
دنیا، کالای فریب
دنیا با تمامی داروندار خود، پدیده ای دو پهلو است. از یک زاویه فتنه، مورد آزمایش بندگان، سرگرمی و بازی بیش نیست و از زاویه دیگر، بهترین وسیلهی برای رسیدن انسان ها به هدف موفقیت و کامرانی است. دنیا پرستان زبون، آن را وسیله رسوایی خود قرار می دهند و خداپرستان هوشیار، آن را وسیله کامیابی و رستگاری خویش قرار می دهند.
حبیبی صالحی
دنیا با تمامی داروندار خود، پدیده ای دو پهلو است. از یک زاویه فتنه، مورد آزمایش بندگان، سرگرمی و بازی بیش نیست و از زاویه دیگر، بهترین وسیلهی برای رسیدن انسان ها به هدف موفقیت و کامرانی است. دنیا پرستان زبون، آن را وسیله رسوایی خود قرار می دهند و خداپرستان هوشیار، آن را وسیله کامیابی و رستگاری خویش قرار می دهند.
خدای متعال می فرماید:
«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ». (حدید: 20)
«بدانيد كه زندگى دنيا تنها بازى، سرگرمى، آرايش و پيرايش، نازش در ميان همديگر، و مسابقه در افزايش اموال و اولاد است و بس. دنيا همچو باران است كه گياهان آن، دهقانان و كشاورزان را به شگفت مىآورد، سپس گياهان رشد و نموّ مىكنند، و بعد گياهان را زرد و پژمرده خواهى ديد، و آنگاه خرد و پرپر مىگردند. در آخرت براى دنياپرستان عذاب شدیدی و برای خداپرستان آمرزش و خشنودى خدا است. اصلاً زندگى دنيا چيزى جز كالاى فريب نيست».
در این آیه، تصویری از وضع زندگى دنيا و مراحل مختلف، و انگيزههاى حاكم بر هر مرحله را ارائه می دهد.
نخست غفلت و سرگرمى و تجمل و تفاخر و تكاثر، دوران هاى پنجگانهی عمر آدمى را بیان می دارد.
1- غفلت دوران کودکی است که زندگى در هالهاى از بی خبرى و لعب و بازى سپری می شود.
2- سرگرمی، دوران نوجوانی است که جاى بازى را مىگيرد و انسان در این دوران به دنبال مسائلى است كه او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدى دور بدارد.
3- تجمل، دوران جوانى است که انسان زندگی را در شور و شوق و عشق و تجمل پرستى می گذارند.
4- تفاخر، دوران ادامه جوانی است که زندگی پر از احساسات می شود و هماره در پی كسب مقام و فخر بر دیگران سپری مىشود.
5- تکاثر یعنی افزون خواهی مال، دوران کلان سالی است که انسان ها در این دور به فکر افزايش مال، ثروت، نفرات و جمع کردن هرچه بیشتر سرمایه هستند که تا پایان عمر اینچنین ادامه و هرچه به گور نزدیکتر می شود، حرص و آز آدمی افزون تر می گردد، گویی اینها کهولانی هستند با روحیه کودکان دنبال فراهم کردن سرگرمی دنیا می باشند.
خدای متعال می گوید، این دوران ها و مراحلى را كه انسان در طى شصت و هفتاد سال يا بيشتر سپری مىكنند، گیاهان آن را در چند ماه سپری مىکنند. می باید انسان ها بر لب كشتزار بنشينند و گذشت عمر، و آغاز و پايان آن را در ديدارى كوتاه در زندگی گیاهان بنگرند و از آن پند و عبرت بگیرند، مىفرمايد که زندگی انسان:
«همانند بارانى است كه از آسمان نازل مىشود، و چنان زمين را زنده مىكند كه گياهان شان زارعان و دهقانان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىگردد، به گونهاى كه آن را زرد رنگ مىبينى، سپس درهم شكسته و خرد و تبديل به كاه مىشوند!»
چه مثال روشنی که بایسته ای عبرت گیری آسان است تا آدم ها به بازده عمر و نتيجه و محصول نهايى آن بپردازند تا در زندگی واپسین دستاورد خوبی داشته باشند، چون زنگی پسا مرگ از دو حال خارج نيست: يا عذاب شديد است و يا مغفرت و رضا و خشنودى آفریدگار جهان، می باید آدم ها خود را به خوشنودی خدا برسانند و از این زندگی دنیا که جز متاع غرور و کالای فريب چيزى بیش نيست، خود را سالم بدر آرند. راست می گوید خدای جهان: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ یعنی وسيله و ابزارى است براى فريبكارى، هم فريب دادن خويشتن، و هم فريب ديگران.
آری، کسانی که مواهب اين جهان مادى را وسيلهاى براى وصول به ارزش هاى والاى انسانى و سعادت جاودان گرداند، آنگاه این دنیا، هرگز دنيا نيست، بلكه مزرعه آخرت و پلى براى رسيدن به آن هدف هاى بزرگ سعادت و سرفرازی است. اما برعکس دنیا پرستان هستند آدم هایی که از همان دوران نخستین لهو و لعب، آدم ها با هوش و با فکر و با حال می باشند، شکار فریب کالای دنیا را نمی خورند، گویی کودکانی هستند در سن کهولت، با تمام عقل و تدبیر زندگی را کنترول می کنند و حظ خوب می برند.
برعکس دنیا پرستانی که دنیا قرارگاه خود قرار داده بودند، این خداپرستان، دنیا را گذرگاهی برای خود قرار می دهند، آنها که قرارگاه را مایه نزاع، فساد و تجاوز و بیدادگری، طغیان، غلفت، استعمار و استحمار دیگران ساخته بودند، اینها گذرگاه را وسیله ای بیدادی، عدالت، آگاهی، فداکاری، ایثار، اخوت و برادری، غمخواری و همدردی، عفو و گذشت و آدمگری واقعی می سازند. خدای متعال در مورد اینها می گوید که: «فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ رستگاران واقعی اینها هستند».