سیاسی

نقش استراتیژی ملی و بین المللی درحکومتداری مثبت

سیر تحول های علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تمام کشورهای جهان ومنطفه یکی از اصل های پیشرفت در یک جامعه می باشند. افغانستان یگانه کشوری است که سیر تحول ها را در ابعاد مختلف تجربه کرده، این کشور بیشتر از همه شاهد تحول های زود گذری سیاسی بوده است.

محمدالدین» دین دوست»
سیر تحول های علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تمام کشورهای جهان ومنطفه یکی از اصل های پیشرفت در یک جامعه می باشند. افغانستان یگانه کشوری است که سیر تحول ها را در ابعاد مختلف تجربه کرده، این کشور بیشتر از همه شاهد تحول های زود گذری سیاسی بوده است. پیشرفت ها و عقب ماندگی های این سرزمین، بیانگری حکومت هایی می باشد که آمد و رفت شان بسیار فوری رخ داده است. هیچ درخت حکومتداری در دهه های پسین ریشه هایش را نتوانست محکم بسازد. این موضوع باعث شده که در مدتی زمان های کم حکومتی شکل بگیرد و زود فرو بپاشد. یگانه علت برای این تحول های سیاسی، ضعف استراتیژی ملی و بین المللی را بیان می کند. اگر حکومت های گذشته هر کدامش خط مش مسیر حکومت را بسوی ملی گرایی و بین المللی گرایی بر اساس منفعت و رضایت مردم رقم می زد. شاید تحول های کمی را در تاریخ این کهن دیار شاهد می بودیم. هر حکومتی که در گذشته به کشوری افغانستان روی کار آمده است. با رنگ و بوی فکری و قومی بمیان آمده، از این روست که طول عمر حکومت شان کمتر دوام کرده است. شکل گرفتن احزاب به رنگ قومی، موقف خواستن قومی و حرکت های رفتاری و کرداری قومی، همه غرق شدند در محور فکر و قوم، این جاست که استراتیژی ملی کار برد نداشت. در صورتیکه حکومت های بدون استراتیژی ملی و بین المللی خود محکوم به شکست در هردو مورد یاد شده می باشند. اگر هر یکی ازحکومت های قبلی به روحیه ی ملی و بین المللی پایبند می بود. بدون شک قوام و دوامش بیشرمیشد و آسیب های جانی و مالی در افغانستان تبارز پیدا نمیکرد، هرچه بدبختی و بیچارگی اگر امروز است میراث باقی مانده از استراتیژی هایی کوتاه فکری و کوچک اندیشی های گذشته گان در عرصه ی حکومتداری می باشند. اگر درخت همدلی بزرگ نشد، اگر نهال وحدت ما به ثمر ننشست، اگر آغوش هموطن ما برروی همدیگر باز نبود. اگر رشد فرهنگی، اقتصادی وسیاسی نکردیم و اگر به قله هایی بلند آبادی و آزادگی نرسیدیم، اگر دست مان به درخت آلوی رفاه و آرامش کوتاهی کرد؛در قدم نخست نفاق خودی و بعد سنگ اندازی های بیگانگان دیگر اندیش مقصر است. این داستان های غم انگیز بیمار کننده تاکی دست از دامن گوش و دل مان نکشد؟ تاکی باهمدیگر خود در فریب قدم بگذاریم؟ تا چه وقت خود خواهی و در مسیر تمیز رنگ و بو شمشیر برنده بگردن هم بشویم؟ تاکی باکجروی های خود در پی تأمین منفعت یکطرفه
در میان هموطنان خود باشیم؟ تاکی خاک ذلت را به چشم هموطنان بزنیم و تاکی به گدایی در پشت دروازه ی کشورهای جهان و منطقه گردن کج بنشینیم؟ همه موضوعات متذکره چراهایی استند که اگر خود را قانع به سهم خود و مشترک اندیشی در قبال وطن و هموطن خود نسازیم هرگز پاسخ درست این چراها در غیر آن قابل پذیرش واقع نخواهند شد. برای بقای حکومت لازم است استراتیژی ملی و بین المللی محکم و معیاری مدنظر گرفته شود. تا اینکه از فاجعه های بعدی در قسمت تحول نظام جلو گیری کرده باشیم. امروز امارت اسلامی، با رویکرد های مدرن سیاسی، اقتصادی، و با چشم انداز های استراتیژی ملی و بین المللی خود را در حال آماده ساختن است. مردم افغانستان از آمدن تحول های جنگی خسته و عاجز شده اند. تمایل فکری مردم به آرامش و همپذیری گره خورده است. مردم با حکومت دینی و شرعی کنونی از روابط و طرفداری خوبی بر خوردار اند. زندگی در زیر چتر قانون الهی و به دور از خشونت گری و پرخاشگری از آرمان های بزرگ مردم این مرز و بوم است بناءً این فرصت طلایی را نباید از دست بدهیم. باید درخت استراتیژی ملی و بین المللی امارت اسلامی را آب داده قوت ببخشیم. این تحول پیش آمده فرخنده را گرامی دانسته در مسیر حمایت و همکاری باحکومت هم گام شویم تاباشد طعم های تلخ تحول های گذشته را دوباره نچشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *