سیاسی

حماسه ای سه حوت یا شب تکبیر

مولوی میرویس عزیزی قیام حماسه آفرین سوم حوت، توسط  مردم نجیب و قهرمان کابل، در سال ۱۳۵۸ صورت گرفت، این قیام یقیناً در تاریخ کشور، یک نقطه عطف و بیداری بود، که لرزه مدهش و سنگین بر پیکر نظام کمونیستی وارد کرد.

 

مولوی میرویس عزیزی

قیام حماسه آفرین سوم حوت، توسط  مردم نجیب و قهرمان کابل، در سال ۱۳۵۸ صورت گرفت، این قیام یقیناً در تاریخ کشور، یک نقطه عطف و بیداری بود، که لرزه مدهش و سنگین بر پیکر نظام کمونیستی وارد کرد.

آغاز این قیام در شب‌های اول و دوم حوت، از کوچه ها و نقاط مختلف شهر کابل جان گرفته بود و آنگاه از هر بخش پای تخت، صدای تکبیر بگوش میرسید، این قیام پس از (۸) هفته حضور قوای شوروی در افغانستان صورت گرفت و حدود (۲۰) ماه از عمر نظام کمونیست ها در کشور می گذشت، قیامی که از شب جمعه سوم حوت آغاز یافت، چهار ساعت طول کشید، گر چند نظام کارمل، برای خاموشی صدای تکبیر سعی کرد اما نتیجه نداشت و این صداها بیشتر شد. در این شب از کوچه کوچه ی کابل و از هربام ودری، از هر سمت و سویی، صدا و  فریاد تکبیر، بلند می شد، این صدا ها از یک طرف شور و انقلاب کبیری بود، که در سینه های اهل ایمان موج می آفرید، اما این صداهای تکبیر، از طرف دیگر دشنه ها و خنجرهایی بود، که در سینه ای وطن فروشان عصر فرو میرفت، صبح آن شب یعنی روز جمعه سوم حوت، مردم جمع جمع، از هر گوشه و کناری، به سوی وادی قربان گاه و معرکه های نبرد رو آوردند، در حومه های شهر کابل تجمعات کوچک و بزرگی را شکل دادند. ولی با گذشت هر لحظه جماعت آنها زیاد می شد، تا اینکه از نقاط مختلف شهر، جمع زیادی از سنگرداران و مبارزین دلیر و فداکار به صوب مرکز شهر به راه افتیدند، برخی از مراکز دولتی را تصرف نمودند و تعدادی از سربازان دولت کمونیستی نیز، اسلحه و ابزار جنگی خویش را در اختیار قیام کننده گان قراردادند و خود آنها هم در جمع مبارزین پیوستند. آنگاه نظامیان دولت کمونیستی دست بکار شدند و فداکاران پرثمر تاریخ آزادی و آزادگی را به گلوله بستند و جمع زیادی از آنها را به زنجیرها کشیدند و راهی زندان ها کردند، و برخی دیگری هم به سیاه چال ها انداخته شدند، هنوز که هنوز است، از سرنوشت دسته های جمع زیادی از آنها خبری در دست نیست و ناپدید شدند، گورهای دسته جمعی، یاد گار همان نظام منحوس است، که اکنون نیز از بخشهای کشور پیدا می شود.   مردم مبارز کابل،صداها و فریاد های آزادی را، بلند نمودند اما دیری نگذشت که این صداها رااختناق کردند و چراغ زندگی هزاران مرد وزن آزادی خواه، خداجو و سرباز دلیر سنگر توحید را خاموش کردند.

این قیام که از حس آزادی خواهی و شکوه ایمان سرچشمه گرفته بود وحکایت های شور و فداکاری ها را، در قاموس و رخنامه های تاریخ رقم میزد، پاهای بزرگترین قدرت نظامی عصر و گرگان لاشخور یعنی کمونیستها را به لرزه در آورد.

در این ایام که زمام مملکت را  کارمل بدوش داشت، صدای زیبا و دل انگیز تکبیر، فضای کابل را در هم می پیچید و طنین مرگ را وارد دلهای مزدوران استعمار ساخت.

قیام سوم حوت در حقیقت حماسه ی فداکاری، ایثار و نبوغ قهرمانی را در دلها زنده ساخت و مشعل جهاد را، در سرتاسر کشورروشن نمود.

این واضح است که مردم افغانستان صدای استعمار و سلطه جویی بلاک شرق و غرب را خاموش نموده است.

در اخیر حماسه ی شب تکبیر و قیام سوم حوت پایتخت نشینان و مردم کابل را با این بخش از شعر خلیلی به پایان می‌رسانم که میگوید :

به آنانی که از دل بوسه دادند

لب شمشیر های آتشین را

ز هر رنگی برای ثبت تاریخ

پسندیدند، تنها رنگ خون را

درود به روح شهدای آزادی، مردان متین و مجاهدین سربلند که در راه حراست از وطن و ارزشهای اسلامی، اسماعیل گونه به معرکه و قربانگاه مبارزات و پیکار بر حق شتافتند و زنجیر استعمار استعمار گران بلاک  شرق و غرب را از هم گسیستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *