احمدشاه
امیری که شریعتمدار باشد و برای تطبیق احکام الهی و تنفیذ حدود الله تلاش بورزد، اطاعت ازآن واجب است و باید مسلمانان امر و فرمان وی را با دیدهی قدر نگرسته، تطبیق آن را بالای خود و دیگران لازم و واجب بدانند.
دین مقدس اسلام، مسلمانان را به پیروی از امیر شریعتمدار و عادل امر کرده است و اجرای آن را بالای پیروان خویش، امر لازمی و ضروری دانسته است.
خوشبختانه لطف الهی شامل حال ملت افغانستان گردیده که امیر عالم، عادل و مجاهدی برای شان از طرف رب العالمین ارزانی شده است.
این امیر عالیقدر، در گسترش احکام الهی و عدالت اجتماعی از هیچگونه کوشش و تلاش ابا نمیورزد و تمام زندگی خود را وقف راه خدمت به اسلام و عدالت نموده است.
ناگفته نباید گذاشت؛ قسمیکه امر امیرالمومنین بالای ملت و مجاهدین واجب است، امر فرماندهان و اشخاصی که از طرف امیر گماشته میشوند که مجهز با سلاح تقوا، طهارت، عدالت و مهارت باشند، نیز لازم است و سرباززدن از امر آنان هم گناه تلقی میشود.
بناءً تمام ملت، مسئولین و کارمندان باید از امر بزرگان (مشران) خود اطاعت کنند و در صورت نبودن نقیصهی شرعی، تمرد و سرکشی نکنند.
اطاعت از امیران و بزرگان، نظامها را بقا واستحکام میبخشد و ستون حکومت و حکومتداری را تقویه مینماید.
قسمی که تجربه ثابت کرده است؛ حکومتهایی که نظم و دیسیپلین داشته اند و به امر امیران و زعیمان شان اهمیت داده شده است، آن نظامها دوام و بقا پیدا کرده اند و قلمرو آنان با گذشت هر روز گسترش یافته است.
اما، در نظامهایی که امر امیر و زعیم جدی درنظر گرفته نشده، سهلانگاری و بیاهمیتی صورت گرفته است، اینگونه نظامها زود به سوی زوال و سقوط گام گذاشته و محکوم به سرنگونی گردیده اند.
متأسفانه در افغانستان بعد از کودتای ۷ ثور توسط کمونیستان و تهاجم شوروی، نظم و دیسیپلین حکومتی برهم خورد و با تجاوز امریکا و ناتو و به وجود آمدن رژیم مفسد جمهوریت، کاملاً فضای بیاطاعتی و نافرمانی در افغانستان حکمفرما گردید و جزیرههای قدرت در سراسر کشور و حتی در تمام شعبات دولتی، به وجود آمد.
چشمدید و حکایات ملت و مردم ازاین است که؛ دورهی جمهوریت در یک شعبهی دولتی، فضای یک بام و چندهوا حاکم بود و امر آمر، رییس و… از چلش افتاده بود و در ادارات دولتی، اطاعت و فرمانبری، به یک چیز بیارزش و پیشپاافتادهای، مبدّل گردیده بود.
بلی! بیاطاعتی در رژیم جمهوریت زبانزد خاص و عام است و این امر در کنار دیگر ناهنجاریها و نابسامانیها در سقوط جمهوریت، نیز نقش داشت.
پس بر امارت اسلامی افغانستان و تمام موظفین و کارمندان این نظام، لازم است که اطاعت امیران و بزرگان را به طور جدی در نظر بگیرند و ابهت، هیبت و هیمنت نظام اسلامی را حفظ نمایند.
این امر، از یک سو، ساختار زیبایی از حکومتداری را به نمایش میگذارد و از سوی دیگر؛ نظام را از درون استحکام بخشیده و بقا و دوام آن را تقویه میکند.