اجتماعی

آسیب‌های خانوادگی

خانواده اغلب عنصر مهم زندگی اجتماعی ما تلقی شده و یک واحد اجتماعی بنیادی است: همه ما در درون یک خانواده متولد شده ایم، توسط خانواده پرورش یافته و سرانجام خانواده جدیدی تشکیل می‌دهیم. تحقیقات نشان داده است که اکثر مردم خواهان آن هستند که در خانواده زندگی کنند و بر این باور اند که اکثریت ما در خانواده زندگی می‌کنیم.

ترتیب دهنده: ثابت خان حبیبی
خانواده اغلب عنصر مهم زندگی اجتماعی ما تلقی شده و یک واحد اجتماعی بنیادی است: همه ما در درون یک خانواده متولد شده ایم، توسط خانواده پرورش یافته و سرانجام خانواده جدیدی تشکیل می‌دهیم. تحقیقات نشان داده است که اکثر مردم خواهان آن هستند که در خانواده زندگی کنند و بر این باور اند که اکثریت ما در خانواده زندگی می‌کنیم.
در جوامع سنتی که تغییرات اجتماعی رشد سریعی نداشت، آسیب‌های اجتماعی از اعضای خانواده ناشی می-شد، اما در جوامع صنعتی و نوین امروزی، که دگرگونی‌های اجتماعی رشد سریع داشته و جوامع را در حال گذار پیوسته قرار داده، وضع به گونه دیگری است؛ زیرا تحولات و تغییرات اجتماعی تاثیر عمیقی در نهاد خانواده به جای می‌گذارد و از این رهگذر، خانواده نیز در معرض آسیب قرار می‌گیرد. گرچه جامعه ما سنتی بوده و تحولات اجتماعی کندی داشته، به آن هم رشد سریع تکنالوژی و ارتباطات خاصتاً شبکه جهانی انترنت سبب آسیب‌های زیاد خانوادگی گردیده است. اکنون این سوال مطرح می‌شود جامعه سنتی و در حال گذار چی مشکلات و آسیب‌هایی برای خانواده پدید آورده است؟ و از منظر دین مبین اسلام چه راه حل‌هایی برای جبران و رفع این مشکلات وجود دارد؟ که مختصراً در این مقاله پژوهشی به بررسی گرفته شده است.
تعریف خانواده
1. خانواده گروهی اجتماعی است که شامل والدین و اجداد شان باشد.
2. خانواده گروهی از افرادی که با یکدیگر رابطه خونی دارمد؛ گروهی که دارای یک جد مشترک هستند.
خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که هسته اولیه زندگی اجتماعی را تشکیل می‌دهد و از دیدگاه کارکردی روابط خویشاوندی و خانوادگی ضرورت‌های اساسی مربوط به بقا را برآورده می‌کنند. این ضرورت‌ها عبارت اند از:
1. تنظیم روابط جنسی و مقاربتی؛
2. فراهم ساختن حمایت زیستی از هر یک از اعضای جامعه خاصتاً نوزادان و اطفال که آینده سازان جامعه اند؛
3. ایجاد واحد باثباتی از جامعه پذیری به نحوی که اطفال بتوانند فرهنگ و مهارت‌های اجرای نقش را که برای زندگی بعدی اساسی است، کسب کنند.
4.تامین فضایی از حمایت اجتماعی مساوی برای اطفال و کلان سالان؛
5. تنظیم روشمند رول بزرگ سالان در موقعیت‌های حیاتی تولیدی (اقتصادی) و تولید مثل و تربیت طفل در جامعه.
ساختار خانواده
خانواده دارای دو شکل اصلی است:
الف. خانواده هسته‌ای
ب. خانواده گسترده
الف. خانواده هسته‌ای: یک خانواده هسته‌ای شامل پدر، مادر، کودکان طبیعی و فرزندخوانده است. اعضای این خانواده اغلب، با هم در یک خانوار مشترک بسر می‌برند
گرچه مفهوم خانواده بر حسب زمان و مکان متفاوت است. بطور مثال خانواده بهنجار در بریتانیای مدرن خانواده ای هسته ای است که مرکب از مادر، پدر و فرزندی است که با یکدیگر در وفاق و صلح و صفا زندگی می‌کند، با مادری که از خانه مراقبت می‌کند و پدری که به منظور کار از خانه خارج می‌شود تا دیگران را تامین کند.
ب. خانواده گسترده: شامل یک خانواده هسته‌ای، به همراه یک یا تعداد بیشتری از خویشاوندان است که در یک خانوار با یکدیگر به سر می‌برند. دیگر وابستگان، ممکن است شامل پدر بزرگ، عمه‌ها، زنان و بچه‌های پسران و مانند آن‌ها باشند. خانواده گسترده دارای تعریف وسیعی بوده و شرایطی را دربر می‌گیرد که در آن اعضای خانواده در مجاورت هم به سر می‌برند تا آن که در زیر یک سقف زندگی کنند و دارای روابط مداومی با یکدیگر باشند. (لیزاستیل. وارن کید،1388، ص29)
در جوامع سنتی الگوی خانواده “گسترده” غلبه دارد؛ زیرا همبستگی طایفه ای و قبیله ای بسیار مستحکم است و تجمع افراد خانواده علاوه بر مشارکت در امر تولید و کشاورزی، ساز و کاری برای دفاع اجتماعی از خطرات طبیعت و جنگ و تهدید به شمار می‌رود. در حالیکه در جوامع معاصر و صنعتی بیشتر الگوی خانواده “هسته یی” و یا جمعیت کم شیوع دارد.
1. محیط متشنج خانوادگی
اثرات روانی محیط متشنج خانوادگی در دوران اولیه طفولیت و دوران بلوغ باانواع اختلالات و بیماری‌های روانی ظاهر می‌گردد. نفاق، ناسازگاری و مشاجره دایمی پدر و مادر و اطرافیان، آثار شومی در روان طفل باقی می‌گذارد. طفل به علت عدم آرامش روانی به تحصیل و کار بی‌علاقه شده همیشه مضطرب و پریشان است و ثبات ندارد. آثار این ناراحتی‌ها بعداً در سنین بلوغ بصورت، پرخاشگری، سرکشی از مقررات و قوانین اجتماعی و یا بی‌تفاوتی و انزوا و منجر به ارتکاب جرایم مختلف می‌گردد.
-2 محیط از هم گسیخته خانوادگی (طلاق والدین)
طلاق، پی‌آمدهای منفی بسیاری به فرزندان دارد. فقدان پدر و مادر غیر از مشکلات مادی از نظر تربیتی و عاطفی نیز ضربه سختی به روح و روان آنان وارد می‌کند. طلاق و جدایی بین پدر و مادر سبب اضطراب و نگرانی فرزندان آن‌ها می‌گردد و در موقع جدایی نمی‌توان دقیقاً تثبیت کرد که به کدام یک از آنان بیشتر انس داشته و علاقمندی است. در اثر این محرومیت از دیدن یکی از آن¬ها ممکن سبب ناراحتی روانی گردد و بعداً بصورت عصبانیت، تمرد از اوامر پدر، مادر و دیگران و بلاخره ناسازگار اجتماعی خواهد شد.
در دین مبین اسلام، برای جلوگیری از این لطمه بزرگ روانی، در قرآن عظیم الشأن مکرراً راجع به نوازش و حسن سلوک و تربیت اطفال یتیم تأکید شده است.ترجمه: نیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید لیکن نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و گدایان بدهد و در آزاد کردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق بدهد، و نیز نیکوکاری آنند که با هر که عهد بسته اند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. کسانی که بدین اوصاف آراسته اند، آن‌ها به حقیقت راستگویان و آن‌ها به حقیقت پرهیزگار انند. ایه 177 سوره بقره
ترجمه: «و چون در تقسیم (ترکه میت، اشخاصی از) خویشان و یتیمان و فقیران حاضر آیند، به چیزی از آن مال را روزی دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.» ایه 8 سوره نساء،
ترجمه: و خدای یکتا را بپرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست شما اند نیکی کنید، که الله جل جلال له مردم خودپسند را دوست ندارد.
آیه 36 سوره نساء
3. خشونت‌های خانوادگی
خشونت و برخوردهای قهرآمیز آرامش خانواده را برهم زده است. زنان و اطفال بیشترین قربانیان خشونت هستند.
طوری که مهر و محبت والدین سبب آرامش روانی و احساس امنیت طفل می‌شود و برای رشد شخصیت هر طفل ضرروی است. برعکس با رفتار خشونت اطفال مطرود و محروم از مهر و محبت والدین، ترسو، حسود، کینه توز و منزوی بوده و حالت هیجانی و اضطراب داشته بی‌عاطفه، بی‌تفاوت، ناراضی، بی‌رحم و مسامحه‌کار می‌شوند. اطفال محروم از مهر و محبت والدین حالت هیجانی و اضطراب داشته بی عاطفه، بی تفاوت، نارضایی و بی‌رحم می‌شوند و رفتار ضداجتماعی آنان بادرغ‌گویی، سرقت و بی انضباطی ظاهر می‌گردد. اطفال طرد شده از خانواده احساس تنهایی کرده و حس اعتماد به نفس که لازمه رشد شخصیت است در آنان ضعیف می‌گردد. اطفال برای جبران کمبود محبت از خانه فرار و به دیگران پناه می‌برند. تحقیقات و پژوهش‌ها نشان دهنده آن است که مجرمین خطرناک و جنایت‌کاران حرفه ای کسانی هستند که از نوازش مادر و پدر محروم بوده اند و یا هم دایماً تحت شکنجه و آزار والدین خود قرار گرفته اند.
3. ازدواج اجباری
امروز یکی از معضلات اجتماعی ازدواج‌های اجباری و ناخواسته است که حق مشروع و گزینش همسران را دختران سلب می‌نماید. این آسیب کم و بیش در مناطق گونه گون کشور وجود دارد. برخی از این ازدواج‌ها مربوط به دوران خوردسالی دختران است که بیشتر این ازدواج‌ها پایینتر از 12 سال است و معمولاً پس از چند سال به جدایی از همسر و سایر آسیب‌های فردی و خانوادگی منجر می‌شود.
( فرجاد، محمد حسین،1372ص45)
مقصود از “ازدواج اجباری” پیوند زناشویی رسمی است که در آن رضایت و اراده زوجین یا یکی از آنان نادیده گرفته شود و برای برقراری این پیوند از انواع فشارهای جسمی و روانی استفاده گردد. آسیب‌های ناشی از این ازدواج‌ها را میتوان ذیلاً خلاصه کرد:
1. بر سلامت جسمی زنان تاثیر منفی بر جای می‌گذارد و موجب اختلال صحی و روانی تولد نوزادان می‌گردد.
2 .دومین آسیب مربوط به اختلالات روحی دختران است. از دست دادن امید به زندگی، فقدان تصویر موفقت‌آمیز برای زندگی خود و فرزندان. مجموعه این فشارهای روانی ایجاد هرگونه ابتکار، طراوت و نشاط را در محیط خانواده برای این دختران از بین می‌برد و خانه را برای آنان به زندان تبدیل می‌کند و افسردگی، پرخاشگری و دل‌سردی از زندگی را به همراه می‌آورد.
روابط خانوادگی را شدیداً متاثر ساخته که در نهایت به سست شدن بنیان خانواده، طلاق، فرار از خانه، سوء ظن، ، همسرآزاری، خشونت علیه یکدیگر، قتل، وجود فرزندان مجرم، ضعف اخلاقی و غیره اشاره کرد. (اعزازی شهلا، 1376،ص199)
موارد فوق الذکر را می‌توان از آسیب‌های معدودی شناخت که در تبانی به سایر آسیب‌های اجتماعی و مشکلات امروزی جامعه گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن