اسلامی

حقوق زوجه درشریعت اسلام

در این قسمت از پایان نامه مفاهیم تحقیق را به بررسی گرفتیم که شامل: مفهوم حق، تعریف حقوق، مفهوم زوجه و مفهوم زوج می باشد.

ترتیب کننده: پوهیالی سمونیار همایون وقار

استاد رهنما: پوهنیار سمونوال حکیم الله کوچی

مبحث اول: مفاهیم

در این قسمت از پایان نامه مفاهیم تحقیق را به بررسی گرفتیم که شامل: مفهوم حق، تعریف حقوق، مفهوم زوجه و مفهوم زوج می باشد.

گفتار اول: مفهوم حقوق

حقوق؛ مانند: سایر پدیده ها و مفاهیم اجتماعی دارای مفهوم مغلق بوده و علما آنرا در ادوار گذشته به گونه های مختلف تعبیر و تعریف کرده اند.

برای اینکه حقوق به هدف نهایی خود، یعنی استقرار عدالت و روابط مردم و حفظ نظم در جامعه برسد، ناگزیر برای افراد امتیازاتی در برابر دیگران مشخص و با ایجاد تکلیف برای گروه دوم، توانایی خاصی به آنها عطا کند. این امتیاز و توانایی را که حقوق هر جامعه به اعضای خود ایجاد می کند، حق گفته می شود، که جمع آن حقوق است حقوق فردی نیز گفته می شود. بنابر این حق حیات، حق ملکیت، حق زوجیت و؛ مانند: اینها، به اعتبار معنی آخیر است و حال آنکه اصطلاح حقوق، همیشه به معنی جمع به کار میرود و نشان دادن مجموعه نظامات و قوانین است؛ مانند: حقوق افغانستان، حقوق مدنی، حقوق بین الملل و حقوق اسلام.

همانطوری که گفته شد حقوق معنی دیگر نیز دارد وقتی سخن از حقوق کارمندان دولت با دیگر حقوق

می شود، مقصود از دست مزد کارمندان دولت است، وقتیکه سخن از تعلیم و فرا گرفتن حقوق می شود، منظور علم حقوق و قواعدحاکم بر کاوش علمی در این باب است .

جزء اول: معنی لغوی حق

حقوق جمع حق و معنی لغوی آن راست، درست، سزاوار، ضد باطل، موافق، مطابق حصه، نصیب، مرگ، عدل و یکی از اسما و صفات خداوند متعال است.

مثلاً: به معنی ضد باطل که خداوند جل جلاله در آیۀ 42 سورۀ بقره میفرماید ترجمه: (و حق را به باطل در نیامیزید و حقیقت را با آنکه خود میدانید کتمان نکنید). هکذا برای راست، درست چنین استعمال میگردد، گفته میشود .حکم محکمه به حق صادر شده، گاهی به معنی حصه و نصیب به کار رفته در چنین استعمال میگردد که احمد؛ مانند: سایر برادران، در متروکۀ مورث حق دارد. گاهی به معنی دارایی و مال موارد استعمال دارد، مثلاً میگوید که بعد از مرگ متوفی تماماً حقوق آن به ورثه آن انتقال میگردد. هکذا حق به معنی یقین، محکم، صدق، مرگ، و دین هم موارد استعمال دارد. در موارد شرعی به معنی قرآن شریف و اسلام نیز استعمال میشود .

جزء دوم: معنی اصطلاحی حق

«حق عبارت از توانایی، سلطه)امتیاز، آزادی و مصوءنیتی( است نسبت )به خود، یا دیگری ویا یک شئ، انتفاع از شئ( که نظام حقوقی برای یک شخص به رسمیت می شناسد یا به او اعطا می کند و دیگران را به احترام آن و دولت را به حمایت از آن ملزم می سازد» تحلیل تعریف، بر روشنایی آن می افزاید بر اساس این تعریف:

اولاً: حق، نوعی توانایی، سلطه، اقتدار و اختیار است .

ثانیاً: این توانایی، حسب مورد چهره های متفاوتی دارد ، از جمله .

1- امتیاز )توانایی ویژه ( همانند سلطۀ مالک بر ملک خویش، که مخصوص خود او است .

2- آزادی، همچون آزادی بیان و آزادی انجام مراسم مذهبی .

3- مصونیت، همچون مصونیت جان، مال و آبرو.

گفتار دوم:

جزء اول:مفهوم زوجه در لغت

زوجه در لغت به معنی ماده، مؤنث، جنس ماده، نسوان، مونی آمده است و کلمات مترادف ها با کلمه زن؛ مانند: امراء، نسا، بانون، جفت، حرم، زوجه، عیال، متعلقه، منکوحه، همسر، پردگی ومستوره آمده است.

جزء دوم: مفهوم زوج در اصطلاح

در اصطلاح به جنس مؤنث گفته می شود که حق حیات را در پرتو چوکات اخلاقی و ارزش های اسلامی داشته باشد .

موقعیت و تجارب زنان در اسلام، در مذهب مختلف بسیار متفاوت است. بسیاری از این تفاوت ها می تواند ریشه در سنت های تاریخی و فرهنگی های متنوع در جوامع مختلف داشته باشد. با این حال اعتقاد آنان به اسلام عاملی مشترک است که به آنان هویت مشترکی می بخشد.

قرآن کریم و احادیث نبوی اصلی ترین منابع برای شناخت جایگاه زنان در اسلام دانسته شده است. اسلام پیروانش را به توجه و تکریم زنان فرا می خواند و برای آنان جایگاه یکسانی در منزلت و احترام در کنار مردان قائل است. قرآن کریم ترجیح تولد پس بر دختر را گناه مشرکان می داند و از نظر وظایف دینی جایگاه نسبتاً برابری به زنان و مردان داده است. همچنین گفته که مردان پشتیبان زنان هستند؛ چون: «خداوند جل جلاله برخی را به برخی دیگر ترجیح می دهد«، آنان را به صورت استعاری کشتزار همسرانشان توصیف کرده و در قانون قصاص زنان را بعد از مردان آزاد و بردگان قرار داده است. قرآن کریم از »زنان باکره و زیبای بهشتی« به عنوان پاداش مردان مؤمن نام برده؛ شهادت دو زن را برابر با یک مرد دانسته است؛ قرآن کریم زن و مرد را در آفرینش از گوه رواحدی معرفی کرده و فضیلت به جنسیت را نفی کرده است. همچنین از دیدگاه قرآن کریم، خداوند جل جلاله در آخرت با زن و مرد یکسان رفتار می کند، هر چند سرنوشت زنان در آخرت با سرنوشت شوهرشان   در ارتباط است. جنسیت دخالتی در رستگاری نداشته و عامل تقدیم باورمندی و کار نیک است.

پس از ظهور اسلام، شماری از عادات عرب از جمله زنده به گور کردن دختران از میان رفت، زنان صاحب حق مالیکت و وراثت شدند و به آنان مهریه، نفقه و دیه تعلق گرفت. همچنین تکالیفی همچون تربیت فرزند و تدبیر امور خانواده بر عهده آنان گذاشته شده است. با این حال، زن دارای استقلال مالی بوده و می تواند کار کند دستمزد داشته باشد و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی مشارکت داشته باشد. در این دین مادر و نقش مادری به عنوان بالاترین ارزش مورد احترام قرار گرفته شده است. حضرت محمد صلی‌الله علیه‌وسلم مسلمانان را به نیکی و ارج نهادن مادر حتی اگر مشرک باشد، دستور داده است.

نتیجه گیری

زنان درجامعه غربی به ابزار و وسیله در دست مردان مبدل شده اند اما نتایج قوانین اسلامی در طول تاریخ اسلام زنان را مانند: بی بی خدیجه ، بی بی فاطمه الزهرا ، بی بی سمیه ، بی بی اسمآء و خانم مبارز عصر جدید اسلام فاطمه قطب و سایر زنان قهرمان را ببار آورده است .که این زنان وسیله و ابزار نه بلکه خودشان تاریخ را منحیث شخصیت های عالی مملو ساخته اند .

یقیناً در عصر کنونی راه نجات برای زنان جز توصل جستن به دامان شریعت الهی چیزی دیگری باقی نیست. آری ! حقوق و آزادی در نزد مسلمانان مقید به قیود اخلاقی میباشد این قیود در نزد غربی ها مفقود است  حقوق و آزادی در نزد مسلمانان با د ر نظر داشت بهبود جامعه انسانی تعیین شده و در غرب آزادی متعلق به افراد است .

منابع و مآخذ

  1. 1. قرآن کریم.
  2. 2. بخاری، ابو عبدالله محمد اسمعیل، (ب ت). بخاری شریف، عربستان سعودی : ریاض ، دار الاسلام.
  3. 3. ستانکزی، نصرالله، (1387) مبادی حقوق، کابل، انتشارات: سیرت و مستقبل.
  4. 4. سجستانی، ابوداود سلیمان بن الاشعث. (1369). سنن ابی داود، ج1، ج3، ج5، کراچی: نشر نورمحمد. چاپ اول.
  5. 5. شهلا, (1382). «ادوار تاريخي حقوق زن», ماهنامه حقوق بشر, شماره يازدهم.
  6. 6. فقي رسول، جمال محمد, (1383). زن در انديشه اسلامي, مترجم: محمود، ابراهيمي، تهران: نشر احسان.
  7. 7. قزويني، محمد بن يزيد. (1999). سنن ابن ماجه، ج1. رياض: بيت الأفکار الدولية، طبع اول.
  8. 8. مطهري، مرتضي, (1369). نظام حقوق زن در اسلام, تهران: انتشارات صدرا.
  9. نذیر، داد محمد، (1391)، مبادی علم حقوق، انتشارات رسالت، کابل، چاپ دوم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *