اشعار

نام چو جاويد شد، مردنش آسان كجاست؟

ناله به دل شد گره، راه نيستان كجاست؟ خانه قفس شد به من، طرف بيابان كجاست؟

مرحوم استاد خلیل الله خلیلی

ناله به دل شد گره، راه نيستان كجاست؟

خانه قفس شد به من، طرف بيابان كجاست؟

 

اشك به خونم كشيد، آه به بادم سپرد

عقل به بندم فگند، رخنهی زندان كجاست؟

 

گفت پناهت دهد، در ره آن خاك شو

آنكه شدم در رهش خاك بگو آن كجاست؟

 

روز به محنت گذشت، شام به غم شد سحر

ساقی گلچهره كو، نعرهی مستان كجاست؟

 

در تَف اين باديه، سوخت سراپا تنم

مزرعم آتش گرفت، نم نم باران كجاست؟

 

موج نلرزد برآب، غنچه نخندد به باغ

برگ نجنبد به شاخ، باد بهاران كجاست؟

 

خوب و بد زنده گی، بر سر هم ريختند

تا كند از هم جدا، بازوی دهقان كجاست؟

 

برق نگه خيره شد، شوق ز دل رخت بست

خانه پر از دود شد، مشعل رخشان كجاست؟

 

ناله شدم، غم شدم، من همه ماتم شدم

آن دل خرم چه شد، آن لب خندان كجاست؟

 

ابر سيه شد پديد، باز به چرخ سخن

اختر برج ادب، مرد سخندان كجاست؟

 

همنظر بوعلي، همقدم بوالعلا

همنفس رودكی، همدم سلمان كجاست؟

 

مرد نميرد به مرگ، مرگ از او نامجوست

نام چو جاويد شد، مردنش آسان كجاست؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن