اسلامی

بی‌پایگی و نابودی باطل

دنیا میدان کارزار حق و باطل است. از روزگاران نخستین این دو پدیده باهم در تقابل قرار داشته رزمایش‌هایی را انجام داده و می‌دهند؛ اما سرانجام موفقیت از آن حق است. خدای متعال در فراز آیه‌های کلام خود، این مطلب را واضح بیان نموده است. خدای متعال می‌فرماید:

حبیبی صالحی

دنیا میدان کارزار حق و باطل است. از روزگاران نخستین این دو پدیده باهم در تقابل قرار داشته رزمایش‌هایی را انجام داده و می‌دهند؛ اما سرانجام موفقیت از آن حق است. خدای متعال در فراز آیه‌های کلام خود، این مطلب را واضح بیان نموده است. خدای متعال می‌فرماید:

{وَقُل جَاءَ ٱلحَقُّ وَزَهَقَ ٱلبَـاطِلُ؛ إِنَّ ٱلبَـاطِلَ كَانَ زَهُوقاً‌؛ و بگو: حق (یکتاپرستی و آیین آسمانی و دادگری) فرارسیده است و باطل (چند تا پرستی و آیین ستمگری) از میان رفته و نابود گشته است. اصولاً باطل همیشه از میان رفتنی و نابود شدنی است.}. [اﻹسراء: ۸۱]

واژه‌‎ی «زَهُوقاً» از اصل «زَهَقَ» گرفته شده و به معنای زوال و نابودی و از بین رفتن است. واژه‌ی «زَهُوقاً» صیغه مبالغه و به معنی چیزی است که به‌طور کامل محو و نابود می‌گردد و میدان را هرچه زودتر برای دیگران خالی می‌کند.

در این آیه شریفه به یک اصل کلّى الهى برخورد می‌کنیم که مایه دلگرمى همه پیروان حق و حقیقت است. حق‌، یعنی‌ آنچه‌ خداوند جلّ جلاله به‌ پیامبرش‌ از ظهور و پیروزی‌ اسلام‌ وعده‌ داده‌ است و در گذشته تحقق‌یافته‌ و در آینده نیز تحقق می‌یابد. حق حیات ابدی و جاودانی دارد؛ چون حق‌ در ماهیت و جوهره عناصر خود از مایه‌های بقا برخوردار است؛ زیرا حق عناصر وجودی‌ خویش‌ را از ذات‌ و ماهیت‌ خود برمی‌گیرد.

باطل‌، یعنی‌: کفر، شرك‌، انحرافات و موارد بی‌اساس بندگان که با آمدن دین حق و اعمال حقایق آیین اسلام، از میان‌ رفت و در آینده اعمال دین حق و حقایق راستین، نیز مضمحل‌ و نابود خواهد شد. باطل‌ در ماهیت‌ و جوهره‌ عناصر خود از مایه‌های‌ بقا برخوردار نیست‌، سست‌مایه و پوچ و بی‌اساس است. باطل حیات موقت دارد و همواره حیات‌ موقت‌ خویش‌ را از عوامل‌ خارجی‌ و تكیه‌گاه‌های‌ غیرطبیعی‌ و بی‌مایه استمداد می‌جوید. هرگاه این‌ تكیه‌گاه‌ها سست‌ شوند و فروریزند، باطل‌ نیز سست می‌گردد و فرومی‌پاشد.

حالا پرسش این است که گاهی باطل، باقی می‌ماند و دارای قدرت و پیشرفت می‌گردد، این بقا و پیشرفت باطل از کجا و چگونه است، درحالی‌که باطل سست و بی‌مایه است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که: اولاً بقای باطل، زمانی و مقطعی است و آن‌هم که حق با آن مقابله نکند، اما به هنگام فرارسیدن و قیام حق، باطل از هم می‌پاشد و نابود می‌گردد و هیچ حرکتی نخواهد داشت؛ بنابراین باطل جز در زمان‌ها و مکان‌هایی که خالی از دانش و فهم به آیات الهی و دلایل اوست، رواج پیدا نمی‌کند.

امام بخاری‌ و امام مسلم‌ رحمهم االله از عبدالله بن ‌مسعود رضی‌الله‌عنه روایت‌ كرده‌اند كه‌ فرمود: «رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله وسلم در روز فتح‌ مكه‌ در حالی‌ وارد آن‌ شدند كه‌ بر گرداگرد خانه‌ی‌ كعبه‌ (360) سیصد و شصت‌ بت‌ نصب‌شده‌ بود، آنگاه پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم با چوبی‌ كه‌ در دست‌ داشتند بر آن‌ بتان‌ می‌كوبید و این‌ آیه‌ را تلاوت می‌کرد: «جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً».

دوم اینکه بقای باطل، ابدی نیست. عمر باطل کوتاه و سرانجام آن نابودی و بقای حق ابدی و سرانجام آن پیروزی است. یقیناً باطل ثبات ندارد، رعدوبرق می‌زند، کرّ و فرّ نشان می‌دهد، ولى عمرش کوتاه و قطعاً نابود شدنی و به دره نیستى سقوط می‌کند و یا به فرموده قرآن کریم همچون کف‌های روى آب دریا چشمک می‌زند و غوغا می‌کند و سرانجام خاموش و نابود می‌گردد. (رعد: 17)

این اصل قرآنی در هر عصر و زمانی مصداق دارد. قیام و انقلاب به‌حق پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و پیروزی وی بر لشکر باطل شرک و بت‌پرستی و سرنگونی بت‌های حول‌وحوش کعبه و مکه، نخستین مصداق این اصل قرآنی بود. قیام‌های به‌حق پیشاتاریخ و پساتاریخ زندگی ما در برهه‌های مختلف و مقطع‌های زمانی و مکانی متعدد، مصداق بارز دیگری از این اصل قرآنی است.

قیام امام محمد بن عبدالله المهدى رضی‌الله‌عنه و نزول و ایستادگی حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام در مقابل باطل‌پیشگان آخرین و واپسین ایام دنیا و در برابر ستمگران و جباران لحظات پایانی این جهان، نیز از مصادیق و چهره‌های روشن این اصل قرآنی و قانون عمومى الهی است.

رهروان راه حق در مسیر مبارزه‌شان با باطل و باطل‌پیشگان، همواره امیدوار پیروزی باشند و بر اساس همین قانون و سنت الهى در برابر مشکلات، نیرومند و پراستقامت و مقاوم باشند و در همه تلاش‌های اسلامی‌شان بانشاط موفقیت بدرخشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *