اجتماعی

استفاده از فرصت‌ها، زمینه‌ساز موفقیت است

استفاده از فرصتها، زمینهساز موفقیت است

عبدالحلیم باخرد                                                                        

انسان در طول زندگی خود مراحل مختلف را طی می‌کند،  طوری که هر مرحله‌‌ی زندگی او دارای فرصت‌هایی است، در صورتی که او بتواند ازاین فرصت‌ها برای رسیدن به اهدافش استفاده کند و برای آینده‌‌ی خویش یک بستر مناسب را بسازد، در این صورت است که او خواهد توانست در زندگی خود به موفقیت‌های مزیدی دست یابد ودست‌آوردهایی را داشته باشد.اما عدم استفاده از فرصت‌های بدست آمده در مراحل مختلف زندگی می‌تواند انسان را از دست یابی به اهدافش بازدارد و باعث آن گردد که او نتواند در زندگی خود یک انسان موفق باشد. این می‌تواند به شکست وی نیز بی‌انجامد،این شکست برای وی ناکامی ها و نا‌امیدی‌هایی را نیز به همراه دارد. بنابراین نیاز است که انسان از فرصت‌های بدست آمده در مراحل مختلف زندگی خود استفاده کند و برای آینده‌ی خویش یک بستر مناسب بسازد. در این صورت است که او می‌تواند در زندگی خود یک انسان موفق باشد. یکی از راه‌های استفاده از فرصت‌های بدست آمده در مراحل مختلف زندگی  همانا داشتن طرح و برنامه است.بدون داشتن طرح و برنامه ریزی دقیق انسان برای هر مرحله‌ی زندگی نخواهد توانست در زندگی خود موفق باشد.یعنی انسان در صورتی نظر به شرایط زمانی و امکانات دست داشته اش برنامه‌هایی را روی دست گیرد، در این صورت است که او خواهد توانست به موفقیت‌های بی شایبه‌ای دست یابد. برنامه ریزی و طرح برای هر مرحله‌ی زندگی بدون در نظر داشت شرایط زمانی و امکانات دست داشته نمی تواند در  رسیدن انسان به اهدافش کمک کند،
بناءً هر فرد می‌تواند از مراحل مختلف زندگی استفاده درست نماید و نه‌تنها خود را از بدبختی‌ها نجات ‌دهد، بل او می‌تواند نزدیکان خود را نیز از گودال فقر و بدبختی رها سازد. به این ترتیب او خواهد توانست در میان نزدیکان و اجتماع ما خویش یک فرد کارا و مهمی باشد که نفعش برای همه برسد،اما برخی‌ها نیز در اجتماع وجود دارند که آنها از فرصت‌های بدست آمده در مراحل مختلف زندگی استفاده نادرست می‌نمایند، در نتیجه این باعث می‌گردد که آنها نتوانند برای آینده‌ی خویش یک بستر مناسب را بسازند، بل می‌توانند برای دیگران نیز دردسرساز باشند.همین گونه افرادی که از فرصت‌های بدست آمده در مراحل مختلف زندگی  برای ساختن یک آینده‌ی روشن استفاده نکرده اند، آنها خود باردوش جامعه اند و به انسان هایی شبیه اند که نمی‌توانند از عهده‌ای مسئولیت‌های زندگی به خوبی بدر‌آیند.قابل ذکر است مرحله‌ای طفولیت یک مرحله‌ای است که مسئولیت کودک به‌دوش والدین است، والدین باید زمینه را برای آموزش وی مساعد کنند تا کودک آنها بتواند در این مرحله اساس آموزش بیبیند، همین گونه در نو جوانی نیز یک مرحله‌ای است که آن را مرحله‌ای جنون نیز می‌گویند، که انسان بیشتر تابع هوا، هوس و احساسات خود می‌شود، از این رو نیاز است والدین بیشتر مواظب رفتار و کردار فرزندان خود باشند تا مبادا غفلت آنها باعث گردد ، فرزندان شان تابع هوا و هوس گردند و از راه منحرف گردند.

طبیعی است که از دست دادن فرصت‌ها می‌تواند تأثیرات ناگواری بر وضعیت زندگی و سرنوشت هر انسانی داشته باشد، در این صورت است که انسان درهنگام مواجه شدن با مشکلات و چالش‌ها دیگران را مقصر اصلی می‌داند، در حالی که اگر به واقعیت‌ها متوجه شود، این خود وی است که همه فرصت‌ها را از دست می‌دهد نه دیگران. زیرا هر‌انسان در زندگی ممثل زندگی خویش است، تصامیمی را که می‌گیرد و عملکردهای وی همه روی آیندۀ وی اثر گذار است. بنابراین، افراد باید درزندگی خویش قبل از گرفتن هرتصمیمی ابتدا آینده نگر باشند، یعنی، به این فکر کنند که کاری را امروز انجام می‌دهند، نتیجه ی آن چه خواهد شد و این کار وی می‌تواند چه تأثیری روی زندگی و آینده‌ی فرزندان وی بگذارد.

تصمامیمی که در مراحل مختلف زندگی براساس حدس و گمان‌ها، احساسات و بدون داشتن اطلاعات در مورد واقعیت‌ها گرفته می‌شود در این صورت است که می‌تواند تصامیمی غلطی باشد و موجب از دست دادن بسیاری از فرصت‌ها گردد و در نتیجه از دست دادن فرصت‌ها سبب می‌گردد تا انسان نتواند در زندگی خویش موفقیتی داشته باشد و با مشکلات و چالش‌های زیادی مواجه گردد. باید تذکر داد برای این که انسان بتواند از هرلحظه‌ی زندگی خویش در مراحل مختلف زندگی استفاده نماید، نیاز به این است که وی دارای برنامه باشد، تا بتواند از هر لحظه و مرحله‌ی   زندگی در طول عمر خویش استفاده نماید.

همین گونه، وقت گذاشتن برای انجام همه کارهایی که لازم است انسان آن را در زندگی خویش انجام دهد می‌تواند انسان را در راه رسیدن به اهدافش کمک کند. اما، زندگی که بدون در نظر داشت آینده و نتیجه یی به پایان برسد، می‌توان گفت چنین زندگی جز بیهوده گذشتاندن عمر چیزی دیگری نیست. باید انسان این را بداند که هرکاری را امروز انجام می‌دهد فردا نتیجه‌ی آن را می‌بیند. نتایج اعمال انسان در زندگی مانند این است که دهقان هرچیزی را کشت کند همان را درو خواهد کرد. پس باید در انجام هرکاری از دقت لازم کار گرفت و نباید انسان در زندگی خویش تابع احساسات گردد، بل باید انسان در هرلحظه‌ی زندگی خویش بدون پیش بینی و آینده نگری نباید کاری را انجام دهد، تمام این‌ها بستگی به این دارد که انسان در زندگی خویش نباید تابع هوا و هوس باشد، لازم است از نیرویی که خداوند«ج» آن را در وجود هر یک ما نهاده است که آن عقل است و انسان با استمداد طلبیدن از این نیرو می‌تواند برای بسیاری از مشکلات که در طول زندگی دامن‌گیر وی می‌شود، راه و چاره‌ای بی‌اندیشد و راه‌حل آن را بیابد. اما در صورتی که انسان در هنگام مواجه شدن با احساسات تصمیم بگیرد و دست به انجام کاری بزند در این صورت ممکن است مشکل برمشکلات‌اش افزوده شود  و در نهایت وی نتواند راه و چاره‌ای را دریابد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *