بود و هرلحظه باعث تباهی، بدنامی و رسوایی میگردیدند.
حالا افغانستان مستقل و آزاد، تحت رهبری یک امیر عالم و عامل وجود دارد، قوانین الهی در سراسر کشور حاکم است و امنیت و بازسازی توٲم با انکشاف و ترقی در افغانستان جریان دارد.
پس بر امریکا، کشورهای غربی و هر اشغالگر دیگری لازم است تا از اخلالگری و راهاندازی دسایس و اغتشاش، دستبردار شوند و درب تعامل با افغانستان را باز کنند و از راه دیپلوماتیک با افغانستان وارد مذاکره و گفتگو شوند.
در غیر آن، اخلالگریها سودی نخواهند داشت و این بارهای کج و کشتیهای شکسته به سرمنزل مقصود و ساحل مطلوب، نخواهند رسید و زحمات مغرضانهی این جنایتکاران تاریخ، به هدر خواهند رفت.