امنیت اسلامی
یكى از خواسته هاى اساسى بشر امنیت است و تأمین آن از مهمترین وظایف حكومت ها است. در ادبیات سیاسى و جامعه شناسى معاصر، این امر از بدیهى ترین اصول به حساب مى آید.
پوهیالی څارمن بشیر احمد (زرگر)
چکیده
یكى از خواسته هاى اساسى بشر امنیت است و تأمین آن از مهمترین وظایف حكومت ها است. در ادبیات سیاسى و جامعه شناسى معاصر، این امر از بدیهى ترین اصول به حساب مى آید. امنیت به معناى آرامش، آسودگى و ایمنى است. در فرهنگ سیاسى مهمترین عنصرى كه براى امنیت منظور مى كنند «فقدان تهدید» است. البته چون فقدان تهدید به طور مطلق و تام، دست نیافتنی است به « حداقل رساندن تهدید » را در مفهوم امنیت کافی دانسته اند. اگر به همین معنا قناعت كنیم، قهراً مقوله ای امنیت مفهومى نسبى است كه داراى مراتب شدت و ضعف است. اسلام به عنوان یك نظام حقوقى جامع كه پاسخگوى نیازهاى فردى و اجتماعى در همه ای زمان ها و مكان ها است نمى تواند از این قاعده مستثنا باشد. یك نگاه به متون دینى و احكام و مقررات اسلامى كافى است كه هم به اهمیت امنیت در همه ی عرصه ها از دیدگاه اسلام و هم راه حل هایى كه اسلام براى تحقق بخشیدن به امنیت در جامعه ای اسلامى داده است، پى ببریم.
کلیدواژه ها: امنیت، اسلام، امنیت اسلامی، جامعه اسلامی، تهدیدات امنیتی، گفتمان امنیت اسلامی
تحلیل و بررسی «امنیت اسلامی»
گفتمان امنیتی پیامبر اسلام در ابعاد و سطوح مختلف آن یكی از نیازها و مطالبات عمده و اساسی بشریت حاضر و مخصوصاً جهان اسلام ودراین واكاوی ایران اسلامی است و نیاز به آن در موارد مختلف چون عوامل تأمین امنیت اقتصادی، روانی، فرهنگی، قضایی، حقوقی، زیست محیطی، اخلاقی، سیاسی و نیز راهكارهای جلوگیری از نا امنی ها و عوامل بر هم زننده ی آنها در سیرهای پیامبر اكرم(ص) است. با عنایت به اسوه بودن سیره ی اجتماعی و فردی پیامبر اعظم، تبیین سیره ی امنیتی آن حضرت می تواند در راستای تأمین امنیت بشری در ابعاد مختلف آن، مؤثر و راهگشا باشد. در سیرهای امنیتی پیامبر اعظم (ص) تهدیدات اصلی امنیت انسان و جامعهای انسانی، تهدیدات درونی است.
از این رو در موضوع امنیت فردی «موانع درونی کمال» جزء تهدیدها و خطرات است و در حوزه اجتماعی، «ظلم به دیگران» و به تعبیر دیگر، استبداد و تجاوز به حقوق دیگران. به همین دلیل است که اصطلاح «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» در کلام و فرمایش پیامبر گرامی اسلامی برای تأمین امنیت فردی و جمعی اطلاق شده است. پرهیز از جنگ و خشونت و صلح طلبی در بر خورد با مخالفان، عمق دادن معنایی به هویت اسلامی، اصل اخوت به جای دشمنی، همگرایی و وحدت، نبرد با جنگ طلبان و منافقین، پرهیز از استبداد و ستم، ظلم ستیزی، وفا داری به تعهدات و توافقنامه ها و بر خورد با پیمان شكنان، التزام داشتن و تعهد به قوانین الهی، تساهل و تسامح توأم با جدیت و قاطعیت، بر قراری عدل و قسط، رسیدگی به فقرا و محرومان، ترویج انفاق و ایثار… از اهم و رئوس اصولی است كه در تأمین امنیت، مورد توجه پیامبر(ص) قرار داشتند.
پیامبر اسلام، با نفی اركان امنیتی دورهای جاهلیت (نگرش محدود قبیلهای، تكاثر و فزون طلبی، حمیت و سركوب مخالفان منافع قبیلهای) الگوی امنیت قرآنی و انسانی را ارایه كرد و اصول دیگری را نیز پی ریزی نمود:
1 وسعت، كه بر نفی مرزهای جغرافیایی و اعتبار عقاید متكی است؛
-2 عمق بخشیدن به هویت دینی- اسلامی؛
-3 اصل اخوت به جای كینه و دشمنی؛ -4 عبودیت و تبعیت از خداوند؛
-5 همگرایی و اتحاد؛ به این صورت كه در حكومت نبوی دعوت به مجادله ی احسن، معاهده، همزیستی مسالمت آمیز، و… در كنار جهاد و دفاع مطرح است. سیره ی امنیتی پیامبر مبتنی بر حق حیات، حق كرامت انسانی، حق آزادی، حق انتخاب، حقوق و تكالیف متقابل دولت و ملت، وحدت پیروان ادیان الهی به همزیستی مسالمت آمیز، برخورد با شرك و ظلم و … می باشد. با توجه به لزوم اطاعت از پیامبر (صلى الله علیه و آله)، به عنوان الگو و اسوه و نیز اطاعت از قرآن و با توجه به اینكه یقیناً سیره ی نبوى مبتنى بر قرآن بوده است. بناً خلاصه ای امنیت اسلامی را چنین می توان بیان کرد:
اما نمیتوان رویکرد اسلامی به تعریف امنیت را مطابق نظریههای بیان شده این گفتمانها محدود کرد. امنیت در چهارچوب اسلامی را میتوان با گزارههای زیر معرفی کرد.
1) رویکرد اسلامی به امنیت، معرف یک پارادایم تحلیلی و مستقل است. بنیادهای معرفتی اسلام، در بحث از امنیت از آن به مثابه یک گفتمان یاد میکنند که نه تنها ابعاد آن، بلکه ماهیت آن را نیز متحول میسازد. بداعت و تازگی موضوع، اصالت و اعتبار موضوع و اعتبار حداکثری متنی که موضوع در آن قرار دارد از ویژگیهای گفتمان امنیتی اسلام به شمار میرود.
2) امنیت در گفتمان اسلامی دارای بنیاد اجتماعی است. یعنی از بین مؤلفههای قدرتمحور (صاحبان قدرت)، طبقاتی محور (گروههای خاص)، تودهمحور و جامعهمحور، مؤلفه اخیر را که دارای ارزش امنیتی محور است، تجویز میکند. گفتمان اسلامی با استقلال نسبی امنیت از جامعه در حالی که ساختار امنیت را جامعهمحور طراحی میکند، دارای ایدهلی فرااجتماعی است. قدرت برای امنیتسازی در گفتمان اسلامی باید اخلاقی و معنوی باشد و در غیر آن فساد انگیز میشود.
در گفتمان امنیتی اسلام، امنیت دارای اصالت اجتماعی نیست، بلکه تحلیل راهبرد هدایت، حکایت از اصالت حقیقت دارد که از سوی شریعت ارایه شده است. به عبارت دیگر، تمام عناصر و عوامل امنیتی در درون یک چارچوب ارزشی از ناحیه شرع قرار دارد. حدود شریعت به مثابه خطوط قرمزی ترسیم میشوند که (امنیت سازی) باید در چارچوب آن فهم و اجرایی شود.
3) گفتمان اسلامی امنیت دارای ارکان اصلی: توحید (و انسجام و اطمینان)، حقیقت باوری (و اعتدال و رضایت) فراتر از منفعت، ولایت (و سلامت و ثبات و عینیت سیاست و دیانت و عدم اصالتبخشی به قدرت)، سعادت (و کرامت فردی و حقوق شهروندی و معنویت) و تعهد (عامل انسجامبخش اجزاء جامعه اسلامی توأم با التزام دینی ناشی از پذیرش و اختیار و پیمان با خداوند متعال و التزام عقلانی در رفتار و پایبندی به پیمان و آگاهی و سلامت رفتار در عین تمایز از حمیت) است. در عین حال این ابعاد و ارکان از طریق اخلاقی و معنوی کردن قدرت، تحدید اخلاقی عینیتها و پرهیز از اصالتبخشی به آنها، تعدیل (و نه نفی) و اخلاقی شدن منافع مادی در ذیل مقوله کلام سعادت و ملاک نبودن آنها در تنظیم رفتار عملی، خود شاخصهای امنیتساز محسوب میشوند.
الزامات این گفتمان به گونهای است که چشمانداز وحدت را برابر کثرت، اطمینان (احساس امنیت) را برابر صیانت صرف، آگاهی را مقابل جهل، سعادت را برابر منفعت و حقیقت را برابر عینیت ترسیم میکند.
4) به روایتی دیگر، دوگونه چارچوب ؛ دنیوی (با نظریههای عرفی) و قدسی (و نظریههای دینی) را برای دلالتهای موضوع گفتمان امنیتی اسلام میتوان ارائه کرد.
5) در گفتمان اسلامی (امنیت) به مثابه فضا است. فضا در این گفتمان سه ساحت اصلی (تکوین، فنا و بقاء) با شبکه ارتباطی معینی را نشان میدهد. ساحت مادی (فنا) از سوی دو ساحت اصلی تکوین و آخرت (بقاء با جنبه غیبی) فراگرفته شده و متأثر میشود. پدیدههای ساحت فنا بر بنیاد اصول و قواعد ساحت تکوین و متأثر از ساحت بقاء است.
نتیجه گیری
ظهور اسلام همراه با ارائه ی گفتمانی جدید از امنیت اسلامی به جامعه ی بشری بوده است كه دارای اصول، مبانی و مفاهیم خاص خود می باشد. با این حال می توان به واژگان و مفاهیمی چون « امنیت » اشاره داشت كه از پیشینه ی تاریخی طولانی تری برخوردارند. این دسته از مفاهیم در درون مكتب اسلام مورد بازتعریف و بازسازی معنایی قرار گرفته و در نتیجه نظریه ی امنیتی تازه ای پیدا می شود كه با آموزه های جاهلی قابل فهم و درك نمی باشد. با توجه به پیچیدگی و غنای مفهومی این نظریه ضروری است در مقام فهم و درك آن برآمده و از اصول مبانی آن متناسب با شرایط جهان معاصر برای امنیت سازی استفاده نماییم. در این نوشتار تلاش شد تا مرزهای گفتمانی این نظریه ی جدید با اتكا به گفتمان های غالب نبوی مشخص شده و زمینه ی مناسب برای ساماندهی به رهیافت امنیت در اسلام در قالب یك نظریه آماده شود. بر این اساس، گزاره های راهنما برای نظریه پردازی عبارتند از:
1-اسلام دارای رویكرد امنیتی ایجابی تا سلبی می باشد.
2-نظریه ی اسلامی امنیت، تك منطقی نیست. اسلام از این حیث منطقی دو وجهی را مدنظر دارد.
3- نظریه امنیتی اسلام بر بنیاد «ارزشمندی انسان» به عوان خلیفه ای الهی قرار دارد و ا ز این جهت با رویکرد امنیت انسانی قرابت و مشابهت دارد.
گزاره های سه گانه ی بالا حدود گفتمانی نظریه ی اسلامی امنیت را مشخص نموده و بدین ترتیب نظریه پردازی در این حوزه را هدفمند می سازد.
منابع
1-امام جمعه زاده، سیدجواد، درجانیف حسین، امنیت در اسلام؛ مبانی و قالب های فکری، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین المللی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، شماره پنجم، زمستان 1389.
2- بخشی، عبدالله (1393)، اطلاعات و امنیت در کتاب و سنت، تهران دانشکده اطلاعات.
3- افتخاری، اصغر (1392)، امنیت اجتماعی شده با رویکرد اسلامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
4-گروهی از نویسندگان؛ (1395)، مجموعه مقالات اولین همایش ملی فقه اطلاعاتی جلد دوم (اطلاعات و قواعد فقهی؛ مباحث نظری)، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه اطلاعات و امنیت ملی، چاپ اول.