فرهنگی

شرح احوال و آثار پروفيسور غلام محمد ميمنگی

غلام محمد فرزند عبدالباقی مينگ باشی در سال 1252 خورشيدی در شهر ميمنهً ولايت فارياب به دنيا آمده و تا هفت سالگی در آنجا بسربرده و سپس با مادرش به کابل آورده ميشود و در سرای نورمحمدخان واقع در گذر قاضی فيض الله خان در شهر کهنه کابل سکونت می‌گذیند و تحت نظارت شديد حکومت مستبد وقت قرار ميگيرند.

فیض محمد صدیقی

تولد و آوان طفوليت

غلام محمد فرزند عبدالباقی مينگ باشی در سال 1252 خورشيدی در شهر ميمنهً ولايت فارياب به دنيا آمده و تا هفت سالگی در آنجا بسربرده و سپس با مادرش به کابل آورده ميشود و در سرای نورمحمدخان واقع در گذر قاضی فيض الله خان در شهر کهنه کابل سکونت می‌گذیند و تحت نظارت شديد حکومت مستبد وقت قرار ميگيرند. دراين وقت برای غلام محمد پنج روپيه و برای مادرش سالانه سی روپيه ( تنخواه ) مقرر ميگردد و تمام جايداد منقول و غير منقول شان ظبط ميشود.

اينک دوسال بعد که غلام محمد نه ساله شده و در ميمنه سواد آموخته بود و به هنر رسم علاقهً مفرطی داشت و مشق رسامی ميکرد ، هوای رفتن به زادگاه مألوفش بر سرش ميخورد و پرنده کوچکی را که چنانچه گفته شد بعداٌ به پرنده نجات مسمی ميگردد ، رسم ميکند و به ضميمه يک عريضه به وسيله شخصی بحضور عبدالرحمن خان تقديم ميدارد.

اين رسم زيبا مورد توجه  قرار ميگيرد ولی او شک ميداشته باشد که رسمی به اين زيبايی از طرف غلام محمد نه ساله نقاشی شده باشد. لذا فورا دستور ميدهد تا قلم و کاغذ آماده و به غلام محمد ميگويد که در گوشه اتاق نشسته زيرنظر خودش پرنده را رسم نمايد. از آنجا که شاعری گفته :

نقاش نقش ثانی بهتر کشد ز اول

غلام محمد آنرا به همان ظرافت و تناسب عالی رسم ميکند و عبدالرحمن خان از اين استعداد وی در شگفت اندر ميشود و به رفتنش به ميمنه موافقه نمی کند برعکس به طبيب دربارش که نقاش ورزيده هم ميباشد دستور ميدهد تا غلام محمد را در ارگ در نزد خود هنر نقاشی بياموزد و حتی حاضری اش را شخصاٌ کنترول مينمايد. اينک پرزه خطی به قلم عبدالرحمن خان در اين زمينه:

اينجاست که غلام محمد در پايان ده سال کار هنری تحت مراقبت شديد دربار ،هنر رسامی را به اوجش ميرساند و چنان لياقت حاصل ميکند که به معاش سالانه 1000 روپيه کابلی بحيث نقاش دربار عزو تقرر حاصل مينمايد. وی تا سال 1298 خورشيدی که دوره پايان حکمروايی حبيب الله سراج است به کارهای هنری خود ادامه ميدهد و آفريده هايی به جهان هنر تقديم مينمايد. اکثر آثار قيمتدار او که ارزش تاريخی داشتند در موزيم کابل وجود داشت ، معلوم  نيست که حالاهم موجود هستند يا به يغما برده شده است.

پروفيسور در اينوقت عضويت فعال جريده سراج الاخبار که تحت سرپرستی محمود طرزی نشر ميشد ، عضويت انجمن معارف ، عضويت اداره ترقی صنايع  وطن راحاصل ميکند و يکی از همکاران نزديک مطبعه دولتی ، مطبعه حربی و مطبعه معارف محسوب ميگردد و از همه مهم تر به کار خارق العاده که عبارت از ( تاسيس مکتب صنايع نفيسه ) در کابل است توفيق  ميابد.

در سال 1283 خورشيدی ده نفر دانشجوی افغانی و چهار نفر دانشجوی اتريشی که از روسيه پناه گزين افغانستان شده بودند به امر حبيب الله سراج به پروفيسور معرفی ميشوند و تحت نظر او هنر نقاشی را فرا ميگيرند.

به اين ترتيب اين شخصيت هنری و فرهنگی که در تاريخ معاصر کشور ما جايگاه والا دارد چه در مراکر هنری فوق الذکر و چه در ماشين خانه دارالسطنه کابل ، مکتب های حبيبه و حربيه وقت به صفت استاد نيز خدمت ميکند ، شاگردان زيادی را تربيت و به جامعه هنری وطن تقديم مينمايد. پروفيسور به اثر لياقت و کاردانی با شخصيت های بزرگ ترک تبار آسيای ميانه ، ايران ، هند و ساير شخصيت های بزرک سياسی و اجتماعی کشور نيز آشنايی حاصل ميدارد و مورد احترام همه قرار ميگيرد که ازين جمله ميتوان از شخص شاه امان الله  ، شاه محمدولی خان  آگاه دروازی وکيل امان الله ، محمود طرزی و جميعت مشروطه خواهان نام برد که از هريک آنها تحسين نامه هايی ، آنهم يکی نه بلکه چندين تا در متن کتاب  بچاپ رسيده که به عنوان پروفيسور ارسال کرده اند. شاه ايران لقب پروفيسوری شرق را رسما عنوانی عزيزالله خان سفير افغانستان درايران به پروفيسوراعطا کرده است.

سبک و روش نقاشی

پروفيسور هنر ميناتوری و هنرهای ديگر را از قبيل تذهيب و نقش قلمدانی ها و پورتريت ها بشکل ، ميناتوری رياليزم و کلاسيک کار کرده است و سبک بهزاد را استادانه تعقيب نموده است.

استاد  دهها تحسين نامه ، مدال و بخششی از اراکين بزرگ دولت بخصوص  از شاه امان الله دريافت نموده است.

بقول غلام علی اميد ، هنرمند ، شاگرد و خواهر زاده ايشان ، او برعلاوه رسامی و نقاشی ، شعر و ادبيات ذوق و دسترسی داشته و به زبانهای ترکی ازبيکی ( زبان مادری ) ترکی استابولی ، فارسی دری و زبانهای خارجی بزبان انگليسی و آلمانی تکلم ميکرده است.

تاريخ وفات

پروفيسور صبح روز چهارشنبه پنجم قوس 1314 خورشيدی به سن 62 سالگی در منزل شخصی اش در باغ نواب کابل جان به جان آفرين می سپارد و در زيارت عاشقان و عارفان کابل به خاک سپرده ميشود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن